آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
بهترین مینی‌سریال‌های تاریخ
کد خبر: 291239 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۰ يکشنبه ۱۹ دي - 07:58

بهترین مینی‌سریال‌های تاریخ

«سیاره زمین»؛ در بهترین مینی‌سریال‌های تاریخ، سبکی متفاوت از اکثر موارد این‌فهرست دارد؛ ژانری مستند درباره طبیعت و سیاره زمین. هر قسمت از این سریال که ۵۰‌دقیقه دارد، یک نمای کلی از یک زیستگاه یا محل سکونت متفاوت روی زمین را نشان می‌دهد (قطبی، کوهستانی، غار، صحرا، دشت، آب شیرین، دریاها و ...). بعدازآن‌هم معمولاً فیلمی ۱۰‌دقیقه‌ای پخش می‌شد که پشت‌صحنه را به‌تصویر می‌کشید؛ اینکه فیلم‌بردار برای ضبط این صحنه‌ها چه چالش‌هایی را پشت‌سر گذاشته بود. سیاره زمین سریالی بود که پنج‌سال صرف ساخت آن شد و یکی از پرهزینه‌ترین مستندهای سریالی طبیعت درطول‌تاریخ است که شرکت BBC دستور ساخت آن‌را داده بود.
«آن‌ها به یکدیگر تکیه کردند؛ دنیا هم به آن‌ها تکیه کرده بود!» سریال «جوخه برادران»، داستان «ای» (ایزی کامپنی) را حکایت می‌کند: هنگ ۵۰۶ لشکر ۱۰۱ هوابرد. سریال آموزش اولیه این جوخه را که از سال ۱۹۴۲ تا پایان جنگ جهانی دوم ادامه داشت، نشان می‌دهد. آن‌ها طی این‌دوران یک اردوگاه کار اجباری را آزاد کردند و اولین کسانی بودند که به عقب‌نشینی کوهستانی هیتلر در برشتس‌گادن وارد شدند. داستانی جذاب از رفاقت که نهایتاً تبدیل به داستانی درباره مردانی معمولی می‌شود که کارهایی خارق‌العاده انجام می‌دهند. خلق این سریال برعهده تام هنکس و استیون اسپیلبرگ بود و همین دونفر کافی‌اند تا این‌مجموعه را به یکی از بهترین مینی‌سریال‌های تاریخ تبدیل کنند. فیلم‌نامه این سریال براساس کتابی باهمین‌نام است که توسط استیفن ای. امبروز نوشته شده بود؛ کتابی که از تحقیقات و مصاحبه‌های امبروز با سربازان بازمانده از ایزی کامپنی تشکیل شده. این مینی‌سریال جنگی و درام توانست جایزه بهترین مجموعه را در مراسم امی و گلدن‌گلوب کسب کند. تقریباً تک‌تک بازیگران اصلی این‌مجموعه، به‌خاطر شباهت فیزیکی که به سربازان واقعی داشتند، انتخاب شدند. این‌پروژه ابتدا کار خود را با ۱۰۴‌میلیون‌دلار بودجه آغاز کرد و نهایتاً این‌میزان به ۱۲۰‌میلیون‌دلار رسید؛ رقمی که باعث شد این‌مجموعه به یکی از پرهزینه‌ترین درام‌های تلویزیونی تاریخ تبدیل شود. جالب است بدانید تام هنکس، استیون اسپیلبرگ و خود استیفن امبروز قسمت‌های مختلف فیلم‌نامه را به سربازان واقعی ایزی کامپنی نشان دادند تا از صحت آن اطمینان بیشتری حاصل کنند.
«قیمت دروغ‌ها چیست؟» احتمال اینکه شما حتی اسم مجموعه «چرنوبیل» را نشنیده باشید، تقریباً صفر است. در ماه آوریل سال ۱۹۸۶، یک انفجار خیلی بزرگ در نیروگاه هسته‌ای چرنوبیل در شمال اکراین رخ داد. این سریال، داستان مردان و زنانی را نقل می‌کند که سعی در مهار این فاجعه بزرگ داشتند؛ نیز آن‌ها‌‌که جان خود را فدا کردند تا از فاجعه بعدی جلوگیری کنند و جلوی بدترشدن شرایط را گرفتند. این سریال به‌محض پخش‌، سروصدای زیادی به‌پا کرد و جایزه بهترین سریال محدود، بهترین کارگردانی و بهترین نویسندگی را در هفتادویکمین جوایز امی ساعات پربیننده دریافت کرد. در مراسم گلدن‌گلوب همان‌سال هم جایزه بهترین مینی‌سریال یا فیلم تلویزیونی به این‌مجموعه و جایزه بهترین بازیگر مکمل مرد هم به اسکاشوگورد تعلق گرفت. به‌محض انتشار هر قسمت از سریال، یک پادکست هم منتشر می‌شد که درباره تغییرات و استدلال‌های پشت آن صحبت می‌کردند. منتقدان و شاهدان، به برخی اختلافات جزئی تاریخی و واقعی دراین‌مجموعه اشاره کردند؛ درحالی‌که توجه گسترده سازندگان به جزئیات، حسابی تحسین شد. کریگ مازین؛ نویسنده و خالق سریال، درابتدا قصد داشت که لهجه روسی را به بازیگران یاد بدهد تا آن‌ها با این لهجه صحبت کنند اما خیلی‌زود این ایده را کنار گذاشتند؛ زیرا به‌این‌شکل حواس بازیگران بیشتر به رعایت لهجه پرت می‌شد تا اصل ماجرا.
سریال «آخرین رقص» ظهور شیکاگو به ولز را در دهه ۱۹۹۰ به‌تصویر می‌کشد؛ اتفاقی‌که توسط مایکل جوردن رهبری شده بود و یکی از برجسته‌ترین سلسله‌های تاریخ ورزش به‌شمار می‌رفت. داستان حول محور زندگی حرفه‌ای مایکل جوردن می‌چرخد؛ خصوصاً آخرین فصلی که با شیکاگو ولز گذراند. این‌مجموعه که یک مینی‌سریال مستند-ورزشی محسوب می‌شود، محصول مشترک شبکه نتفلیکس و ESPN Films است. تک‌تک فیلم‌های اختصاصی تهیه‌شده از اعضای تیم تولید، در ساخت ‌مجموعه استفاده شده است؛ ازجمله مصاحبه‌هایی که با شخصیت‌های مختلف ان‌بی‌ای انجام شده است (برای این مستند با ۹۰‌نفر مصاحبه شد). این سریال هم درست مانند موارد دیگر، با استقبال گسترده منتقدان روبه‌رو شد که اکثراً هم سبک کارگردانی و تدوین آن‌را دوست داشتند. «آخرین رقص» موفق شد جایزه بهترین سریال مستند یا غیرداستانی را در هفتاد‌و‌دومین مراسم جوایز امی ساعات پربیننده دریافت کند. همین ساخت عالی و هوشمندانه باعث شد تا به پربیننده‌ترین مستند تاریخ شبکه ESPN تبدیل شود. طبق گفته منتقدان؛ این تصویر جذاب و گسترده از یکی از تیم‌های بزرگ بسکتبال، باردیگر ثابت کرد هیچ‌کس شبیه مایک یا تیمی که آن‌را به‌سمت پیروزی هدایت کرد، نیست. دیگر منتقدان هم به هوشمندانه‌بودن آن، جذابیت، بزرگی و فوق‌العاده‌بودن آن اشاره کردند.
«هیچ حقیقتی در جنگ وجود ندارد»؛ کن برنز و لین نوویک در «جنگ ویتنام»، داستان حماسی یکی از مهم‌ترین، تفرقه‌انگیزترین و بحث‌برانگیزترین رویدادها در تاریخ آمریکا را حکایت می‌کنند؛ آن‌بخش از تاریخ که پیش‌تر هرگز در یک فیلم به آن پرداخته نشده بود. این سریال به‌طرزی زیبا جنبه‌های انسانی جنگ را از صحبت‌های افشاگرانه حدود ۸۰ شاهد از هر جبهه، به‌تصویر می‌کشد؛ آمریکایی‌هایی که در جنگ مبارزه کردند و آن‌ها‌‌که مقابل آن‌ها ایستادند و متقابلاً جنگیدند؛ همچنین رزمندگان و غیرنظامیان ویتنام شمالی و جنوبی که به‌هرنحوی درگیر این جنگ بودند. چیزی حدود ۱۰‌سال ساخت این اثر طول کشید و از تصاویر آرشیوی‌ از سراسر دنیا تشکیل شد که به‌ندرت دیده؛ یا به‌صورت دیجیتالی بازسازی شده بودند. تصاویری دراین‌مجموعه وجود دارد که توسط برخی از مشهورترین عکاسان قرن بیستم، برنامه‌های تلویزیونی تاریخی، فیلم‌های خانگی تحسین‌برانگیز و ضبط‌صوت‌های مخفی گرفته شده‌؛ اطلاعاتی که از دولت‌های کندی، جانسون و نیکسون گرفته شده است. «جنگ ویتنام» که نامزد دریافت ۱۰ جایزه شده بود، توانست نیمی‌ازآن‌ها را دریافت کند؛ جایزه ویژه مؤسسه فیلم آمریکایی، بهترین مستند سریالی از مراسم کلاریون، جایزه مراسم مستند منتخب منتقدان، جایزه مراسم گلدن تریلر و جایزه بخش مستند و اخبار مراسم امی. این‌مجموعه توسط منتقدان زیادی هم موردتحسین قرار گرفت.
در «ده فرمان» با یک اثر متفاوت روبه‌رو هستیم؛ مجموعه‌ای که از 10 فیلم کوتاه تشکیل شده است. این‌مجموعه با هدف پخش در تلویزیون لهستان ساخته شده است. داستان این مینی‌سریال تاحدودی براساس «ده فرمان» ساخته شده؛ فهرستی از دستورهای مذهبی‌ست که بر طبق اعتقادات یهودی و مسیحی و اسلام فرمان‌های یهوه به موسی هستند. دومورد از قسمت‌های این‌مجموعه یعنی قسمت ۵ و ۶ برش‌های کوتاه‌تری از دو اثر بلند هستند؛ یعنی «فیلمی کوتاه درباره کشتن» و «فیلمی کوتاه درباره عشق»؛ هرکدام از این فیلم‌های کوتاه به بررسی شخصیت‌هایی می‌پردازد که با یک یا چند معضل اخلاقی یا روحی درگیر هستند؛ آن‌هم زمانی‌که در یک پروژه مسکن سخت در دهه ۱۹۸۰ در لهستان زندگی می‌کنند. در سال ۲۰۰۲ گفته شده بود این مینی‌سریال که تحسین‌شده‌ترین اثر کریشتوف کیشلوفسکی به‌شمار می‌رود، بهترین اثر دراماتیک تاریخ است که ویژه برای تلویزیون تولید شده بود. این‌مجموعه جایزه‌های بین‌المللی زیادی را ازآن‌خود کرد؛ هرچندکه تا اواخر دهه ۱۹۹۰ خارج از اروپا به‌صورت گسترده نمایش داده نشد. «ده فرمان» یکی از ۱۵ فیلمی محسوب می‌شود که در دسته‌بندی «ارزش‌ها» در فهرست فیلم واتیکان قرار دارد. در سال ۱۹۹۱ بود که استنلی کوبریک فقید فیلم‌نامه این اثر را موردتحسین قرار داد؛ مینی‌سریالی که به‌صورت‌کامل در چهل‌وششمین جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز به‌نمایش درآمد.
در سال ۱۹۸۹ یک دونده در پارک مرکزی نیویورک موردحمله و تعرض قرار گرفت؛ و پنج جوان، متهم به ارتکاب این جنایت شدند. این‌گروه که با نام «سنترال پارک فائو» شناخته می‌شدند، بی‌گناهی خود را حفظ کردند، سال‌ها با این اتهامات مبارزه کردند و امیدوار بودند که تبرئه شوند. سریال «وقتی آن‌ها ما را می‌بینند» ۲۵‌سال آن‌ها را دربرمی‌گیرد؛ از وقتی نوجوانان برای اولین‌بار در بهار سال ۱۹۸۹ مورد بازجویی درباره این حادثه قرار گرفتند تا ماجرای تبرئه آن‌ها در سال ۲۰۰۲ و نهایتاً توافق و سکونت آن‌هاکه در سال ۲۰۱۴ در شهر نیویورک انجام شد. تیم بازیگران، پر از هنرمندان نامزد و برنده جایزه‌ امی‌ست؛ ازجمله مایکل کنت ویلیامز، جان لگوئیزامو، فلیسیتی هافمن و بلر آندروود. ازطرفی، نگارش فیلم‌نامه آن برعهده آوا دوورنی (نامزد اسکار و برنده ‌امی)، بود که نویسندگی و کارگردانی هر چهار قسمت را برعهده داشت. «وقتی آن‌ها را می‌بینند» هم یکی از بهترین مینی‌سریال‌های تاریخ است که المان‌های درام و جنایی را درکنارهم دارد. این‌مجموعه چهارقسمتی استقبال منتقدان خیلی‌زیادی را به‌دنبال داشت و اکثر تعریف و تمجیدها هم روی هنرنمایی بازیگران متمرکز بود. به‌دنبال این سریال، یک ویژه‌برنامه با حضور اپرا وینفری برگزار شد که در آن، بازیگران، خالق سریال و پنج جوان متهم‌شده، در آن حضور داشتند و با آن‌ها مصاحبه شد.
«انسان، بی‌رحم‌ترین حیوان دنیاست!» در سال ۲۰۱۲، کارآگاهان پلیس ایالت لوئیزیانا به‌نام راست کول و مارتین هارت فراخوانده شدند تا پرونده قتلی را که در سال ۱۹۹۵ کار کرده بودند، مجدد بررسی کنند. تحقیقات این پرونده به‌واسطه بازجویی‌های جداگانه در روزگار کنونی باز می‌شود. این دو کارآگاه سابق، داستان تحقیقات خود را روایت می‌کنند، زخم‌های التیام نیافته را دوباره باز می‌کنند و این قتل تشریفاتی و عجیب که در سال ۱۹۹۵ رخ داده بود، زیرسؤال می‌برند و به‌صورت فرضی حل می‌کنند. خطوط زمانی در سال ۲۰۱۲ به‌هم گره می‌خورند و به‌هم نزدیک می‌شوند؛ به‌مرورزمان هم هرکدام از آن‌ها به دنیای کشیده می‌شوند که باور داشتند آن‌را پشت‌سر گذاشته‌اند. با شناخت بیشتر یکدیگر و قاتل آن‌ها، مشخص می‌شود در دو سمت مختلف قانون، تاریکی وجود دارد و زندگی می‌کند. «کارآگاه حقیقی» سبکی آنتولوژی دارد و داستان هر فصل آن با فصل دیگر متفاوت است. داستان فصل اول، به بررسی موضوعاتی همچون بدبینی فلسفی، مردانگی و مسیحیت می‌پردازد. منتقدان بعد از تماشای این‌مجموعه، نحوه نمایش زنان، حساسیت مؤلف آن و تأثیر کتاب‌های کمیک و داستان‌های ترسناک و عجیب روی فیلم‌نامه را تحلیل کردند. خالق این سریال ابتدا قصد داشت آن‌را به‌عنوان رمان ارائه کند؛ اما بعدها به‌این‌نتیجه رسید که متریال و داستان آن برای یک مجموعه تلویزیونی مناسب‌تر است.
فریده صالحی/ کوتاه‌شده از زومجی

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه