آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
مدیرکشی و هزینه بالای دولت
کد خبر: 291612 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۱ دوشنبه ۵ ارديبهشت - 05:07

سخن مدیرمسئول

مدیرکشی و هزینه بالای دولت

علی‌اکبر بهبهانی

شاید در روی کره زمین، در کمتر کشوری بسان کشور ما مدیرکشی می‌شود. طی 30‌سال کمتر و بیشتر با هزینه‌های گزاف، مدیری کارآمد به‌وجود می‌آید؛ اما یک‌شبه یا یک‌ساعته، با یک اتهام، انگ یا حتی جرم قطعی، با یک تلفن دستور صادر می‌شود که مدیر استعفا کند یا مجبور به استعفا می‌شود. باید بپذیریم که در‌این‌زمینه ما در دنیای کنونی مثال‌زدنی هستیم. فردی را از جوانی و شاید هم نوجوانی در مشاغل بسیار‌مهم قرار می‌دهیم که نه در آن تخصص دارد و نه حتی آگاهی مختصر. با سفارش یا از روی عواطف و احساس و نه از روی منطق، مسئولیت‌هایی واگذار می‌شود که تازه بعد از 40‌سال، مدیریت فرد را زیرسؤال برده، آبرو از او می‌گیریم و به گوشه عزلت می‌فرستیم و توجه نمی‌کنیم که از‌نظر مالی چه هزینه هنگفتی برای مدیر‌شدن جوان قبلی و مدیر فعلی صرف شده است؛ و این رویه‌ای‌ست که همیشه جاری و ساری‌ست و ظاهراً گریزی از آن نیست. منطق حکم می‌کند که وقتی فردی را با آموزش و تجربه 30‌ساله مدیر کردیم، نباید این مدیر به بیراهه برود؛ درغیراین‌صورت یا در انتخاب خود اشتباه کرده‌ایم یا فرد موردنظر به‌صورت سفارشی و احساسی برگزیده شده است که متأسفانه اغلب در کشور ما مدیران این‌گونه برگزیده می‌شوند؛ و چون به غلط رفته‌ایم، عاقبت آن اخراج است. حال‌آنکه در جهان مترقی، وقتی فردی در سمت مدیریت پخته و سپس بازنشسته می‌شود، تازه وظیفه اصلی او آغاز می‌شود که از دنیای تجربه او برای ساخت و آماده‌کردن مدیران مشاغل مختلف بهره بجویند. گو‌اینکه وقتی از عدم مدیریت یا سوءاستفاده مدیر از رانت و اختلاس یا اسراف و ولخرجی بودجه دولتی هم آگاه می‌شویم، اقدام شایسته و جزای لازم را برای او درنظر نمی‌گیریم. نمونه‌هایی از‌این‌دست در کشور زیاد داشته‌ایم و داریم؛ اما هیچ‌یک به‌دست عدالت سپرده نشده و اگر هم مانند معاون رئیس‌جمهوری، زندانی می‌شوند، با او ‌مانند همه زندانیان رفتار نمی‌شود؛ بلکه زندان را برایش مانند منزلش دارای رفاه می‌کنیم تا دیگر زندانیان ببینند و بدانند که تبعیض وجود دارد و چون این‌گونه با افراد خاص که مجرم شناخته شده‌اند رفتار می‌کنند، چه‌بسا دیگران هم خود را در سایه امنیتی این‌چنینی حس می‌کنند و درنتیجه از تخلف و بازی با بیت‌المال، هیچ ابایی ندارند. مقاله امروز در حقیقت انتقاد از دولتمردان و مسئولین درجه‌یک نظام است که نباید مدیری مانند قالیباف که در دوران مدیریت، خدمت شایسته کرده و در امور شهری تهران و به‌خصوص اصلاح امور ترافیکی، با ساخت اتوبان‌های جدید، جزو خدمتگزاران باوفای نظام است، بدین گونه رفتار شود که همه رسانه‌ها و حتی شبکه‌های اجتماعی به تخریب شخصیت او بپردازند و هزاران لطیفه و جک برای او بسازند. این اتهامات که در‌مورد دوران شهردار بودن او در کلان‌شهر تهران به او اطرافیانش وارد شد و حتی معاون او را دستگاه قضا به زندان محکوم کرده است، به‌چه‌علت خود ایشان مصون از هر تهمتی شده است؟! آیا همین‌که معاون یک مدیر اختلاس کند، مدیر باید مبری از مسئولیت شود؟ اگر محیط اختلاس مهیا نمی‌شد، معاون اجازه فسادی تابدین‌حد می‌داشت؟ به‌یقین پاسخ منفی‌ست. وقتی چند‌روز‌پیش در تهران آموزگاری سرخود و با اراده شخصی، قیچی به‌دست می‌گیرد و موی سر دانش‌آموزان را قیچی می‌کند، فقط او را تنبیه کردند؟ باز پاسخ منفی‌ست. مدیر و معاونین مدرسه همگی با هم استعفا دادند. پس چگونه است که شهردار تهران به هنگام اثبات تخلفات معاونش به‌هیچ‌عنوان مورد‌ سؤال هم قرار نمی‌گیرد؟ تازه او خود را کاندیدای نمایندگی مجلس می‌کند و سپس رئیس مجلس می‌شود و بر صدر خانه ملت قرار می‌گیرد؟ پس می‌توان نتیجه گرفت که آموزش ما دچار اشکال است و گزینش مدیران اصولی نبوده است؛ که اگر اصولی برگزیده می‌شدند، این‌همه هزینه به بودجه بیت‌المال تحمیل نمی‌شد.

 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه