آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
افزایش 10درصدی حقوق و 20درصدی تورم
کد خبر: 291645 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۱ شنبه ۱۷ ارديبهشت - 06:52

سخن مدیرمسئول

افزایش 10درصدی حقوق و 20درصدی تورم

علی‌اکبر بهبهانی

از بن نوشتیم و گفتیم که تورم و گرانی‌ها با افزایش حقوق هیچ تناسبی وجود ندارد؛ یعنی‌اینکه مدام در بوق‌وکرنا از افزایش حقوق کارکنان کشوری یا خدمات درمانی می‌دمند که داریم فقر را کم می‌کنیم. بانک‌ها وام‌های بدون‌بهره می‌دهند. همه را صاحب مسکن ملی می‌کنیم و رئیس زحمت‌کش دولت هم هر‌روز از این شهر به آن شهر و از این کارخانه به کارخانه دیگر می‌رود؛ به‌نحوی‌که به‌نظر نمی‌رسد در عمر ریاست‌جمهوری، حتی فرصت نشستن در کاخ ریاست‌جمهوری را برای یک‌روز تمام کاری داشته باشد؛ آن‌قدر سفرها داشته که باید او را رئیس‌جمهوری مسافر نام نهاد. این رنج و مرارت، حاصل علاقه و کوشش او برای خدمت به کشور و نظام است که نام او را در مقابل قبلی‌ها، به‌یقین بیشتر در افواه می‌شنویم. این بنده خدا پاره‌ای‌از‌اوقات در یک‌روز از سه مجتمع، نهاد یا مؤسسه بازدید می‌کند و برای پیشرفت و کارایی بیشتر دستور صادر می‌کند؛ تا‌جایی‌که اگر این بازدیدها و دستورات رئیسی را محاسبه کنیم، درصورت اجرا و وعده‌هایی که رئیسی داده است، قاعدتاً جهشی بی‌نظیر را باید شاهد باشیم که به‌نظر می‌رسد بیش از 90درصد این وعده‌ها محقق نشود؛ چون راه‌اندازی این‌همه شرکت‌ها و کارگاه‌های ورشکسته و به‌اصطلاح خوابیده، کار ساده‌ای نبوده و نیاز به بودجه بسیار عظیمی‌ دارد که از توان این دولت و سایر دولت‌هایی که در آینده قوه اجرائیه کشور را عهده‌دار می‌شوند، خارج است؛ و تا این تحریم‌ها پابرجاست و انرژی فعال ما به‌علت نداشتن مشتری از درون زمین به بیرون کشیده نمی‌شود و کارخانه‌های عظیمی چون پتروشیمی و گاز، با حداقل ظرفیت کار می‌کند؛ به‌هرروی وقتی بعضی از آمارها خبر از تورم 46درصدی می‌دهد و بانک مرکزی ناچار است که به‌خاطر طلب از بانک‌ها و دولت به چاپ اسکناس مبادرت کند و حاصل آن افزایش نقدینگی‌ست، خود از عوامل عمده تورم و درنتیجه گرانی می‌شود که ادامه این روش، آینده اقتصاد کشور را به نابودی می‌کشاند. وعده مسکن ملی می‌دهند؛ آن‌هم توسط وزیری که در دوره ریاست احمدی‌نژاد، بر بزرگ‌ترین وزارت اقتصادی کشور، یعنی وزارت نفت تکیه داشت و در دولت رئیسی هم وزیر مسکن و شهرسازی یا راه‌و‌شهرسازی می‌شود و از آغازین روز وزارت، وعده حل مشکل مسکن را با نام مسکن ملی می‌دهد؛ اما هنوز که هنوز است هیچ اثری از تحقق آن وعده نیست و مسکن روز‌به‌روز که نه، ساعت‌به‌ساعت بدتر و گران‌تر می‌شود و حتی اجاره‌ها آن‌قدر سنگین شده که مردم ناچار حاشیه‌نشینی گزیده‌اند تا شاید بتوانند درآمد و هزینه را متعادل کنند؛ اما کارمندان ادارات دولتی و بازنشستگان کشوری وضعی به‌مراتب اسفبارتر از کارگران دارند؛ گو‌اینکه به حقوق کارگران 57‌درصد افزوده شده که در ظاهر عدد بزرگی‌ست؛ اما همچنان حقوق کارگران نیز زیر خط فقر است. حال اگر توجه کنیم که بسیاری از بازنشستگان کشوری حقوقی کمتر از پنج‌میلیون دریافت می‌کنند، باید از خود بپرسیم که این طبقه چگونه دخل‌و‌خرج می‌کنند؛ آن‌هم بازنشستگانی که دریافتی آنان از زمان اشتغال کمتر شده و در عوض هزینه بازنشسته بسیاربیشتر از زمان اشتغال شده است؛ چرا‌که اغلب عروس و داماد و نوه و نتیجه‌دار شده‌اند که همه‌روزه به دیدار پدربزرگ و مادربزرگ می‌آیند و آنان ناچار هستند برای حفظ آبرو، صورت خود را با سیلی سرخ کنند تا بچه‌ها تنگدستی این بزرگان را نبینند که بسیاری‌ازافراد این طبقه ناچار شده‌اند در سن بازنشستگی در مشاغلی بسیارمتفاوت از کار و حرفه خود، مثل نگهبانی و ... مشغول‌به‌کار شوند تا از‌این‌راه ممر درآمدی داشته باشند. امیدواریم که خدای رحمان و رحیم، به‌هر‌نحوی‌که مصلحت می‌داند، این بنده‌های خود را در کنف حمایت قرار دهد تا پس از یک‌عمر خدمت، لااقل در دوران بازنشستگی نیز مجدداً از روی اجبار به کارهای متفرقه متوسل نشوند.

 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه