آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
رابطه سالم در زندگی مشترک
کد خبر: 291749 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۱ دوشنبه ۹ خرداد - 00:24

رابطه سالم در زندگی مشترک

یکی از مسائل مهم در روابط بین‌فردی خانواده، شکل‌گیری صمیمیت است؛ اینکه باهم وقت بگذرانند و اگر مشکلی پیش‌آمده باهم صحبت، همدلی و همدردی کنند. اگر موردی به حل مسئله نیازمند است همفکری و مشکلات پیش‌آمده را باهم حل کنند. «فداکاری، حمایت و بخشش»، از وجوه مختلف یک رابطه سالم در ابعاد مختلف زندگی مشترک است. افراد مختلف در نوع ابراز عشق متفاوت هستند؛ بعضی ابراز احساسات را کلامی می‌خواهند و بعضی عملی. درواقع، هر‌دوی این مدل‌های ابرازی، در زندگی لازم است و اینکه هر‌یک در بخشی قوی‌ست یا بیشتر به آن می‌پردازد، به‌معنای بی‌اهمیتی روش دیگر نیست. آنچه مهم است اینکه هنگام ازدواج باید زوج نسبت‌به‌خود و طرف مقابل (شیوه‌های رفتاری، بیان افکار و احساسات و ...) شناخت داشته باشند. این شناخت مهم است؛ اما متأسفانه در بسیاری موارد، ازدواج؛ حال چه به‌شکل سنتی باشد و چه مدرن که از دوستی‌ها شروع می‌شود، این شناخت اتفاق نمی‌افتد. فرد می‌گوید؛ «من همین هستم و طرف مقابل باید خودش را با من وفق بدهد» و به‌همین‌راحتی مسئولیت‌ها را از دوش خود برمی‌دارند. این رفتار درادامه به‌جایی می‌رسد که تفکر «من درک نمی‌شوم» در ذهن زن یا شوهر نقش می‌بندد. احساس خلأ ناشی از درک‌نشدن، احساس نارضایتی را در روابط زوجین ایجاد می‌کند که بسته به میزان توانایی به‌دنبال راه‌حلی برای آن می‌گردند؛ از صحبت باهم، کمک‌گرفتن از مشاور، قهر، پرخاش و لجبازی با یکدیگر، بی‌اعتنایی تا خیانت. فرد گمان می‌کند حالا که با همسرم مشکل دارم می‌توانم و مانعی ندارد که با شخص دیگری ارتباط برقرار کنم و آن‌را رفتاری برای رفع خلأهای خود می‌شناسد؛ اما درواقع، مفهوم چنین رفتاری «خیانت» است. افرادی‌که این‌کار را می‌کنند، شناخت و مهارت کافی در روابط بین‌فردی ندارند؛ حتی پذیرش درستی نسبت به خودشان ندارند و این دیگران هستند که باید احساس دوست‌داشتن را به آن‌ها بدهند تا احساس ارزشمندبودن کنند. این مقدمه را گفتیم تا به این برسیم که چه افرادی ممکن است با دیدن بعضی سریال‌ها مانند آنچه در شبکه‌های ماهواره‌ای پخش می‌شوند، به‌دنبال بخش و ماجرای خیانت مطرح در داستان بروند. در سریال‌ها مسائل مختلفی موردبررسی قرار می‌گیرد؛ گاه دو نفر به یکدیگر علاقه دارند ولی خانواده‌ها در تفکری سنتی برای آن‌ها تصمیم گرفته و مانع می‌شوند؛‌ گاهی خارج از رابطه یک زن و شوهر یک‌نفر سومی هم هست که یکی‌ازآن‌ها را دوست دارند و هزاران نقشه می‌ریزد تا با فریب، آن شخص را به‌دست بیاورد و شاید دراین‌مسیر دست به جنایت هم بزند؛ گاه دختر و پسر جوان اگرچه به‌هم عشق دارند اما توانایی ابراز و اعلام کردنش را ندارند و به‌راحتی تسلیم خواسته‌های دیگران می‌شوند و ... همین روابط را در داستان این سریال‌ها هم می‌بینیم. باتوجه‌به دو مقدمه فوق، می‌توان این‌طور نتیجه‌ گرفت که یکی از نیازهای اساسی انسان‌ها دریافت توجه است. این نیاز است که ازنظر عاطفی او را به‌سمت جنس مخالف هدایت می‌کند و خواهان تشکیل خانواده می‌شود. دیگراینکه یکی از مراحل پرورشی که هر فردی در دوران کودکی لازم است طی کند، کسب وابستگی ایمن است که منجر به باور خود، دوست‌داشتن و احترام‌گذاشتن به خود و تنظیم حدود روابط براساس احترام متقابل می‌شود؛ خوددوست‌داری و دگر‌دوست‌داری. درنتیجه، اگر این وابستگی ایمن در افراد شکل بگیرد، بخش مهم زندگی مشترک که ایجاد صمیمیت، مهر‌ورزیدن به یکدیگر، مراقبت و احترام، همدلی و همفکری‌ست رخ می‌دهد و زوج با بودن با یکدیگر احساس نشاط و لذت می‌کنند؛ و ازهمه‌مهم‌تر می‌توانند به هم ابراز محبتی واقعی در دو بِعد کلامی و رفتاری داشته باشند؛ و وقتی این رشد‌یافتگی وجود نداشته باشد، هم خودارزشمندی این‌افراد پایین است، هم قادر به درک دیگری و دیدن نقطه‌نظرات فرد مقابل خود نیستند؛ انگار می‌گویند که «من همینم که هستم. وقتی ازدواج می‌کنم همسرم وظیفه دارد مرا خوشبخت کند»؛ ضمن‌اینکه توانایی مقابله برای حل مشکلات را ندارند و درنتیجه، به اولین راه‌حل ممکن، بدون نگاه به نتایج و پیامدهای آن می‌پردازند؛ درست مثل فرد گرسنه‌ای که خود را درحال‌مرگ می‌بیند و بدون نگاه به اینکه آنچه می‌خورد سمی مهلک است، فقط می‌خواهد نیاز کنونی‌اش را برطرف کند. درمورد این فیلم‌ها باید گفت محتوای آن‌ها به‌صراحت نمی‌گوید خیانت کنید و حتی نشان می‌دهند این اتفاق‌ها چقدر اذیت‌کننده هستند و شاید حتی به‌نوعی مفهوم عشق را عمیق نشان ‌دهند؛ مثلاً خیلی‌اوقات یکی از کاراکترها که عاشق است به هیچ‌کسی محل نمی‌گذارد و وفاداری نشان می‌دهد. آنچه تأثیر منفی بر مخاطب می‌گذارد، شکل نشان‌دادن مفاهیم است. اساساً افرادی با شخصیت‌های منفعل که قدرت تشخیصشان کم است، ممکن است به‌سمت این برداشت از برنامه‌ها و سریال بروند و بعدازمدتی تحت‌تأثیر عطش عاطفی‌ که دارند، متأسفانه به این تفکر می‌رسند که «داشتن یک رابطه عاشقانه بیرونی، مشکلی نیست»؛ و مشکل درست از همین‌جا آغاز می‌شود.
*مشاور خانواده

مهناز مرادی

 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه