کد خبر:
291790
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۱ يکشنبه ۲۲ خرداد -
04:48
با «جان مردم» بازی نکنید
علیاکبر بهبهانی
اینروزها و سالها، بهدفعات دیدهایم و شنیدهایم که ساختمانی فروریخته است و انسانهای بیگناهی در زیر آوار ماندهاند و جان باختهاند. تا بهخود میآییم و فراموش میکنیم، تخریبی دیگر روی میدهد و باز روز از نو، روزی از نو. این بساط تکرارشوندهایست که تمامی ندارد و باز بسان همیشه و بازی ایام کودکیام، همه میگویند: «کی بود، کی بود، من نبودم»! و بازهم چندصباحی بحث رسانهای و بعدش هم هیچ. بیچاره بازماندگانی که یا عزیزانشان را ازدستدادهاند یا کودکانی که سرپرست و نانآور خانوادهشان در اثر بیتکلیفیهای بعضی افراد درگذشته است و وقوع این اتفاق، شاید آغاز دربهدریهایشان باشد. این حوادث در کشور ما سریالی تمامنشدنیست و اصطلاح «مرگ یکبار و شیون یکبار»، برای اینمسائل هرگز رخ نمیدهد. دراینمیان مردم آبادان که در هنگام جنگ تحمیلی هشتساله، جوانان بسیاری را ازدستدادهاند و با مقاومت جانانه در برابر بمبارانها و توپهای دوربرد صدامیان، خم به ابرو نیاوردند و از شهر و دیارشان با چنگ و دندان حفاظت کردند، بعضاً باید پس از جنگ و پایان آن، نفسی تازهتر کنند و بهفکر ترمیم خرابیهای ایجادشده در جنگ چندساله باشند؛ اما ظاهراً مصائب اینشهر تمامشدنی نیست. جنگ تمام شده، اما باید به جنگ بیوطنان و سودجویان داخلی بروند که ساختمانهایی میسازند و به خلقالله میفروشند که از اسلوب صحیحی برخوردار نیست و بهقولمعروف، بسازوبفروشیست یا بهتعبیر اکثر مردم، بسازوبندازیست؛ در روزهای گذشته، درنتیجه همین سهلانگاریها بازهم ناظر بودیم که یک ساختمان 10 طبقه نوساز در آبادان فروریخت و انسانهای محروم و بیگناهی در زیر آوارها، جان شیرین خود را باختند تا بازهم بسازوبفروشها از خون این مردم تغذیه کنند و عین خیالشان نباشد که بهعلت کمکاری، کمفروشی، بیوجدانی و حتی از خدا بیخبری، ساختمانی نیمبند ساختهاند و وجدان خود را در خواب عمیقی فروبردهاند تا انسانهایی بیپناه، بهجهت سودرسانی به آنان و ادامه حیات ننگینشان، به مرگی زودهنگام دچار شوند. اینک من در لباس یک منتقد، از خودم و از مسئولین بهویژه شهرداریها، سؤال میکنم که چگونه بهخود اجازه دادهاید جان عده بیشماری از مردم آبادان را بهدست یک مهندس ناظری از شهرداری بدهید که در برابر چنین بسازوبفروشهایی کوتاه میآید و جواز پایانکار صادر میکند؟ آیا این مهندس ناظری که وظیفهاش حکم میکند درطول ساخت، مرتباً به احداث و تکمیل این ساختمان و نظایر آن دقتنظر داشته باشد و مو را از ماست بکشد؛ بازرسیهای مرتب داشته باشد و به هنگام فنداسیونسازی، به نوع آهن و میلگرد بهکاررفته دقت کند، به وظیفه خود بهدرستی عمل کرده است؟ و آیا در بهکارگیری آهنها، رعایت شدن استاندارد را لحاظ کرده است و برای یک ساختمان 10 طبقه، دقت کافی مبذول داشته که جنس و قطر آهن بهکاررفته تحمل بار یک طبقه را داشته باشد؟ در مصالح ساختمانی، آیا نسبت سیمان به ماسه رعایت شده است؟ و دهها سؤال ازایندست که باید وقتی ساختمانی نوساز فرومیریزد، مهندس ناظر ساختمان را بهاصطلاح در منگنه قرار داد و درصورت تسامح و سهلانگاری با او بهمانند یک جنگجوی متجاوز خارجی، برخورد کرد تا درس عبری شود که سایر مهندسان ناظر، خدایناکرده در کار فساد یا غفلتی نداشته باشند که درمورد فروریزی ساختمان متروپل خیابان امیری آبادان، فقط غصه بخوریم و اظهار تأسف و پس از یکی،دوهفته، بازهم مانند همیشه آنرا بهدست فراموشی بسپاریم تا ساختمانی دیگر فروریزد و قربانیان بیگناه دیگری به جمع مفتبازان جان، اضافه شوند. در پایان باید گفت که شهرداری باید در برابر فروریزیهایی ازایندست، بهعنوان عامل و مقصر اصلی بازخواست شود و با سنجیدن تمام جوانب حوادث، از بروز و تکرار چنین اتفاقاتی جلوگیری بهعمل آید.