کد خبر:
291795
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۱ دوشنبه ۲۳ خرداد -
06:25
سخن مدیرمسئول
صنایع پتروشیمی؛ قاتلان بدون سلاح
علیاکبر بهبهانی
اینروزها نمیدانیم از ایجاد تأسیسات صنعتی در کشور بهخود ببالیم یا اینکه بنالیم. آیا تعدد صنایع، افتخار است یا انتحار؟ و دهها و صدها سؤال ازایندست. با کبکبه و دبدبه و در هزاران بوقوکرنا میدمند که ایهاالناس بهزودی مجتمع عظیم صنعتی «الف» افتتاح میشود که کل منطقه از آن بهره میبرند. اشتغال ایجاد میکند. باعث رونق میشود و نهتنها شکوفایی اقتصادی شهر و استان را در پی دارد؛ بلکه موجب رونق اقتصادی کشور هم میشود که صدالبته از ساعت اعلام اینکه بهزودی مجتمع «الف» آغازبهکار میکند، از همان ساعت هم ندای مخالفت با آن در ابتدا ازسوی حافظان و علاقهمندان به محیط زیست، با غوغای بسیار آغاز میشود. نخست در سطح شهر و سپس در مرکز استان و درنهایت در ساحت مقدس خانه ملت؛ مجلس شورای اسلامی؛ اما نکته جالبتوجه اینجاست که اینبار درصورتیکه راهاندازی مجتمع با همت و کوشش نماینده شهر و استان صورت گرفته باشد، اگر همه اهالی هم بنای مخالفت بکنند، بازهم در برابر برشمردن خواص مجتمع در مجلس شورای اسلامی، مخالفین راه به جایی نمیبرند؛ ازجمله داستان ساخت مجتمع پتروشیمی کاله که سالهاست، علیرغم تلاش جمعی از نمایندگان مجلس آرامآرام، شروع به ساخت کرده و بهزودی اینمنطقه زیبای جنگلی و خوش آبوهوا که خلیج و تالاب آنهم دارای آب است، در اثر ایجاد این مجتمع، رو به خاموشی مینهد و بهجای آبوهوای خوش و مناظر زیبای آن، باید شاهد زبانهکشیدن دودهای ناشی از بهکار افتادن چرخهای این مجتمع عظیم باشیم که درنهایت، ایجاد شغل برای یکی،دوهزارنفر و در کل هشتهزارنفر در قالب خانواده و خانوار را باعث شده است. حال اگر منطقه آلوده میشود، بهقول جوانان؛ بیخیال؛ ما را خیالی نیست! و اگر منطقه را آلوده میکنیم، بازهم خیالی نیست. تالاب و خلیج میانکاله نابود میشود؛ بازهم خیالی نیست. اشتغالزایی را عشق است. حالا اگر پزشکان از عواقب مشکلات گازهای سمی متصاعدشده از آن هشدار دهند هم کمترین اثری نمیبخشد؛ حتی اگر دراینخصوص طرفداران هوای پاک و محیط زیست امن، اظهارنظرهای کارشناسانه ارائه دهند و آرزوی ابطال اینپروژه عظیم را داشته باشند، هم هیچ نقشی در توقف برای اراده ساخت این مجتمع ندارد؛ اما باید این سؤال را پرسید که بهراستی ساخت این مجتمع در استانهای زیبا و سرسبز و حاصلخیز منطقه شمال کشور، ضرورت داشت؟ آیا نمیشد این مجتمع صنعتی را در استانهای صنعتی کشور و نقاط کمآب یا در نقاط محروم کشور بنا کرد که میزان اشتغال و امکان اشتغالزایی در آنمناطق حداقل ممکن است و ساخت آن آسیبی بسیارکمتر از محل فعلی به محیط زیست میزد، آیا ساخت چنین مجتمعهایی در مناطقی ازایندست توجیه بیشتری نداشت؟ مراد و نیت از ساخت مجتمع پتروشیمی چیست که در کشورهای نفتی و اروپا، آنرا در بیرون از شهرها ایجاد میکنند و حاضر نیستند برای ایجاد کار و اشتغال، محیط را آلوده کنند و مردم را درمعرض انواع بیماریهای قلبی و تنفسی و بهخصوص مشکلات پوستی قرار دهند؟ آیا آنها دلشان برای مردم، بیشتر از مسئولین ما میسوزد؟ بهیقین پاسخ منفیست. شاید در هیچ نقطهای از این کره خاکی عواطف و احساسات و همنوعدوستی بهاندازه مردم عزیز کشور ما نباشد؛ بنابراین، باید بپذیریم که ساخت صنایع آلودهکننده محیط زیست چه عواقبی بههمراه دارد و شاید خساراتی را که پتروشیمی به مردم وارد میکند، با هیچ صنعت دیگری قابلمقایسه نیست و در صنایع دیگر تابدینحد نمیتوان زیاندهی به طبیعت و مردم را مشاهده کرد؛ درنتیجه باید گفت که صنایع پتروشیمی را باید قاتلان بدون سلاح دانست. من نیز گفتم و نوشتم. امیدوارم ازاینپس ساخت صنایع را به نقاط کمبرخوردار اختصاص دهیم.