«بیچرا زندگان» نوشته لیلی عاج و با کارگردانی الهام شعبانی و تهیهکنندگی حمیدرضا علینژاد، برای یکهفته تمدید شد و تا ۱۷ تیرماه ساعت 20 در سالن قشقایی مجموعه تئاترشهر میزبان مخاطبان است. درایننمایش (بهترتیب ورود به صحنه): یلدا عباسی، ساناز نجفی، حدیث میرامینی، حمیدرضا محمدی، آیه کیانپور، توماج دانشبهزادی و سمیه برجی ایفای نقش میکنند. این اثر درمورد زندگی یک خبرنگار و اتفاقاتیست که بهصورت روزمره برایش میافتد. الهام شعبانی؛ کارگردان این نمایش ۸۰دقیقهای، از هنرمندان شناختهشده عرصه هنرهای نمایشیست و در آثار مختلفی؛ ازجمله «عاشقانه»، «ملکاوان»، «ملکه گدایان»، «الیور تویست»، «خواب زمستانی» و ... بهعنوان بازیگر و طراح لباس فعالیت داشته است. از گروه اجرایی این نمایش میتوان به مجری طرح: رها جهانشاهی، جانشین تهیه: بهزاد جاودانفرد، مدیر تولید: هاتف کلاته، طراح صحنه: امیرحسین دوانی، طراح نور: علی کوزهگر، آهنگساز و طراح صدا: بابک کیوانی، طراح گریم: وحدت سرچونی، طراح لباس: مهرنوش بیانی، طراحان حرکت: علیرضا و محمدرضا شریفی، دستیار اول کارگردان و برنامهریز: محمدحسن درباغیفرد، منشی صحنه: لاله ابید، دستیاران طراح نور: امیرحسین سیر، علیرضا و محمدحسین کوزهگر، مجری گریم: سارینا بیگی، دوخت لباس: زهرا بهرامی، طراح پوستر و بروشور: پدرام تنعمی، ساخت تیزر: جاوید علیپور، عکاس: بابک حقی، مدیر امور رسانه و تبلیغات: امیر پارسائیانمهر اشاره کرد. با الهام شعبانی؛ کارگردان نمایش «بیچرا زندگان» بهگفتوگو نشستهایم.
همکاری ثمربخش با لیلی عاج
الهام شعبانی؛ کارگردان «بیچرا زندگان»، بابیاناینکه از سال 1395 با «لیلی عاج» (نویسنده این نمایش) درحالفعالیت مشترک بوده و به نوعِ نگارش وی در حوزه نمایشنامه علاقهمند است، گفت: «جنس شخصیتپردازیهای خانم عاج را دوست داشتم و با متنهایش، قلمش و نگاهش نسبت به کاراکترها، بهایندلیلکه در کارهای وی بازی کرده بودم، آشنا هستم و بههمیندلیل، ما دراینچندسال روابط و همکاریهای بسیارخوبی با یکدیگر داشتهایم و این، موجب شده تا آثار مشترک من و وی، بازخوردهای خوبی را از تماشاچیان بگیرد و اتفاقات خوبی برای کارهای مشترک ما رخ دهد». برنده جایزه بازیگری از جشنواره فجر برای ایفای نقش در نمایش «قند خون»؛ بااشارهبهاینکه مهمترین دلیل انتخاب این متن، قلم خوب و روان «لیلی عاج» بوده و همین نکته موجب شده تا تصمیم بگیرد با وی به یک ایده و نهایتاً به یک نتیجه خوب برسند، افزود: «من و لیلی عاج، درمورد اینطرح و ایده حرف زدیم و پس از اتمام اینمرحله، وی درپی تحقیقات دراینزمینه رفت و نهایتاً نتیجه این تحقیقات و تبادلنظر، کارگردانی متن او توسط من شد».
لذت چیدن قطعات یک پازل در فضای سیال ذهن
این هنرمند، «بیچرا زندگان» را نمایشی دارای فضای سیال ذهنی برشمرده و باتأکیدبراینکه همواره برایش مهم بوده بتواند اجزای مختلف این متن را مانند قطعات یک جورچین بهدرستی درکنارهم بچیند، گفت: «در کارگردانی این اثر؛ که میتوانم آنرا کارگردانی سخت و درعینحال شیرینی بنامم، سیال ذهنی بودن متن یکی از مهمترین شاخصههایش است. کوشیدم که یک فضای ذهنی را ترسیم کنم و با این سؤال مواجه بودم که چگونه باید ایننکات را درایناثر نشان دهم؟» این کارگردان باسابقه تئاتر، باتأکیدبراینکه اینقسمت از طراحی در کارگردانی نمایش برایش جذاب بوده و کوشیده بههمینشکل، قطعات نمایش را بهصورت پازل درکناریکدیگر بچیند تا نهایتاً به تصویری کامل مبدل شود، افزود: «نکته مهم دیگر در کارگردانی این اثر برایم اینبودکه دوست داشتم شیوه اجراییام دراینکار، بهسمت رئالیسم حرکت نکند؛ و در فضایی که پیشرویم قرار داشت، فرم، بدن و میزانسنها برایم بسیارمهم بوده است».
تغییر در ایده طراحی صحنه بهدلیل هزینههای بالا
برنده جایزه بازیگری جشنواره فجر برای نمایش «باباآدم» درباره طراحی صحنه این نمایش، بابیاناینکه اینبخش از کار بهعهده «امیرحسین دوانی» بوده است، توضیح داد: «ما در چند اثر درکنارهم بودهایم و فعالیتهای مشترکی را انجام دادهایم و با فضای ذهنی یکدیگر آشنا بودیم؛ ازاینرو، طراح صحنه این نمایش در روند نگارش متن، درجاییکه متن شکل گرفت، کنار ما قدمبهقدم جلو میآمد. قرار بود البته درابتدا، طراحی صحنه بهشکلیدیگر باشد؛ اما متأسفانه بهدلیل هزینهها و بهدلیلاینکه جای ثابتی برای تمرین این اثر نداشتیم، نمیتوانستیم اینکار را انجام دهیم». وی بابیاناینکه در طراحی صحنه ابتدایی این اثر، باید سازهای از اسفنج ساخته میشد و در یک سالن بهصورت ثابت قرار میگرفت و بازیگران دراینفضا تمرین میکردند، گفت: «بهدلیل عدمدسترسی به مکان ثابت تمرین و هزینههای بالا دراینشکل از تمرین، دستزدن به چنینکاری درابتدا برای گروه اصلاً امکانپذیر نبود. امیرحسین دوانی؛ که او را یکی از طراحان صحنه بینظیر در تئاتر ایران میدانم، اتودهای بسیاری را برای طراحی صحنه این نمایش ارائه کرد و پس از بررسیها نهایتاً به اینجنس از طراحی صحنه رسیدیم؛ که از آن راضیام و نوع طراحی صحنه را نیز دوست دارم».
از حضور طراح لباس جوان تازهکار تا کمکگرفتن از مشاوران حرکت
دارنده تقدیر بازیگری جشنواره فجر برای نمایش «کمیته نان»، بابیاناینکه بهدلیل تمرکز و دقت بیشتر در کارگردانی، دوست نداشته است که به حوزه طراحی لباس درایننمایش ورود کند، خاطرنشان کرد: «دوست داشتم درایناثر، تنها بر روی کارگردانی متمرکز باشم و ازاینرو، تصمیم گرفتم طراحی لباس کار را نیز به یک طراح لباس جوان تازهکار بسپارم که پس از تحقیقات وی و مباحث طولانی انجامشده، به نتایجی کلی رسیدیم». طراح لباس نمایش «مکبث» بهکارگردانی «دکتر قطبالدین صادقی» که در سال 1391 در سالن سمندریان مجموعه ایرانشهر بهروی صحنه رفته است؛ باابرازخرسندیاز تشکیل گروهی حرفهای در حوزه نمایش، بابیاناینکه همینموضوع موجب شده تا او در مقام کارگردان، در نقاط خاص این نمایش بهراحتی به تصاویری که در ذهن داشته است، برسد، گفت: «درایننمایش، یکسری حرکت و فرم وجود داشت؛ و در مقام کارگردان تا جایی میتوانستم اینموضوع را با بازیگران درمیان بگذارم و آنان نیز در مقام بازیگر دادههایی را به من ارائه میکردند؛ اما درنهایت، از علیرضا و محمدرضا شریفی خواستم بهعنوان مشاوران حرکت دراینگروه حضور داشته باشند تا طراحی حرکت من در کار را روتوش و یکسری از نکات را به من گوشزد کنند. آنان نیز لطف کردند و در کنار من، طراحی حرکاتی را که پیشتر به آنها رسیده بودم، کامل کردند و ایننکته، برایم حائزاهمیت و مثبت بوده است».
رکنی مهم تحتعنوان تعامل میان بازیگر و کارگردان
این بازیگر تئاتر باتأکیدبراینکه بر تعامل سازنده میان بازیگر و کارگردان بسیار اعتقاد دارد و اینامر را یکی از مهمترین ارکان یک اثر نمایشی میداند، گفت: «بهایندلیلکه خودم بازیگرم و سالیانسال، بازیگری را تجربه و کار کردهام، باید بگویم که ایننوع از همکاری میان بازیگر و کارگردان بسیارمهم است؛ چراکه بازیگر با یک ایده و یک دستاورد برای ایفای نقش در یک اثر حاضر میشود و زمانیکه متن را دراختیار او میگذاری، دستاوردها و ایدههای جدید خویش را نسبت به متن ارائه میکند». کارگردان «بیچرا زندگان» بابیاناینکه وقتی بازیگر با اتودهای ذهنی خویش مقابل کارگردان حاضر میشود و کارگردان نیز نهایتاً آنچه را که برای اجرای کامل یک نقش میخواهد، به آن اضافه میکند و دراینزمان، بازیگر و کارگردان نگاه خود را به شخصیت خلقشده در متن میبینند، نوعی همکاری مشترک شکل میگیرد که باید بهبهترینشکل ممکن اتفاق بیفتد، گفت: «معتقدم که تعامل میان بازیگر و کارگردان بسیار به نوع کار کمک میکند و ممکن است که من، نوعی از حرکت را از بازیگر بخواهم و بازیگر بههردلیلی؛ ازجمله حرکت یا میزانسن نتواند آنرا انجام بدهد. وقتی بازیگر به من میگوید اگر این حرکت نشود، میتوان بهگونهایدیگر رفتار کرد و اتود دیگری برایم بزند و آن اتود جذابتر باشد، قطعاً آنرا قبول خواهم کرد».
درک تأثیر کار گروهی بر موفقیت کلی یک مجموعه
برنده مدالیوم جشن بازیگر و جایزه بازیگری زن «جشن بازیگر» برای نمایش «قند خون» باتأکیدبراینکه بازیگر باید طی اجرای یک اثر راحت باشد و بتواند با نقشش ارتباط برقرار کند، افزود: «بازیگر باید نقش را دوست داشته و با آن راحت باشد و وقتی تمام عوامل؛ ازجمله لباس، نور، طراحی صحنه و ... دراختیارش قرار گیرد، قطعاً به مسائلی جدید روی صحنه میرسد. گاه ساعتها درمورد میزانسن با بازیگران یک نمایش سخن میگفتیم و نهایتاً بهنتیجه میرسیدیم». وی باابرازخرسندیازاینکه چهار بازیگر حاضر درایننمایش، جوایز متعددی در حوزه بازیگری جشنواره فجر و دیگر جشنوارهها را بهخود اختصاص داده و بازیگرانی در سطح حرفهای هستند، گفت: «رابطه همکاری من با بازیگران حرفهای تئاتر، بهخاطراینکه بازی روی صحنه را تجربه کردهام، جذاب است و ما درمورد میزانسن، حرکت و بازی، ساعتها با بازیگران گروه سخن میگفتیم تا به نکتهای مشترک برسیم و سعی میکردم حال بازیگر با میزانسن، بازی و آنچه روی صحنه انجام میدهد، خوب باشد». وی باتأکیدبراینکه اگر یک بازیگر، با تمام آنچه دراختیار دارد، روی صحنه بیاید و حالش با گریم، لباس، کارگردانی و صحنه خوب باشد، قطعاً یک اثر خوب تولید میشود، افزود: «وقتی هر عضو کار، خود را بخشی از تیم ببیند و به ایننکته برسد که کار را باید بهشکل گروهی پیش ببرند، یک هماهنگی میانشان شکل میگیرد که به بهتردیدهشدن بازیگر و متعاقباً به بهتردیدهشدن اثر منجر میشود».
استفاده از روایات مستند و همذاتپنداری مخاطب
شعبانی درپاسخبهاینکه «بیچرا زندگان»، تاچهاندازه با نیازهای روز مخاطبان جامعه تئاتر درارتباط و منطبق است؟ باتأکیدبراینکه این سؤال را باید تماشاگران پاسخ دهند، یادآور شد: «تاجاییکه در توان داشتم، کوشیدم این اثر، بهگونهای تولید شود که حتی اگر دریکلحظه، مخاطبان اثر خود را در جایگاه شخصیتهای نمایش قرار دهند، ببیند که دقیقاً همین اتفاقات برای آنان نیز افتاده است و من در تولید این اثر نیز، سعی کردهام از روایات مستند استفاده کنم؛ که اتفاقاً برخی از این روایتها نمیتوانست عیناً در طراحی یک نمایش موردتوجه قرار بگیرد و این موجب شد که ما درایناثر، با تخیل نویسنده جلو برویم و نویسنده نیز بخشهایی به آن افزود یا از آن کاست». وی افزود: «خوشحالم که توانستم آنچه را که در ذهن داشتم؛ چه کم و چه زیاد به مخاطبم منتقل کنم و اینبدانمعناستکه وقتی در جایگاه یک کارگردان با مخاطب خویش روبهرو میشوم، با این جمله مواجهم که این اثر چقدر مربوط به امروز است و چقدر همه ما بیچرا زندگانیم و اینکه همه ما درگیر مشغلههای خاص خود بوده و از تأثیرات کلامی که بر زبان میآوریم، غافلیم».
عکس نمایش: بابک حقی
امیر پارسائیانمهر