نمایش «کافه لُکانطه» نوشته علی اصغری و کارگردانی مشترک ساقی عطایی و علی اصغری؛ از تیرماه ۱۴۰۱ در سالن شماره ۲ پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه رفته است. درایننمایش که حمیدرضا علینژاد بهعنوان تهیهکننده و نورالدین حیدری ماهر بهعنوان مجری طرح حضور دارند، (بهترتیب ورود به صحنه) امیر غفارمنش، مهدی یغمایی، فرزاد حسنی، حسین پورکریمی، فرنوش نیکاندیش و آذین رئوف بازی میکنند. مهدی یغمایی نیز در نقش «خواننده» ایفای نقش و بهصورت زنده برای مخاطبان اجرا میکند. آهنگساز اثر، آرمین امینترابیست و گروه نوازندگان آن، آرمین امینترابی (پیانو)، مسعود افجهای (گیتار)، هستی شاپوری (ویولنسل) و آریا شهنواز (کلارینت) هستند. داستان، ماجرای شش دوست صمیمی را از سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ روایت میکند که سرنوشت آنها با سیاست و عشق و سینما گره خورده است. با «ساقی عطایی»؛ کارگردان این اثر بهگفتوگو نشستهایم.
تلاش برای بازآفرینی ارزشهای ازدسترفته گذشته
ساقی عطایی بابیاناینکه متن این نمایش را در قالب یک پیشنهاد ازسوی شخصی بهنمایندگیاز یک کمپانی برای تولید و اجرا در خارجازکشور دریافت کرده است، گفت: «ابتدا بنا براینبودکه این نمایش را برای خارجازکشور آماده کنیم؛ اما بهدلیل فراهمنشدن شرایط اجرا در خارج، بهایننتیجه رسیدیم حالا که یک کار آماده در دست داریم، آنرا داخل کشور اجرا کنیم؛ و توانستیم با همکاری و همراهی آقای علینژاد، شرایط را متناسب با ویژگیهای لازم برای اجرا در ایران فراهم آوریم». وی درباره ایده نخستین این اثر افزود: «همه ما تمایل به نوستالژی داریم و رجعت و بازگشت به گذشته، برای همه ما جذاب است و اینموضوع درایناثر، پررنگ دیده میشود. ازسویی، رفاقت عشق و سیاست نیز از عناصریاند که شاکله اصلی داستانی نمایش را تشکیل میدهند». وی باابرازتأسفازاینکه سه عنصر یادشده، عناصری هستند که بهنظر او ازدسترفتهاند، افزود: «کوشیدیم نقبی به گذشته بزنیم و با بازآفرینی ارزشهای ازدسترفته گذشته در آن، که چه روزهایی داشتیم و امروز از دستشان دادهایم، بازنگری کنیم و همین مسائل موجب شد نمایش کافه لکانطه شکل بگیرد». وی بااشارهبهاینکه گروه، فرصت را غنیمت دانسته تا وقتی بازیگران محیای اجرا برای خارجازکشور میشوند، این اثر را در ایران بهروی صحنه ببرند، افزود: «تنها فرزاد حسنی دراینپروژه آمادهبهکار بود و همینامر موجب شد گروه بر روی تصمیمات اجرا در کشورمان مصممتر شود».
دوری از برخورد احساسی با متن، در اولین مواجهه
عطایی بابیاناینکه زمان نگارش متن این اثر، درجریانِ روند شکلگیری کاراکترها و موقعیتها بوده؛ اما این آشنایی کلی بوده است، گفت: «با کلیات اثر نگاشتهشده توسط آقای اصغری آشنا بودم و در روند نگارش و تکمیل قصه نیز با وی صحبت میکردم و ارتباط داشتم؛ اما وقتی با متن کامل این نمایشنامه مواجه شدم و آنرا خواندم، دوستش داشتم». کارگردان «کافه لکانطه» بابیاناینکه در مواجهه اول با متن، کوشیده تا برخوردی بهدوراز احساسات با آن داشته باشد و بهدنبال ایدههایی برای اجرا بگردد، گفت: «بااینوجود، به نقطهای رسیدم که دیدم اصلاً نمیتوانم؛ و متن، ذهنم را بهشدت بهخود درگیر کرده است. اینامر موجب شد حس، درمواجههبا متن، بر من غلبه کند و میبایست فرصت تهنشینی آن احساسات را به خودم میدادم».
وضعیت بد نمایشنامهنویسی بهدوراز حضور بزرگان
وی باابرازتأسفازاینکه امروز جای نویسندگانی نظیرِ علی اصغری و نوع نگارش و استفاده از المانهای بهکارگرفتهشده توسط او در ادبیات نمایشی ایران؛ ازجمله سینما و تئاتر خالیست، گفت: «بااینکه وی جایگاهش را در سینما و تصویر یافته و دراینحوزهها و حوزه تئاتر جوایز مختلفی را در جشنوارههای متعدد بهخود اختصاص داده؛ اما فرصت کمتری برای حضور در نمایش داشته؛ و بیشتر درگیر فضای تصویر بوده و کمتر به تئاتر پرداخته». عطایی، وجود علی اصغری در حوزه نگارش نمایشنامه در ایران را از گزینههایی خوب برشمرد که باید اهالی تئاتر برای داشتن او برنامهریزی کنند، افزود: «متأسفانه بارها گفتهام؛ نمایشنامهنویسی در کشورمان بهدوراز حضور بزرگان، اوضاع خوبی ندارد و دراینوضعیت، حضور آدمهایی از جنس علی اصغری، واقعاً کمککننده است. من بهدلیل وجود احساس نزدیکی میان کارگردانیام و قلم او، ایننوع نگارش و نزدیکی نگاه را بسیار دوست داشتهام». این کارگردان باسابقه تئاتر بابیاناینکه پس از دریافت کامل نمایشنامه، ایدههای کارگردانی خویش را بر روی متن سوار کرده و درطول تمرینات نیز متن دچار تغییراتی شد، افزود: «در روند تمرین، صرفاً آنچه در متن نگارش شده بود، اجرا کردیم و صرفاً دست به تغییراتی زدیم تا بتوانیم دیالوگها را براساس نوع بازیها با درصدی پایین تغییر دهیم؛ اما قصه اصلی اثر همانچیزی بود که علی اصغری، نگارش کرده بود و نهایتاً تغییر چندانی در آن ایجاد نشد».
تجربه دلچسب حضور مهدی یغمایی
در اولین حضور نمایشیاش
عطایی، پیرامون انتخاب خواننده این اثر بابیاناینکه همواره دنبال کسی بوده که بهمعنای واقعی کلمه خواننده باشد، گفت: «اینبدانمعناستکه داشتن صدای مناسب برای یک خواننده، بهعنوان مهمترین ویژگی برای انتخاب خوانندگی این اثر، همواره در ذهنم بود». وی بابیاناینکه مهدی یغمایی، درایناثر، اولین تجربه بازیگریاش را روی صحنه بهثبت میرساند، افزود: «بااینحال، از همان ابتدا که وارد گروه شد، بر روی بدن و بیان خود مسلط بود و ما نیز بهعنوان گروه تولید یک نمایش سعی کردیم تنها بخشهایی از بازیاش را کنترل کنیم و باتوجهبه صدای بینظیری که در اجرای ترانههای اثر دارد، هرگز نمیتوانستیم گزینهای بهتر از وی برای ایفای این نقش پیدا کنیم». این کارگردان، ضمن تقدیر از حضور یغمایی، افزود: «وی شخصیتی شریف؛ و انسانی دوستداشتنیست و باتوجهبهاینکه اولین تجربه بهعنوان بازیگر روی صحنه تئاتر را در کارنامه هنریاش بهثبت میرساند، تعهدش به این اثر و اینفضا، خاطره شیرین و تجربهای دلچسب را برای گروه رقم زد».
ترسیمِ خاطرات خوب گذشته در ذهن مخاطبان
وی پیرامون انتخاب ترانههای اجراشده درایناثر، بابیاناینکه باگذشتزمان همچنان به ترانههای قدیمی علاقه دارد و آنها را گوش میدهد، گفت: «فرهاد مهراد و فریدون فروغی از جمله خوانندگانی هستند که طرفدار آنها هستم و دلم میخواست تماشاگری هم که به دیدن یک کنسرت-نمایش میآید و در فضای آنزمان قرار میگیرد، با خاطراتی مواجه شود که ترانههای آنها را در ذهنش تداعی میکند. تلاش کردیم این خاطرات را در ذهن مخاطب این اثر تجسم ببخشیم و باید بگویم من و علی اصغری در فضاسازی این اثر بر روی بهکارگیری ترانه، پافشاری و اصرار زیاد داشتیم». وی بابیاناینکه ترانههای جاری درایناثر، باتوجهبه قصه و تم نمایشی انتخاب شدهاند و تلاش گروه کارگردانی براینبوده تا آثاری از موسیقی قدیم ایران را انتخاب کند که با زمان نمایش ارتباط مستقیم داشته باشد، گفت: «یعنی باید سراغ انتخاب ترانههایی میرفتیم که در زمان شکلگیری قصه منتشر شده باشند؛ و نکته مهم دیگر اینکه اگر خوانندهای را انتخاب میکنیم، از هنرمندانی باشند که درقیدحیات نیستند؛ زیرا شرایط برای گرفتن حق انتشار آثار و چنین مسائلی برایمان سخت میشد». وی باابرازتأسفازاینکه امروز در ایران مفهوم کپیرایت اصلاً معنایی ندارد، گفت: «نهایتاً تلاش گروه براینبود تا به آثار هنری موجود احترام بگذارند و چون امکان گرفتن مجوز ازطریق وزارت ارشاد مهیا نبود، تصمیم گرفتیم این اثر را با این ترانهها بهروی صحنه ببریم».
لزوم سرگرمکنندگی اجرای کنسرت-نمایش
این کارگردان باسابقه تئاتر، درمورد همکاری با یک خواننده مطرح که در میان مردم آثاری شناختهشده دارد، بابیاناینکه تصورش براینبودهکه کارکردن با کسیکه تجربه بازیگری نداشته، سخت است، افزود: «درابتدا تصور میکردم مهدی یغمایی از فضای نمایش دور باشد و وقتی بازیگر، از فضای ذهنیام در نمایش دور است، اتفاقیکه میخواهم روی صحنه بیفتد، بهدرستی رقم نمیخورد؛ اما بعدازاینکه او را درخلال تمرینها دیدم، خیالم راحت شد که دقیق و درست روی خط پیش میرود». کارگردان «کافه لکانطه» باابرازخرسندیازاینکه بهرغم ایفای نقش بازیگران حرفهای دراینکار کنار خوانندهای که هیچ تجربه بازیگری نداشته، هرگز فاصله و شکافی بین بازی گروه و او حس نمیشود و بازیگران از کارکردن با این هنرمند حسی خوب دارند، گفت: «اینکار بهعنوان اولین تجربه بهرویصحنهبردن یک کنسرت-نمایش، برایم تجربه جذابی بود؛ زیرا هر تجربه نویی را دوست دارم و از آن استقبال میکنم؛ بااینوجود بهخوبی میدانیم تولید یک اثر برپایه کنسرت-نمایش، در پله نخست باید برای مخاطب سرگرمکننده باشد».
کرونا و آسیب دنبالهدار آن بر تئاتر
وی درپایان، با اظهار تأسف از شیوع بیماری کرونا در جامعه و تأثیرات بسیاری که بر فعالیت برخی از مشاغل و بهویژه هنر نمایش گذاشته است، بابیاناینکه دراینشرایط، تئاتر از جمله نخستین مشاغلی بود که تعطیل شد، گفت: «انتظارم اینبودکه پس از گذشت مدتزمان قابلتوجه از شیوع کرونا و دوری مردم از نمایش، استقبال مخاطبان در سالنها بیشازگذشته باشد؛ اما شرایط دشوار اقتصادی در جامعه موجب شده که خرید بلیت تئاتر، از اولویتهای اقتصادی خانوادهها کنار برود و در سبد خرید خانوادهها نباشد؛ زیرا این توان بااینشرایط اقتصادی برای مردم وجود ندارد».
عکس: مینا قانع
سوده اسماعیلی قیومآبادی