«پریسا رقمی» متولد سال 1368 در تهران است. تحصیلاتش در رشته حقوق بوده و سابقه فعالیت در جایگاه سردبیری یک فصلنامه گردشگری؛ و نیز فعالیت فصلنامه تخصصی عکاسی را در کارنامه هنریاش دارد. وی اولینمجموعه اشعارش باعنوان «ماهی و بشر» را در قالب 125صفحه شامل مجموعهای از آثار عکاسی عکاسان ایرانی و خارجی؛ بههمراه مجموعهای از اشعار خویش توسط نشر بدون منتشر کرده است. وی سرودن شعر را از سن 17سالگی آغاز کرده و این اثر درواقع، شامل اشعاریست که در بازه زمانی 20 تا 30سالگی سروده است.
علاقه به قصهگویی و روایت
پریسا رقمی بابیاناینکه بهدلیل بزرگی و وسعت دنیای شعر، انتشار اولینمجموعه از اشعارش، همواره برایش با ترس همراه بوده است، گفت: «برایم بسیارمهم بود به پاسخ این پرسش برسم که آیا محتوایی که دست به تولید آن زدهام، توانسته قسمتی از مسئولیتی را که من نسبت به جهان شعر دارم، انجام بدهد یا خیر؟» وی بااشارهبهاینکه یکسری از ترسها و اضطرابها همواره در وجود او بوده؛ اما نهایتاً آنها را کنار گذاشته و دلش میخواسته از نقطهای دست به شروع اینکار بزند، افزود: «از 13 یا 14سالگی شروع به نوشتن کردم. هرگز به شعر فکر نمیکردم؛ زیرا قصه مینوشتم و قصهگویی و روایت را بسیار دوست داشتم و باوصفاینکه همیشه دلم میخواسته نویسنده باشم، اصلاً فکر نمیکردم روزی برسد که اولین مجموعهای که منتشر میکنم، مجموعهشعر باشد». این شاعر جوان بااذعانبهاینکه امروز، بهخوبی دلیل دستزدن به نشر یک مجموعهشعر را بهعنوان اولین کتابش، میداند؛ و میداند چرا اینکار را کرده، گفت: «از 13 یا 14سالگی و در دوران مدرسه شروع به نوشتن کردم؛ باوجوداینکه زمان ما هیچگونه احترامی به دستنوشتههای دانشآموزان در مدرسه گذاشته نمیشد و صرفاً بچههایی خوب بودند که نمرات بالا داشته و خوب درس میخواندند». وی بااشارهبهاینکه در دوران تحصیلش در مدرسه، تنها زمینه موردتوجه مدارس، درسخواندن بود، افزود: «آنزمان اگر احترامی ازسوی معلمان برای دانشآموزان وجود داشت، تنها بهواسطه درسخواندن بود؛ نه بهواسطه اینکه این دانشآموز چه کتابی میخواند، چه مینویسد و چه علایقی دارد».
مردم؛ گرفتار موضوعات پیشپاافتاده
رقمی، باابرازخرسندیازاینکه نوشتن او تابهامروز ادامه یافته و با اظهار امیدواری دراینزمینه که اینراه همچنان پیشروی او باز باشد و نوشتن در آینده هم ادامه یابد، گفت: «حس نمیکنم که امروز، فضای مجازی بر کتابخواندن غلبه کرده باشد؛ بلکه معتقدم که امروز، فضای مجازی، امکانات راحتتری را دراختیار ما قرار داده تا به یکسری از کتابها راحتتر دسترسی پیدا کنیم، همیشه آنها را بخوانیم و همیشه در تلفنهمراهمان آنها را داشته باشیم. اینموضوع بستگی به خود انسان داد که تاچهاندازه کتابخوان است». نویسنده کتاب «ماهی و بشر» بااذعانبهاینکه فضای مجازی با همه محتوای جذاب خویش، هرگز نمیتوانند جای کتاب را برای یک آدم کتابخوان بگیرد، گفت: «فضای مجازی، میتواند فرد را سرگرم کند و میتواند اندکی به زمان او لطمه بزند؛ اما هرگز نمیتواند جای مطالعه یک کتاب را برای فرد بگیرد؛ مضافبراینکه وقتی اپلیکیشنهای موجود در فضای مجازی و کتابهای صوتی، به ما کمک کرده تا بیشتر بهسمت کتاب برویم، هرگز به این فکر نکردهام که ممکن است فضای مجازی بر کتابخوانها پیروز شود و آنها را بهسمت خویش بکشد. من اصلاً به اینموضوع اعتقادی ندارم». وی بابیاناینکه از هر وسیله جدید که بتواند کتابخواندن را برای افراد راحتتر کند، استقبال میکند، گفت: «امروز در جهان و کشوری زندگی میکنیم که مردم، گرفتار موضوعات پیشپاافتاده بوده و انرژی آدمها صرف مسائلی میشود که روزانه با آنها دستوپنجه نرم میکنند؛ و این انرژی کم هم نیست».
نوشتن؛ دریچه فرار از هرچیز آزاردهنده
رقمی بابیاناینکه مردم با دورشدن از شعر، ادبیات، کتاب و مطالعه، لطمههای جبرانناپذیری میبینند و فراغت خود را از دست میدهند، افزود: «بهنظرم پاسخ به این سؤال که نوشتن تاچهاندازه میتواند در تسکین روح فرد کمک کند، شخصیست و هرکس، فقط خودش میتواند به آن جواب دهد». وی بااشارهبهاینکه نوشتن در تسکین روح برای او میتواند مفید و پراهمیت باشد، نوشتن را دریچه فرار از هرچیز آزاردهنده از دنیایی به دنیای دیگر خواند و باتأکیدبراینکه هر فرد دراینزمینه میتواند نگاهی متفاوت داشته باشد، گفت: «نوشتن برای من بسیاربزرگ، پراهمیت و پر از آرامش است و بهنظرم بنیان آرامش برای هر فرد، میتواند در همین نوشتن و خواندن باشد».
تجربه تلخ و دشوارِ روزهای کرونا و قرنطینه
وی بااشارهبهاینکه پاندمی کرونا و اتفاق بزرگی که در جهان افتاد، برای تکتک افراد در جهان تعریفی خاص و منحصربهفرد دارد، افزود: «هر آدم و خانوادهای شکلی خاص از این بیماری را تجربه کرد و ما هرگز نمیتوانیم در جایگاه کسانی باشیم که عزیزانی را از دست دادهاند یا در جایگاه کسانی باشیم که اینقضیه در زندگی آنان، تغییراتی بزرگ ایجاد کرد». وی باتأکیدبراینکه ردپای کرونا در ادبیات و هنر جهان باقی خواهد ماند و اینامر، در برگزاری نمایشگاههای بزرگ و نگاشتهشدن کتب مختلف دیده میشود، گفت: «بهنظرم هر آدمی بعد از گذران این اتفاق و ایندوره که هنوزهم تمام نشده است، اگر خوب به اینموضوع فکر کند، آدم قبلی نخواهد بود و اینامر، میتواند در ادبیات، در هنر و در شعر نشان داده شود که ایندوران، بسیارتلخ، سخت و ناشناخته بود؛ همه اینموضوعات، میتواند برای شعر و ادبیات جرقههایی خاص باشد». خالق «ماهی و بشر» بااشارهبهاینکه واقعیت ایناستکه اگر انسان از ایندوران عبور کند، خواهد دید که در گوشههای خلوت قرنطینه، آشتی کوچکی میان مردم و خواندن برقرار شده است، اظهار امیدواری کرد: «امیدوارم این آشتی بیشتر و بیشتر شود؛ و امروز، گسترش مطالعه در قرنطینه بهایندلیل است که ما زمان بیشتری داشتیم و در همینزمان، مجبور بودیم خود را سرگرم و راهی پیدا کنیم که کمتر به آن خطر، تلخی و سوگواری که انسانهای بسیاری گرفتارش بودهاند، فکر کنیم».
دوستداشتن همه شاعران، در جایگاه خاص خودشان
رقمی درپاسخبهاینسؤالکه چه سبک از شعر و کدام شاعران موردعلاقه او هستند؟ بابیاناینکه شاید نتوان بهدلیل تعدد شاعران موردعلاقه، تعدادیازآنها را نام برد، گفت: «برایم شعرهای بیژن الهی، رضا براهنی، احمد شاملو، مهدی اخوانثالث، هوشنگ ابتهاج و برخی شعرای عرب و ترک که امروزه بسیار زیبا ترانه و شعر میگویند؛ کنار اشعار کلاسیک، جایگاه خاص خود را دارند». وی بااشارهبهاینکه هریکاز شعرای یادشده، حالی عجیب دارند که مختص خود آنهاست، افزود: «بنابراین من نمیتوانم بگویم این شاعر را خیلیخیلی دوست دارم؛ بلکه باید گفت؛ من، همه شاعران را در جایگاه خودشان و بهشکل خودشان دوست دارم. هریکازآنها را بهشکل خودشان میخوانم و به آثارشان نگاه میکنم و برایم بسیار دوستداشتنی هستند». این شاعر «احمد شاملو»، «یدالله رؤیایی» و «بیژن الهی» را از مهمترین شاعرانی برشمرد که آثارشان را بسیار میخوانده و در نوجوانی روی او تأثیر گذاشتهاند و برایش بسیارجذاب بودهاند. وی درادامه گفت: «اینموضوع باعث نمیشود که بگویم مابقی شاعران را دوست ندارم و باید بگویم آثار این شاعران را درآنزمان بیشتر میخواندم؛ اما امروز دیگر چنین حالتی ندارم و همه شاعران در جایگاه ویژهای قرار دارند و من از تکتک آنها و کلمهبهکلمه اشعار آنها و اشعار هر شاعری که میتوانم از او شعر بخوانم، لذت میبرم و یاد میگیرم».
تأثیر زیستجهانِ شاعر بر آثارش
پریسا رقمی، تعریف هدف برای نوشتن شعر را امری غلط برشمرده و بابیاناینکه هر فرد، بخشی را خودآگاه و بخشی را ناخودآگاه مینویسد، افزود: «هدف شعر و مسیری که در آن قرار میگیریم، بستگی به زیستی که انجام میدهیم، محیطی که در آن بزرگ میشویم و اتفاقاتی دارد که پیرامون ما، در حیات ما، در کودکی و نوجوانی ما رخ میدهد و بهنظرم، هدف و محتوا را نوعِ زیستن و محیط پیرامونی ماست که تعیین میکند. من فکر میکنم که از بعدازاین، مسیری طولانی را درپیش خواهم داشت». وی بابیاناینکه اولین کار خویش را ارائه داده و میبایست دراینمسیر، نقد منتقدان را بخواند، نظر مخاطبش را بداند، یاد بگیرد، آموزش ببیند و ادامه دهد، گفت: «فکر میکنم تازه اول اینراه هستم و هدفم دراینمسیر، فعلاً ایناستکه بتوانم شعر و داستان را در خویش به قوامی برسانم و هرروز آنرا بزرگتر و باثباتتر کنم تا هرآنچه در ذهنم میگذرد، خودخواهانه مبدل به شعر نشود؛ بلکه به آن فکر کنم و بتوانم با آنچه مینویسم، تأثیری ایجاد کنم و اینموضوع، برایم بااهمیت است».
نسل کممطالعهتر امروز
خالق مجموعهشعر «ماهی و بشر» بابیاناینکه هنوز به جایگاهی نرسیده که بخواهد وضعیت شعر امروز را بررسی کند و شاید سواد کافی دراینزمینه را نداشته باشد، گفت: «اگر بخواهم اینموضوع را ازنظر شخصی بررسی کنم، باید بگویم آثاری که تولید میشوند، زائیده یکزمان و یک نسل است و بهنظرم نسل امروز، نسلی تنبلتر و کممطالعهتر است که زیاد تاریخ و تاریخچه برای او اهمیت ندارد و این، در شعر امروز بیتأثیر نخواهد بود؛ اما در گوشهوکنار، تعداد بسیاریازافراد را میبینم که بهشدت زیبا مینویسند، بهشدت آینده روشنی دارند و بهشدت قشنگ کار میکنند». رقمی این دو گروه از افراد در حوزه ادبیات امروز را دو روی یک سکه دانسته که ممکن است یک روی آن زیاد جالب نباشد و روی دیگر، بسیارقوی عمل میکند، گفت: «شعر امروز برخی شعرا را میپسندم و معتقدم اینافراد، بسیار کار میکنند و میپندارم نقاط روشن بسیاری در آثار بسیاری از این شعرا وجود دارد و ازسویی، برخیازافراد نیز هستند که نسبت به شعر امروز بیپشتوانه اقدام میکنند و ممکن است که در آینده، شعر را دچار آسیبهایی کنند که جبرانناپذیر باشد».
عشق؛ خاصیتی که به ما یادآوری میکند مهم هستیم
وی «عشق» را از مقولههایی برشمرده که هرگز تعریفی ندارد و نمیتوان راجع به آن سخن گفت و بااشارهبهاینکه عشق در وجود هرکس بسان اثرانگشت، یک تعریف، یک معنا و یکشکل دارد، افزود: «عشق، گاهی شیرین و گاهی تلخ است؛ اما بهنظرم عشق یک خاصیت است که به ما یادآوری میکند مهم هستیم. چرخشهای غیرمنتظرهای دارد و من زیاد نتوانستم در اشعارم موفق به عشق اشاره کنم و این بهآندلیل است که تصور میکنم هنوز ایننوع از عشق را در وجود خودم پیدا نکردهام یا عشقی را که پرورده ذهن من است، هنوز ندیدهام یا شاید تابهامروز به عشق، اشتباه نگاه کردهام که نتوانستهام راجع به آن خوب بنویسم».
شکلی از زندگی در قالب موجودیتی بهنام شعر
رقمی، ناخودآگاهی را که سعی کرده آنرا بشناسد و با آن کنار بیاید، محور اصلی این کتاب دانسته و بابیاناینکه بهنظرش، شعر وظیفهای ندارد، گفت: «هنر و شعر و دیگر مقولههایی ازایندست، ازنظر من یک موجودیت دارند و شکلی از زندگی هستند و حالا، دراینشرایط، نمیتوانیم وظیفهای برای این مقولهها تعریف کنیم که شعر چنین وظیفهای دارد». وی باتأکیدبراینکه میتوان از شعر، ادبیات و هنر استفاده کرد و در بسیاریازموارد اینها میتوانند ابزارهایی قدرتمند و تأثیرگذار در دست انسان شوند، افزود: «تصور نمیکنم تنها یک منبع الهام داشته باشم؛ بلکه تصور میکنم همه شعرها و شاعرانی که سراغ آنان رفتهام، برایم الهامبخش بودهاند؛ حال ممکن است ردپای یک سبک یا یک شاعر خاص ناخودآگاه، بهجهتاینکه آنرا بیشتر خواندهام، بیشتر دوست داشتهام و بیشتر به آن گرایش داشتهام، بیشتر در اشعارم وجود داشته باشد؛ اما نمیتوانم بگویم که یک شعر خاص یا یک شاعر خاص، منبع الهام من بوده است؛ زیرا از خطبهخط و کلمهبهکلمه شعرهایی که خواندهام، مفهومی دریافت کردهام و همه اینموارد، در نقطهای خاص در ذهن من به منابع الهام مبدل شدهاند».
عکس: مینا قانع
نفیسه رحیمی