کد خبر:
291990
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۱ دوشنبه ۱۰ مرداد -
00:48
آیا متاورس، پایان موانع برای معماران است؟
اینروزها همه درباره متاورس صحبت میکنند، اما همه درمورد ماهیت و وجود آن اتفاقنظر ندارند. حالا متاورس هنوز معماست اما بهنظر میرسد ابهام آن نقطهقوت آن است. روزی نمیگذرد که مقاله یا اطلاعات جدیدی دراینزمینه منتشر نشود و سعی نکند مردم را متقاعد سازد که متاورس بهزودی بخشی از زندگی روزمره ما خواهد شد. معماران و طراحان یکطرف ضروری در بحث جاری هستند زیرا این یک نوآوری فضاییست که نیاز به طراحی مجدد اینترنت بهعنوان یک محیط سهبعدی دارد. وقتی معماران در محدوده معماری حقیقی فکر میکنند، پاسخ اولیه آنها به این جهان نو تجلیل از «امکانات نامحدود» آن است. متاورس مانند نوری در انتهای یک تونل قلمرویی بیحدوحصر برای معمارانیست که در دهههای قبل بهشکلی طراحی میکردند که گویی منابع بیپایان بوده و اکنون مجبور شدهاند تخیل خود را بهدلیل بحرانهای زیستمحیطی و اقتصادی محدود کنند. البته ساخت یک محیط مجازی که همزمان توسط عموم مردم تجربه میشود، همچنان محدودیتهای خود را دارد، مانند بودجه، گرانش یا مواد، نهاینکه یک دامنه نامحدود باشد. بهگزارش هنرآنلاین؛ ازآنجاییکه ساختمانها و محیط بهصورت فیزیکی در متاورس ساخته نمیشوند، معماران میتوانند خود را از شر پیمانکاران، گروههای مدیریت پروژه و مشتریان بدخلقی که از بودجهها شکایت دارند، رها کنند؛ اما اینبار با یک گروه برای ایجاد فضاهای مجازی مانند طراحان UI-UX، توسعهدهندگان نرمافزار و کدنویسها سروکله خواهند زد، همچنین برای ساختن یک محیط مجازی به زمان و هزینه نیاز دارند. نکته ایناستکه پیشینه مالی هنوز یکی از محدودیتهای مهم است، بهخصوص اگر طرحهای معماری برای متاورس تعاملیتر و سفارشیتر شوند. اگر معماری در متاورس از امکانات فناوریهای جدید مانند دادههای کلان، هوش مصنوعی و AR/VR استفاده نکند، باید فرصت را ازدسترفته بداند؛ اما چنانچه طراحی معماری با برنامهنویسی، کدنویسی یا محاسبات ترکیب شود، ازنظر زمان و بودجه چالشبرانگیزتر خواهد شد. اگرچه معماران تمایل دارند مسائل پولی در متاورس را نادیده بگیرند اما طراحی جهانی مجازی ممکن است بهاندازه یک جهان فیزیکی نیز پرهزینه باشد.
زندگی واقعی یا یک جهان جدید
اگرچه متاورس بهعنوان یک دنیای دیجیتال جدید پر از فرصت معرفی شده اما افزایش سریع ارزهای دیجیتال تقریباً آنرا شبیه زندگی روزمره ما کرده است: خرید و تجارت. چه زمین بخرید و چه لباس، فعالیت اصلی متاورسهای موجود عمدتاً بر خرید یا فروش استوار است. برای برخی، متاورس، زندگی واقعی مضاعف خواهد بود با تمام جزئیات و نواقص داراییهای زندگی واقعی؛ اما آیا صرف اینهمه انرژی و زمان برای ساختن نسخهای از زندگی واقعی موجود منطقیست؟ یا میتوانیم بهجای تکرار سنتهای برنامهریزی یا جاهطلبیهای املاک و مستغلات برای دنیای واقعی که قبلاً نتایج ناخوشایند آنرا در سرتاسر سیاره دیدهایم، راههای جدیدی برای سکونت در یک جهان وسیع و متروک پیدا کنیم؟ نکته جالب این است بنیانگذاران شرکت اسکن کوئیکسل ادعا میکنند که بازسازی دنیای دیجیتال با اسکن اشیاء دنیای واقعی برای بهدستآوردن زیستگاههای فراگیرتر ضروریست. ازآنجاکه ایده اصلی ایجاد جهانهای مجازی بهشکلی، فریبدادن مغز ما برای باور واقعیبودن آنچه میبینیم است، هدف شرکت از اسکنکردن تکتک سنگهای درههای یوتا تاحدی قابلقبول بهنظر میرسد؛ اما اگر محرک اصلی افراد برای ادامه فعالیتهای روزانه خود در حوزه دیجیتال، شباهت به زندگی واقعی نباشد، بلکه «تازه و منحصربهفردبودن» باشد، چه؟ درحالیکه مشتریان آنها از آمریکا انتظار دارند ایدههای اساسیتری از زیستگاههای مجازی واقعی داشته باشند، انتظارات در کشورهایی مانند ژاپن یا کره جنوبی بهشدت تغییر کرده تاجاییکه مشتریان دائماً بهدنبال نوآوری و فضای دیجیتال جدید هستند بهجای کپی از دنیای واقعی. وقتی صحبت از بدن ما در حوزه دیجیتال میشود، خارقالعاده بودن یک گرایش عمومی کاربران، بدونتوجه به موقعیت مکانی آنهاست. بدن ما، بهعنوان آواتار، بااستفادهاز تمام انعطافپذیری و تنوع فناوری که دراختیار ما قرار میدهد، در متاورس نشان داده میشود. برخلاف ساختمانهای مجازی، آواتارها محدودیتهای تخیل را گسترش میدهند. بهطور متناقض، آواتار منحصربهفرد شما با بالهای فانتزی یا سر هیولای غولپیکر میتواند با دوستان خود در یک کمپینگ مجازی و درعینحال معمولی ملاقات کند. سپس آنها از یک خانه درختی مجازی بالا میروند که دقیقاً بهعنوان یکنسخه تکراری از نسخه واقعی آن که قرنهاپیش طراحی شده بود. بهنظر میرسد معماری در دنیای مجازی در انطباق با تغییرات تکنولوژیکی جدید، مانند زندگی واقعی، کندتر از سایر رشتههاست؛ اما دیر یا زود، باتوجهبه فناوریهای جدید هوش مصنوعی، واقعیت مجازی، بلاکچین یا دادهها کلان، باید خود را بازسازی کند.
دورنوردی یا تلهپورت
تحقیقات اخیر نشان میدهد مغز ما تصاویر جدید مربوط به تجربیات گذشته را درک میکند؛ بنابراین حتی اگر در زندگی دیجیتالی برای ورود به یک فضا نیازی به در یا به ستونهای پل نیاز ندارید، بازهم باید از این عناصر زندگی واقعی برای متقاعدکردن مغزمان، حداقل برای مرحله انتقال، استفاده کنیم. درست است که متاورس لزوماً بر سنتهای معماری نمیایستد، اما قوانین خاص خود را در بازی بهاجرا میگذارد. اگر فرصتی برای تلهپورت وجود داشته باشد، چرا کسی باید از یک تفرجگاه طولانی عبور کند یا از یک سطح شیبدار مدرن که چندمتر طول میکشد بالا برود؟ با فناوری فعلی، انتقال از راه دور عملیست که تجربه فضایی را محدود میکند زیرا دکمهایست که آواتار شما را از نقطهای به نقطه دیگر هدایت میکند بیاینکه لذت سفر را منعکس کند. بااینحال، تلاش برای طی مسافتهای طولانی با هدست، در یک فضای بسته نیز قابلقبول نیست.
جاذبه
معماران خوشحالاند که هیچ جاذبهای در متاورس وجود نخواهد داشت بااینحال حتی در رؤیاهای ما، جاذبه یکی از اساسیترین احساسات است. افرادیکه ترس از ارتفاع دارند نمیتوانند از روی تخته راه بروند و در یک نمایش واقعیت مجازی از ساختمان 50طبقه به پایین بپرند که در آن کاربرانی که موفق به عبور و پریدن از تخته میشوند، احساس واقعی سقوط میکنند؛ بنابراین، یک پل در متاورس میتواند ستونهای باریکتری داشته باشد چون هیچ مهندس سازهای برای مداخله یا درنظرگرفتن شرایط زمینشناسی برای نگرانی وجود ندارد. بااینحال، برای جلوگیری از سقوط افراد، هنوز به نرده نیاز دارد. همانطورکه گالینا بالاشووا، طراح فضاپیمای سایوز شوروی گفت، برای یک معمار بسیار چالشبرانگیز است که فضاهایی را طوری طراحی کند که گویی جاذبه صفر وجود دارد. جاذبه که کارها را هنگام ساختن سازهها پیچیده میکند، یک قانون نجاتبخش است درحالیکه مراحل دیگر زندگی دیجیتال را ایجاد میکند.
انرژی
معضل اصلی معماری در متاورس تقلید از زندگی واقعیست و باید بهطور دقیق مدلسازی شود تا مغز کاربران را فریب دهد البته محدودیتهای مانند گرانش و شرایط آب و هوایی که در زندگی واقعی وجود دارد در حوزه دیجیتال دیده نمیشود؛ اما پسازآن، رندرکردن جزئیات و بافتهای چنین محیط مجازی که هزاراننفر از آن بازدید میکنند، چالشبرانگیزتر است. علاوهبراین، این بحثی مداوم درمورد چگونگی تأمین انرژی موردنیاز برای ارائه محیطهای چند کاربری واقعی بدون آسیب بیشتر به سیاره است. اگرچه نتیجه مجازیست اما متاورس همچنان بهبهرهبرداری از منابع گسترده نیاز دارد، مگراینکه با رویکردی آگاهانه طراحی شده و از ابتدا شروع شود. باتوجهبه انرژی موردنیاز هر رندری که طرفداران پردازندههای مرکزی آنرا اجرا میکند، بازنمایی دیجیتالی معماری مجازی برای آیندهای بهتر برای سیاره زمین نیاز به بازنگری دارد. معماران بهجای استقبال از این جهان جدید بهعنوان یک قلمرو بیکران که تنها به تسریع بحرانهای موجود در سیاره زمین کمک میکند، این بخت را دارند که یک جهان ترکیبی از تصاویر گذشته با تصاویر نوظهور برای این قلمرو جدید ایجاد کنند. مگراینکه بهعنوان معمار با همکاری توسعهدهندگان و مهندسان نرمافزار، زبان جدیدی بیابند که به منابع گسترده نیاز نداشته باشند، همان موانع بر سر راه معماری واقعی در متاورس ادامه خواهد داشت.