کد خبر:
292005
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۱ چهارشنبه ۱۲ مرداد -
00:05
سخن مدیرمسئول
خرید مسکن، رؤیا؛ اجاره آن، ناممکن
علیاکبر بهبهانی
انسان با گریه پای به عرصه حیات میگذارد و موجی از شادی و سرور را در پی گریه، به اطرافیان پیشکش میکند. این تازهبهدنیاآمده را نوزاد میگویند و سالها طول میکشد تا این نوزاد به انسانی کامل تبدیل شود تا خود مستقلاً موجب ادامه فلسفه زندگی و جهان هستی شود. درد و رنجی را که خانواده میکشد دراینراستاست که این نوزاد به بلوغ برسد و انسانی کامل شود تا با ازدواج و تشکیل خانواده، به فلسفه حیات جان دهد؛ تا نگوید و نگویند که زندگی پوچ است و چرا به دنیا میآییم و چرا از دنیا میرویم. به چه علت باید با گریه به این جهان وارد شویم؟ و با گریه اطرافیان از جهان هستی خداحافظی کنیم. چقدر باید سختی کشید، مرارت تحمل کرد تا نوزاد به انسانی کامل بدل شود تا او نیز چون والدین خود، با درد و رنج و کار و کوشش بتواند خانواده تشکیل دهد؟ درحالیکه در گذشته تشکیل کانون خانواده، دنگوفنگ اینروزها را نداشت و اعضای خانواده اغلب با چند فرزند و عروس و داماد، در زیر یک سقف زندگی آرامی را میگذراندند؛ اما پیشرفتهای اجتماعی و ورود مدرنیته به زندگی افراد، هزینهها را بسیار بالا برده است؛ دیگر حتی دو خانواده نیز در زیر یک سقف نمیتوانند زندگی کنند و این از مظاهر بهاصطلاح تمدن است که حتی یک دختر و پسر جوان، برای ازدواج و در زیر یک سقف زندگیکردن، به چه بودجه عظیمی نیازمند هستند؛ و چون زندگی و معیشت سخت و صعب شده است، میزان روابط صمیمانه زناشویی نیز تقلیل پیدا کرده و درنتیجه ادامه آن در 20سال آینده، ایران را دارای جمعیتی پیر میکند. پس چه باید کرد؟ دولتمردان و رهبران جوامع بشری، سخت به تکاپو افتادهاند که به اقتصاد خانواده شکل منسجم بخشیده و سروسامان دهند تا زندگی و روال آن ساری و جاری باشد. در کشور ما نیز مقام معظم رهبری، روحانیون، بزرگان جامعه، دولت و مجلس تلاش گستردهای را معمول کردهاند تا جوانان را تشویق به ازدواج و تشکیل کانون خانواده کنند؛ اما حقیقتاً اینهمه جوانان دم بخت و از بخت گذشته که به مرز 40سالگی نزدیک میشوند، علیرغم میل باطنی امکان ازدواج ندارند وگرنه ازدواج امر خیریست که باید صورت بپذیرد؛ بهویژه چون ما مسلمانیم و توسط اولیای دینمان، اینامر، خداپسندانه نامیده شده و لازمالاجراست؛ اما فشارهای اقتصادی، سختی معیشت، بیکاری، هزینههای اسرافگونه ازدواج، خرید خانه و حتی اجارهخانه، جزو اقلامی هستند که دستنیافتنی شده و مصائب این روزهای خانواده که نشئتگرفته از تحریمهاست، تورم و نرخ بالای اقلام غذایی را بههمراه دارد که باایناوصاف، بهزحمت دخلوخرج زندگی را متوازن میکند تا چه رسد که فرزندان تشویق به ازدواج شوند! اولاً خرید خانه برای بیش از 80درصد خانوارهای ایرانی، غیرممکن بوده و به رؤیایی دستنیافتنی تبدیل شده و گرانی هزینه زندگی، اغلب مردم را به حاشیهنشینی در اطراف شهرها، علیرغم میل باطنی وادار کرده است؛ حتی کار بهجایی رسانده شده که اجارهخانه نیز کمکم ناممکن شده است؛ بهنحویکه در سهسالاخیر، اجاره مسکن 300برابر شده است؛ درحالیکه در 20سالپیش میشد با 300میلیونتومان، یک خانه بالای 200متر را خریداری کرد، هماینک یک آپارتمان کهنهساز و قدیمی، بدون امکاناتی چون پارکینگ، آسانسور و انباری با متراژ 100متر، نیاز به 500میلیونتومان برای رهن و اجاره دارد! البته دولت جمهوری اسلامی، وامهای مسکن را تقریباً به همه اقشار جامعه پرداخت میکند، اما آیا با 200میلیونتومان میتوان صاحبخانه شد؟ بهیقین پاسخ منفیست؛ البته در دولت آقای رئیسی، وزیر مسکن و شهرسازی وعده داد که در سال اول یکمیلیون واحد مسکونی ساخته خواهد شد که متأسفانه یکمیلیون که هیچ، حتی یک واحد هم ساخته نشده و بدیهیست؛ بهنظر میرسد ارادهای قوی لازم است که بودجه کافی به سبک مسکن مهر موجود باشد تا شاید در طی یکدوره 10ساله، مشکل مسکن در ایران برای همیشه از بین برود. انشاءالله.