آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
«اتاق هملت» کاری منطبق با ویژگی‌های نمایش «اکسپرسیونیست» است
کد خبر: 292013 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۱ چهارشنبه ۱۹ مرداد - 01:42

احمد صفرزاده:

«اتاق هملت» کاری منطبق با ویژگی‌های نمایش «اکسپرسیونیست» است

نفیسه رحیمی

احمد صفرزاده؛ بازیگر «اتاق هملت» که به‌نویسندگی، طراحی و کارگردانی بابک محمودزاده؛ در سالن استاد «عزت‌الله انتظامی» (خانه هنرمندان ایران) به‌روی صحنه رفته است، بابیان‌اینکه برای اولین‌بار است در کاری منطبق با ویژگی‌های سبک «اکسپرسیونیست» به ایفای نقش می‌پردازد، گفت: «در اجرای این‌دست آثار و ازجمله در اجرای این نمایش، سبک بازیگری به‌سمت‌وسوی اکت‌های درشت؛ که به آن اُوِراکت نیز گفته می‌شود، کشیده می‌شود؛ اما اینکه ما چه شیوه‌ای را اجرا می‌کنیم، باید بگویم دراین‌کار برای بازیگری روی صحنه، تلفیقی از شیوه بیومکانیک میهولد و یرجی گروتوفسکی را به‌کار گرفته‌ایم و کارگردانی این اثر نیز در سبک اکسپرسیونیست انجام شده است». وی بابیان‌اینکه در صحبت‌های اولیه او و کارگردانِ اثر، هیچ تحلیلی از متن در کار نبوده و اصلاً قرار نبوده است تحلیلی در کار باشد و قرار براین‌بوده‌که همه‌چیز در بازیگری این نمایش، به‌گونه‌ای باشد که بازیگر از بدن خود به آن برسد، افزود: «قرار بود در تمرینات این اثر و شخصیت‌پردازی‌ها احساسات خرج نکنیم؛ و تحلیل نکنیم که این کاراکتر چیست، چه گذشته‌ای دارد، از کجا آمده و به کجا می‌رسد؛ و به‌هرحال، باتوجه‌به تجربیات قبل که هردو داشتیم، ناخودآگاه ذهن ما این‌کار را انجام می‌دهد و من، ناخودآگاه به‌این‌سمت‌ می‌روم که هوراشیو کیست؛ اما این‌موضوع یک پروسه ذهنی‌ست که روی کاغذ نمی‌آید و بازیگر روی آن حساس نمی‌شود و تحقیق نمی‌کند». بازیگر نمایش «اتاق هملت»، به‌تصویرکشیدن دیدگاه‌ها، اعتقادات و رفتارهای «هوراشیو» را از اقدامات مهم ذهنی خود دراین‌نمایش برشمرده و باتأکیدبراینکه اگر بخواهد با «اکت‌های درشت» و «اُوِراکت» با او رفتار کند، با این پرسش مواجه می‌شود که او، چگونه می‌تواند راه برود؟ گفت: «مثلاً راه‌رفتن من دراین‌نمایش، به‌گونه‌ای‌ست‌که در یک پا، چکمه به‌پا دارم و پای دیگر من، لُخت است؛ و پایی را که چکمه دارم، با پاشنه به زمین می‌کوبم و راه می‌روم و راه‌رفتن با این پا، به‌مثابه رفتار یک سرباز یا یک فرمانده جنگ است؛ و پای لخت خویش را با پا پنجه، دقیقاً مثل کسی‌که در‌حال‌رقصِ باله است، روی زمین می‌گذارم». بازیگر نمایش «آن فصل قهرمانی» نوشته «جیسون میلر» که با ترجمه «حامد صحت» و کارگردانی «دانیال بیات» در تماشاخانه «شانو» به‌روی صحنه رفت؛ بااشاره‌به‌اینکه دووجهی‌بودن شخصیت در «هوراشیو» نیز از دیگر ویژگی‌های خاص این اثر است، گفت: «کار دیگر ما در خلق این شخصیت کردیم، استفاده از حیوانات در به‌تصویرکشیدن این شخصیت‌ها بود و خودم به کارگردان اثر پیشنهاد دادم که می‌توانم از رفتار حیوانات برای شکل‌دادن بازی این شخصیت برداشت کنم و کارگردان اثر نیز با این پیشنهاد موافقت کرد و همین‌امر موجب شد که دیگر بازیگران این اثر نیز، دست به چنین رفتاری بزنند». صفرزاده بااشاره‌به‌اینکه در شخصیت‌پردازی این اثر و نقشی که به‌عهده داشته است، از روباه استفاده کرده و چنین پس‌زمینه‌ای در ذهن داشته که این شخصیت، رفتاری گرگ‌گونه و ظاهر روباه دارد، گفت: «بااین‌تفاسیر، یک دست خود را به‌شکل پنجه و دست دیگرم را به‌شکل دُم روباه درآوردم و برای دُم روباه نیز شخصیت ایجاد کردم و به‌مرور، هر‌چه به پایان نمایش نزدیک می‌شویم و هوراشیو دراین‌کار قدرت می‌گیرد، ویژگی‌های روباه‌گونه این شخصت، به گرگ نزدیک و پنجه‌هایش تیزتر می‌شود، حرکت‌های او شکسته‌تر و تیزتر و صدا خشن‌تر می‌شود. ازآنجاکه روباه، صدای جیغی دارد، از اصوات و آواهای آن استفاده کردم. روباه، حیوانی‌ست که وقتی از نزدیک می‌بینیدش، نحوه غذاخوردن، حرف‌زدن یا زوزه کشیدن، خندیدن، غذاخوردن، خندیدن و دیگر رفتارهای این حیوان، نرم و به‌شکل کودک است». وی با تشریح ویژگی‌های ظاهری گرگ، این حیوان را در رفتار، حیوانی دارای رفتارهای خلاف رفتارهای روباه برشمرده و گفت: «گرگ، حیوانی‌ست که وقتی آور را از نزدیک ببینید، نحوه غذاخوردن و زوزه کشیدنش، به‌گونه‌ای‌ست‌که ترس را به جان آدم می‌اندازد». وی بابیان‌اینکه «هوراشیو» تا پایان این نمایش، به ذات اصلی خودش که گرگ است، تبدیل می‌شود، گفت: «در شیوه کارگردانی، چون اطلاعات آن‌قدر کاملی نداشتم و دراین‌سبک، کار نکرده بودم، از ابتدا به بابک محمودزاده گفتم مقاله‌هایی را درباره گروتوفسکی و میهولد به من معرفی کند تا به مطالعه آن‌ها بپردازد و چون در دانشگاه، دراین‌رشته تحصیل کرده بودم، ازقبل اطلاعاتی دراین‌زمینه داشتم؛ اما برای این‌کار مطالعه بیشتری کردم، مقالات بیشتری خواندم و حتی فیلم‌های تمرینات آن‌را مشاهده کردم و مشاهده آثاری که دراین‌سبک شکل گرفته بود، کمک بسیاری به من کرد». این بازیگر تئاتر، این اثر را یکی از مهم‌ترین و مطرح‌ترین نمایشنامه‌های جهان برشمرد و بابیان‌اینکه تابه‌امروز، هزاران‌نسخه از آن، با شکل‌ها و دیدگاه‌های مختلف در دنیا وجود دارد، گفت: «آنچه دراین‌نمایش وجود دارد و مهم است، اینکه سبکی خاص برایش درنظر گرفته شده و ما، بیش‌ازآنکه بخواهیم بر روی ادبیات شکسپیر کار کنیم، آن‌را به‌تصویر مبدل ساخته‌ایم و نکته جالب‌توجه دراین‌نمایش آن‌است‌که صحنه ما به دو قسمت تقسیم می‌شود که یکی اتاق هملت است و دیگری، قابی بر دیوار اتاق هملت است که مخاطب، هرآنچه را در بیرون از این اتاق اتفاق می‌افتد، در‌این‌قاب می‌بیند». صفرزاده باتأکیدبراینکه شکل بازی بازیگران این اثر، در «اتاق هملت» به یک‌شکل و در قاب یادشده، به‌شکلی‌دیگر است، افزود: «در متن شکسپیر کار به‌این‌گونه‌است‌که هملت برای رسیدن به هدفش؛ که انتقام‌گرفتن از قاتلان پدر است، برنامه می‌ریزد و نقشه می‌کشد تا بتواند حکومت را پس بگیرد و شاید پس‌گرفتن حکومت در آن نسخه از نمایشنامه، اهمیت چندانی نداشته باشد و در مراتب بعدی قرار بگیرد؛ اما دراین‌نمایشنامه، به‌این‌شکل نیست و هملت نقشه می‌کشد که هم انتقام بگیرد و هم صاحب قدرت شود».
عکس: نازنین طلوعی

 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه