آئین نکوداشت یاد و خاطره زندهیاد «علی سلیمانی»؛ بازیگر فقید سینما، تئاتر و تلویزیون، با حضور جمع باشکوه اهالی سینما، تئاتر، تلویزیون و هنرمندان حوزههای مختلف در کنار خانواده مرحوم سلیمانی، در سالن «شهید آوینی» در «فرهنگسرای بهمن» تهران برگزار شد. زندهیاد سلیمانی، در سریالهای تلویزیونی مانند «سفر به چزابه»، «معمای شاه»، «پایتخت 4»، «دادستان» و «وضعیت سفید»؛ و آثار سینمایی همچون «تنگه ابوقریب»، «بیپولی» و «سگکشی»؛ و بیش از 30 کار تئاتر ایفای نقش داشت. در کارنامه فعالیت وی، اجرای چند برنامه تلویزیونی مانند «نشان مهربانی» و «عصر خانواده» نیز هست. این هنرمند، در 21 مردادماه 1400 درپیِ ابتلابهکرونا درگذشت. بخشهایی از سخنان حضار دراینآئین، در وصف خصائل اخلاقی و حرفهای زندهیاد سلیمانی را دراینپرونده مرور میکنیم.
سید جواد هاشمی:
سبا گریه نکن؛ بابا حالش خوب است
سید جواد هاشمی؛ بازیگر و کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون که اجرای این آئین را برعهده داشت، در آغاز مراسم، ضمن نکوداشت یاد و خاطره آن عزیز سفرکرده، بااشارهبهاینکه داغ «علی سلیمانی»، برای کسانیکه با او مأنوس بودهاند، دشوار بوده، گفت: «میدانم که این داغ برای همه شما و همه آنهاکه با علی مأنوس بودند چقدر سخت گذشت، میخواستم بگویم چه زود گذشت؛ نه، خدایی زود نگذشت». وی با قرائت بیت «صحنه تنها مانده بینام علی، عاشقی را برده در کام علی» بابیاناینکه جای این هنرمند بسیارخالیست، افزود: «درمورد علی حرفزدن؛ آنهم با ایجاز و اختصار بسیارسخت است و آنقدر برنامههای امروز متنوع هست که انشاءالله یاد علی سلیمانی زنده شود». هاشمی بااشارهبهاینکه چندسالی در مکتب «علی سلیمانی» تلمذ کرده، افزود: «آنهاکه با علی کار کردند، بهخوبی او را بهخاطر دارند و تصاویری که دراینبرنامه پخش میشود، از پشتصحنه نمایشهاییست که او در سالهای عمرش کار کرده و نتیجه آنرا گرفته است». وی ضمن عذرخواهی از دختر «علی سلیمانی»، افزود: «من از سبا عذرخواهی میکنم؛ چون دراینسالها هروقت راجع به صحنه خرابه کوفه حرف زدیم، حالش خراب شد؛ زمانیکه سبا در لحظه قطعشدن نفس علی به من رسید، به او گفتم گریه نکن؛ بابا جایش خوب است». وی بااشارهبهاینکه بنا داشته نمایش «دروازه ساعات» را در سال جاری اجرا کند؛ اما اینفرصت را نیافته، گفت: «علی همیشه میگفت صحنه کوفه که میشود، حالم بسیاربد میشود؛ اما حال عجیبی دارم که این صحنه میرسد؛ و 25سال 40شب تمام از عید غدیر تا خود روز اجرا برای علی، در اجرای یتیمان کوفه گریه میکرد».
قاسم جعفری:
آدم نمیتوانست جلوی «علی» نخندد؛ و این، حقیقت ماجراست
قاسم جعفری؛ نویسنده و کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون در آئین نکوداشت اولین سالروز درگذشت «علی سلیمانی» بااشارهبهاینکه فاصله بین مرگ و زندگی کوتاه است و در چندسالاخیر این فاصله کوتاهتر نیز شده است، گفت: «اگر تا چندسالپیش مرگ را جدی نمیگرفتیم، در دو،سهسالاخیر که درچنینشرایطی قرار گرفتهایم، بیشتر درگیر اینموضوع بودهایم، متوجه اهمیت آن شدهایم». وی، ضمن تقدیر از خانواده مرحوم سلیمانی بهجهت دعوت او دراینبرنامه، بابیاناینکه با تمام مهری که «علی سلیمانی» نسبت به او داشت، تنها یک سریال با او کار کرده، افزود: «بسیار متأسفم که در این بیش از 20سالی که با علی سلیمانی دوستی داشتم، اینفرصت یکبار بیشتر پیش نیامد». وی بابیاناینکه در سریال «غریبانه» زندهیادها حسن جوهرچی و عزتالله مهرآوران کنار علی سلیمانی به ایفای نقش پرداخته بودند، افزود: «از بد حادثه، علی سلیمانی دراینسریال نقش یک مأمور اطلاعاتی را داشت؛ و این قصه، دقیقاً براساس جمله معروف شهید باکری شکل گرفته بود که برخی از آدمهای پس از جنگ، جنگ و رشادتهای آنرا انکار میکنند». جعفری بزرگانی مانند «علی سلیمانی»، «حسن جوهرچی» و «علی بیغم» را از دسته کسانی برشمرد که در نقش نیروهای اطلاعاتی پس از جنگ دراینسریال به ایفای نقش میپرداختند، افزود: «علی دراینسریال، آدم بدفرم و بداخلاق قصه بود و اینموضوع، دقیقاً برعکس چیزی بود که در وجود او بود». جعفری بابیاناینکه بخش عمده داستان این سریال در شب میگذشت و این اثر، در قالب یک مجموعه مناسبتی برای ایام محرم تدارک دیده شده بود، گفت: «در تمام طول کار، علی را شاداب، بشاش و خندان میدیدیم و زمانیکه آدم جلوی او قرار میگرفت، بههمیندلیل، نمیتوانست نخندد؛ و این، واقعیتِ ماجراست». این کارگردان سیما، بابیاناینکه حسرت میخورد چرا بیشازاین با «علی سلیمانی» کار نکرد، گفت: «امروز که بخشهایی از آثار او را روی این صحنه؛ از خواستگار تا نمایشی که پارسال باعنوان خاموشان بهروی صحنه رفت، بهدلیل این بوده است که دوستان و نزدیکان او، نزدیک به سلیقه او کار کردهاند». وی بااشارهبهاینکه بارها به همسر «علی سلیمانی» تبریک گفته که چنین همسر و چنین دختری دارد که نام و خاطره او را زنده نگاه داشتهاند، گفت: «یک هنرمند مانند علی سلیمانی، با کارها و خاطراتش سالهای سال زنده میماند؛ خصوصاً آدم خیری مانند او که مهربانیاش در دل همه ما باقی مانده است». وی اظهار امیدواری کرد: «امیدوارم روح علی سلیمانی، شاهد و ناظر باشد که چنین جمعی قدردان او هستند؛ و دم شما گرم که چنین مراسمی را ترتیب دادهاید».
حسین کیانی:
فروتنی «علی سلیمانی» دقیقاً مثل بچههای خاکیِ «جوادیه» بود
حسین کیانی؛ نویسنده و کارگردان تئاتر ضمن نکوداشت یاد زندهیاد سلیمانی، بااشارهبهاینکه به حضور جمعیت دراینآئین غبطه میخورد و با خود میگوید کهای کاش چنین جمعیتی برای او نیز حضور پیدا کند، گفت: «باید بپذیریم بههرحال، چیزی در زندگی علی سلیمانی بوده که بهخاطر او، اینحجم از جمعیت درکناریکدیگر جمع میشوند». وی بابیاناینکه در یک بازه هشتساله از 1390 تا 1398 با زندهیاد «سلیمانی» همکاری داشت، افزود: «البته در سالهای دهه 70، تئاتری بودیم و در مراودات و گپوگفتهای تئاتری، یکدیگر را میدیدیم؛ اما فعالیت حرفهای ما درکناریکدیگر از سال 1390 آغاز شد و توانستیم در سالهای 90، 92، 94 و 98، هرسال یک اثر بهروی صحنه ببریم». این کارگردان تئاتر بااشارهبهاینکه از همکاری با زندهیاد «سلیمانی» درآنبازه لذت میبرد، افزود: «مثلاً من؛ چون هم مینویسم و هم کارگردانی میکنم، نقشهایی را اساساً برای علی سلیمانی مینوشتم؛ زیرا دقیقاً میدانستم جنس بازی او بهچهشکل است و چه روحیهای دارد و ازاینرو، نقشهایی را مینوشتم که علی سلیمانی بازی کند و این، تجربه لذتبخشی برای من بوده است». وی بااشارهبهاینکه نمایش «چشمبهراه میرغضب» آخرین اثر مشترک او و زندهیاد «علی سلیمانی» بوده، بااشارهبهاینکه بهیاد دارد که پس از پایان کار، «علی» از او خواست برایش نقش یک آدم «لات» و «عوضی» را درنظر بگیرد و ازاینرو، متنی را بااینرویکرد بنویسد، افزود: «درپاسخبه علی از او پرسیدم چرا؟ تو چه علاقهای به اینموضوع داری؟ و او نیز پاسخ داد که نمیدانم؛ اصلاً میخواهم یک نقش اینچنینی بازی کنم. اینکه او از درون این نقش چهچیزی میخواست، میخواست به چهچیزی برسد و چه از این نقش خارج کند یا درپیِ چه موجودیتی درایننقش بود را فقط خدا میداند». وی بااشارهبهاینکه «علی سلیمانی» یک ویژگی خوب داشت؛ اینکه هرگز گذشته خود را انکار نمیکرد و این، کاریست که بسیاریازافراد انجام میدهند، گفت: «علی سلیمانی هرگز گذشته زیستی و خانوادگیاش را فراموش نمیکرد و هرگز فراموش نمیکرد که از کجا آمده و به کجا قرار است برود. شاید بهایندلیل بود که میخواست از یک سیاهی به یک روشنایی برسد». کیانی باابرازتأسفازاینکه اینفرصت دست نداد تا چنین نقشی را برای «علی سلیمانی» بنویسد، گفت: «علی، بازیگری بسیار همراه بود و رفتار او بهگونهای شکل گرفته بود که وقتی نقش را به او میسپردی، خیالت از هر بابت درجهت ایفای نقش، راحت بود». این کارگردان تئاتر بااشارهبهاینکه «علی سلیمانی»، اصلاً اداواصول بازیگران امروزی را که همگان بهخوبی به آن واقفاند، نداشت، گفت: «علی سلیمانی خود را بههیچعنوان بهاینجهت که چهره است و همه او را میشناسند، نمیگرفت و این، فروتنی او بینظیر بود؛ یعنی خاکیِ خاکی؛ بچه جوادیه و با همان خصلتهای بچههای جوادیه».
حسن فتحی:
نابودی؛ اقتضای کار اهلی نمایش در ایام شیوع کرونا
حسن فتحی؛ نویسنده و کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون، بابیاناینکه در مسیر رسیدن به سالن مراسم بزرگداشت «علی سلیمانی» به این فکر میکرد که در این دو،سهسال نکبت کرونایی که جامعه ما گرفتارش شده، اهالی همه مشاغل در تمام حرفهها سعی میکردند با رعایت پروتکلها کارشان را انجام دهند، گفت: «اهالی نمایش شاید تنها کسانی بودند که اقتضای کارشان، نابودی بود و مجبور بودند که بدون ماسک جلوی دوربین بروند و کار کنند». وی باابرازتأسفازاینکه تعدادی از این بازیگران در این دو،سهسال دچار کرونا شدند، حالشان بد بود و متأسفانه برخیازآنها رحلت کردند، افزود: «جا دارد قبلازاینکه بخواهیم راجع به آقای علی سلیمانی صحبت کنیم، یادمان نرود دراینمدت اگر سریالهایی؛ چه در تلویزیون و چه در شبکه نمایش خانگی پخش شده و سرگرم شدید، حاصل تلاش بازیگرانی بوده است که خطر را پذیرفتند». فتحی بااشارهبهاینکه مردم بهخوبی بهخاطر دارند که چقدر آمار فوتیها در کشور بالا بود، افزود: «این بازیگران، در روزهای سخت کرونایی، جلوی دوربین رفتند تا نتیجه کارشان به خانههای شما بیاید و بتوانید ساعاتی از این اوقات فراغتتان را به سرگرمی بگذرانید». این کارگردان تئاتر باتأکیدبراینکه اینروزها میگذرد؛ اما نباید یادمان برود که بازیگران تئاتر، سینما و سریال کشورمان با صمیمیت کامل و با عشق به مردم، چه خطرهایی را پذیرفتند و مقابل دوربین رفتند، افزود: «از جمله مهمترین آنها، آقای سلیمانی بود که در این دو،سهسالاخیر ذرهای از فعالیتش کم نشد و همچنان در تئاتر، سینما و تلویزیون مشغولبهفعالیت بود و شاید اگر اینوضعیت کرونایی نبود، الآن و امسال علی آقا را کنارمان داشتیم». وی بااشارهبهاینکه آشنایی او با «علی سلیمانی» به سالهای آخر دهه 70 و حین تولید سریال «روشنتر از خاموشی» پیرامون زندگی یکی از فلاسفه معروف قرن دهم هجری بازمیگردد، گفت: «آنجا بود که اولینبار با آقای سلیمانی آشنا شدم و باید بگویم که او فقط یک بازیگر نبود؛ یک همکار خوب و یک رفیق نازنین بود». فتحی پروسه تولید یک محصول تلویزیونی را پروسهای زمانبر ارزیابی کرد و گفت: «آنهاییکه از نزدیک با ساخت و تولید آثار سروکار دارند، میدانند خستگی چه بر سر گروه میآورد؛ بهویژه کارهاییکه طولانی شود، مدت تولیدشان به پنجماه، نهماه تا یک یا دوسال میرسد. خاطرم هست یکی از کسانیکه میآمد در صحنه با خضوع، خشوع، شوخمزگی و محبت، انرژی مثبتی را در فضای کار پخش میکرد، او بود».
علی ملاقلیپور:
مسئولان صداوسیما از نگاه مصرفی به بازیگران دست بردارند
علی ملاقلیپور؛ کارگردان سینما و تلویزیون نیز دراینآئین بااشارهبهاینکه در مرگ پدرش هم بهاندازه زمان درگذشت علی سلیمانی گریه نکرده است، گفت: «علی بهشدت دوستداشتنی و بااخلاق بود و بههیچوجه نمیشود فوت او را باور کرد. من، سلیمانی را بسیار رفیق و همراه دیدم و باید بگویم او در رفاقت برای دوست خود کم نگذاشته». این کارگردان سینما بااشارهبهاینکه بهیاد ندارد «علی» خود را برای کسی گرفته باشد، افزود: «علی سلیمانی مردم را از خود میدانست؛ برایهمین است که همچنان در میان قلب عموم مردم جای دارد». کارگردان فیلم «قندون جهیزیه»، باابرازتأسفازاینکه مسئولان صداوسیما همیشه در نشستهای اینچنینی غایباند و این غیبت در مجلس یادبود زندهیاد «علی سلیمانی» نیز دیده میشود، افزود: «مسئولان صداوسیما باید از نگاه مصرفی خود به بازیگران دست بردارند و باید بدانند که برای رسیدن به این خواسته نیز نیاز دارند تا همانند علی سلیمانی به همهچیز نگاه کنند». ملاقلیپور درپایان، ضمن آرزوی شادی روح «علی سلیمانی»، گفت: «همسر و دختر علی سلیمانی مؤسسهای بهنام این هنرمند راهاندازی کردهاند که امیدوارم هرکسکه توان لازم را دارد، دراینامر به آنها یاری رساند».
امین کردبچه چنگی
عکس: مینا قانع