آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
صاحبان ایدئولوژی و اندیشه در تئاتراز دل تئاتر دانشگاهی بیرون آمده‌اند
کد خبر: 292078 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۱ سه شنبه ۱ شهريور - 04:44

سجاد داغستانی؛ کارگردان نمایش «احتمال تحقق آرزوی محال»:

صاحبان ایدئولوژی و اندیشه در تئاتراز دل تئاتر دانشگاهی بیرون آمده‌اند

پس از گذشت بیش از یک‌سال از تمرین‌های نمایش «احتمال تحقق آرزوی محال»، دور اول اجراهای این تمرین/نمایش که یک اثر تجربی‌ست؛ از ۱۵ شهریورماه جاری در سالن شماره ۱ «خانه نمایش دا» آغاز خواهد شد. با سجاد داغستانی؛ نویسنده و کارگردان این اثر به‌گفت‌وگو نشسته‌ایم.

«احتمال تحقق آرزوی محال» ردپاهایی از اجراهای گذشته مرا در خویش دارد

سجاد داغستانی که پارسال نمایش «پس از برخورد جسم سخت به سر» را در تماشاخانه انتظامی به‌روی صحنه برد و با استقبال مخاطبان نیز مواجه شد، پیرامون اجرای جدیدش گفت: «در بخش‌هایی از این اجرا رد پایی از اجراهای گذشته من را نیز مشاهده می‌کنیم؛ اما نهایتاً وقتی با تمام اثر مواجه می‌شویم، متوجه تفاوت بسیار این اجرا با کارهای قبلی من و حتی اجراهای مرسوم تئاتر که این‌روزها به‌روی صحنه هستند، خواهیم شد». وی بااشاره‌به‌اینکه این اثر که طی یک پروسه بلندمدت تجربی، نگارش و خلق شده است، برای ما یک مواجهه با خود در جهان معاصر هنر نمایش است، افزود: «البته خلق این ارائه و معاصربودنش، روی صحنه نیز ادامه دارد و مخاطب به‌شکل کامل بااین‌روند درطول اجرا همراه خواهد بود». داغستانی بابیان‌اینکه اسامی بازیگران و اطلاعات تکمیلی مربوط به این نمایش به‌زودی اعلام می‌شود، گفت‌: «این نمایش، طی پروسه طولانی‌مدت طبق یک ایده خلق و نگارش؛ و تمرین شده. بعد از بیش از یک‌سال تمرین به اینجا رسیده که به‌روی صحنه می‌رود». این کارگردان تئاتر بااذعان‌به‌اینکه پیرو همین‌موضوع که این نمایش، تجربی و کلیت کانسپت کار تمرین نمایش است و این‌امر موجب می‌شود فعالیت دراین‌حوزه، برای اهالی ‌گروه، برای تئاتری‌ها و به‌ویژه برای مخاطبین و حتی مخاطبانی که کمتر تئاتری هستند، به‌شدت جذاب باشد، گفت‌: «تلاش کردیم مسائلی را در اجرای این اثر رعایت کنیم تا برای عموم مخاطبان جذابیت داشته باشد؛ اما مواجهه‌ای با خود معاصر برای ما تئاتری‌ها دراین‌اثر وجود دارد که اتودها و تمرین‌هایش در صحنه ادامه می‌یابد و امکان دارد خود ما، هرشب با اتفاق جدیدی همراه باشیم». نویسنده و کارگردان نمایشنامه‌خوانی «این موسیقی متن روح یک زن است» که برمبنای نمایشنامه «نوای اسرارآمیز» اثر «اریک امانوئل اشمیت»، طراحی و اجرا شده است، بااشاره‌به‌اینکه مواجهه بازیگران دراین‌اثر با نمایش، با نکات جدیدی همراه است که می‌تواند شبیه تمرین‌هایی باشد که هربار در پلاتو انجام می‌دهد، گفت: «برای بهبود کار دراین‌مسیر، این اتفاق را یا حذف؛ یا در همان‌شب، آن‌را تقویت می‌کنیم که به بهبود اثر منجر شود. حال این اتفاق، می‌تواند کلی یا جزئی باشد». وی «احتمال تحقق آرزوی محال» را اثری متنوع در حوزه میزانسن خواند و بابیان‌اینکه درطول 70 یا 80‌دقیقه که این نمایش روی صحنه است، مخاطب مدل‌های مختلف و یا شیوه‌های متفاوتی را درطول اجرای این‌کار می‌بیند، گفت‌: «تایم اجرای این‌کار می‌تواند هر‌شب متفاوت و سیال باشد و مثلاً زمانی بین 70 تا 90‌دقیقه را به‌خود اختصاص دهد؛ چون بخش‌هایی از این اثر، این قابلیت را دارد که متفاوت از شب گذشته اجرا شود».

 

همه رفتارها و کارهای بازیگران درطول تمرین را به‌مثابه بخشی از اجرا می‌دانم
داغستانی، این نمایش را یک مستند معاصر فیکس‌شده خواند و باتأکیدبراینکه منطقی پشت اجرای «احتمال تحقق آرزوی محال» نهفته است، گفت‌: «از روز نخستی که تمرینات شکل گرفت، به‌ تمام اعضای گروه گفتم همه رفتارها و کارهای انجام‌شده‌شان دراین‌اثر را به‌مثابه و ‌منزله بخشی از اجرای نمایش درنظر بگیرند؛ و من نیز، همین رفتارها را مشاهده کردم تا این متن را نوشتم. به‌همین‌خاطر، از گروه تماشاگر اجرای ما تا تمام اتفاقاتی‌که بر روی صحنه می‌افتد، بخشی از اجرای ما در زمانی‌ست که روی صحنه هستیم و به‌همین‌خاطر است که شاید بخش‌هایی بزرگ یا کوچک دراین‌اثر نمایشی، هرشب از اجرا تغییر کند». وی باتأکیدبراینکه آخرین نمایش او، تفاوت‌های بسیار و شباهت‌های اندکی نسبت به کارهای پیشینش دارد، این اثر را ادای دینی به هنر معاصر عصر خویش و به‌ویژه تئاتر در دو یا سه‌سال‌اخیر دانسته و گفت‌: «نمی‌خواستم در دورانی که به‌شدت برای همه تئاتری‌ها سخت بود، کاری نکرده باشم و اگر خیلی سال‌هابعد درمورد این‌دوران من بپرسند، بگویم کاری نکردم و منفعل در خانه نشسته بودم تا بگذرد و در زمان امن‌تر و مطمئن‌تری دست به تولید کار بزنم و تولید هنری داشته باشم؛ بلکه می‌خواستم به هراندازه‌ای شده کاری و ادای دینی را به زمان معاصر هنر نمایش داشته باشم و امیدوارم این اتفاق افتاده باشد».

 

همه متصدیان تئاتر می‌دانند که چرا مشکلات موجود رفع نمی‌شود
وی بااشاره‌به‌اینکه پیش‌تر گفت‌وگوهای بسیار در حوزه تئاتر کشور، با اهالی تئاتر؛ به‌ویژه پیشکسوتان این‌عرصه انجام شده و بیشتر این گفت‌وگوها در‌حد حرف باقی مانده، گفت: «به‌نظرم، امروز مهم‌ترین مشکل حوزه تئاتر این‌است‌که همه به‌خوبی می‌دانند مشکلات تئاتر چیست؛ اما رفع نمی‌شود و همه کسانی‌که می‌دانند معضلات تئاتر چیست، به‌خوبی می‌دانند این مشکلات چرا رفع نمی‌شود و گویی امکان رفع این نواقص عدیده، به‌این‌راحتی‌ها فراهم نیست». وی باابرازتأسف‌ازاینکه بسیاری‌ازافراد در حوزه‌های مختلف تئاتر و نه صرفاً فعالان مختلف بازیگری، تهیه‌کنندگی، نویسندگی و کارگردانی، دچار یک‌نوع از افسردگی‌اند که پیامد و پسامد دوران پساکروناست، افزود: «این‌روزها، شاید هنوز کرونا تمام نشده و اگر درگیری کمتر یا بیشتری از روزهای گذشته وجود دارد؛ اما انگار نگاه جامعه ما به‌این‌سمت است که آنچه امروز از پیکره نتراشیده و نخراشیده کرونا باقی مانده، روبه‌پایان است و روزهایی‌که می‌تواند تا یک‌سال‌دیگر نیز ادامه داشته باشد، تمام‌شدنی‌ست؛ اما امروز وضعیت کرونا تقریباً کنترل شده و مانند دیگر بیماری‌هایی‌ست که جامعه در حال برخورد با آن است».

 

ذائقه تئاتری‌ها تغییر کرده است
این کارگردان تئاتر باابرازخرسندی‌ازاینکه مشاغلی که در دوره کرونا با سختی‌هایی مواجه شده و بعضاً متوقف شدند، درحال‌فعالیت‌اند و ازسویی‌، تئاتر با معضلاتی داخلی مواجه است، گفت‌: «یعنی همان مشکلاتی که ازقبل در حوزه تئاتر وجود داشته، هنوز هست و از مهم‌ترین آن‌ها، می‌توان به ‌این ‌اشاره کرد که مانند گذشته یک پروپاگاندایی برای دسترسی به سالن‌های دولتی برای یک‌عده وجود دارد که تئاتری‌های جوان‌تر می‌بینند تنها همان عده خاص دراین‌سالن‌ها اجرا می‌روند». نویسنده نمایش «روی خط زمانی غیرمستقیم» که با دراماتورژی و کارگردانی «فرهنگ روشنی» در خانه هنر «آبان» به‌روی صحنه رفت، باتأکیدبراینکه گروه‌های تئاتری جوان‌تر در مواجه با سالن‌داران خصوصی، توان مالی خوبی ندارند، گفت‌: «نکته اینجاست که اگر گروه‌های تئاتری جوان حتی اگر بتوانند این حمایت‌های مالی را تأمین کنند، بدون سرمایه‌گذار و پشتوانه مالی، امکان برگشت هزینه تولید و نه حتی سود فراهم نیست و به‌هرحال عده زیادی از هنرمندان، عرصه تئاتر را به‌عنوان شغل خویش می‌دانند؛ اما می‌بیند نمی‌توان به‌عنوان شغل به آن نگاه کرد و به‌خوبی می‌بینیم درحال‌انجام مشاغل مختلف هنری هستند که شاید خیلی پسند خودشان نباشد؛ اما مجبورند و البته رفته‌رفته ذائقه آن‌ها نیز تغییر کرده است». داغستانی باابرازتأسف‌ازاینکه در کشور معضلات بسیاری در حوزه تولید آثار نمایشی و عدم‌حمایت از این آثار؛ از ممیزی گرفته تا هزینه‌های تولید و پس‌ازآن بخش تماشاگر و بخش تبلیغات وجود دارد، گفت: «پس از گذشت همه این‌مراحل، حمایتی از تئاتر صورت نمی‌گیرد و مدل اجرایی که تئاتر؛ البته تئاترهای غیرتجاری و نه تئاترهای سلبریتی‌محور، در ایران در حوزه دارد، به‌گونه‌ای‌ست‌که پس‌ازمدت‌ها تمرین، در 15 اجرا خلاصه می‌شود و تمام؛ جشنواره خاصی دراین‌میان وجود ندارد و تنها یک جشنواره فجر در حوزه تئاتر هست که سال‌به‌سال، رویکرد خویش را علنی‌تر بیان می‌کند و به‌صراحت می‌گوید جایی برای اجرای همه آثار تولیدشده در حوزه هنر نمایش کشور دراین‌جشنواره وجود ندارد».

 

جشنواره تئاتر دانشگاهی، بهترین جشنواره تئاتر ایران است
وی باتأکیدبراینکه جشنواره‌های خارجی آن‌گونه که باید دردسترس نیستند که این دلایل خاص خود را دارد و باید گفت؛ اجرای تئاتر طبق همین دلیل در کشورمان در همین 15 یا 20 اجرا به‌پایان می‌رسد، گفت‌: «خیلی نمی‌شود امیدوار بود که تکاپوی خلاقه‌ای در حوزه تئاتر ادامه یابد؛ مگراینکه اتفاقی خاص دراین‌حوزه رخ بدهد که آن‌را بعید می‌دانم». نویسنده و کارگردان نمایش «پس از برخورد جسم سخت به سر» بااشاره‌به‌اینکه پرورش استعدادهای هنری در آموزش‌وپرورش و دانشگاه‌ها ضروری‌ست و آن‌هم به‌این‌خاطرکه «آرتیست» به‌معنای واقعی که کار او مطلقاً هنر باشد، بسیارکم داریم و امروز کم هستند کسانی‌که از مسیر هنر، نان به‌دست بیاورند، بخورند و زنده بمانند، گفت‌: «این‌عده معدود بوده و همین عده معدود دارند کارهای زیادی را در حوزه هنر انجام می‌دهند که اعداد این معدودها هم بالاست و اتفاقاً درآمدهای خوبی دارند و خیلی‌ها هم به این‌مسیر نمی‌رسند؛ زیرا آرت باکیفیتی ارائه نمی‌دهند».

 

صاحبان سبک، نظر، خلاقیت، ایدئولوژی و اندیشهاز دل تئاتر دانشگاهی بیرون آمده‌اند
 داغستانی بااشاره‌به‌اینکه قائل به‌این‌نکته است که دایره تئاتر دانشگاهی که همین‌حالا لیستی برای آن وجود دارد و به‌خوبی مشخص است که چه افرادی در‌این‌دایره وجود دارند، بهترین دایره تئاتر ایران است، گفت‌: «جشنواره تئاتر دانشگاهی، هنوزهم که هنوز است، بهترین جشنواره تئاتر ایران است و همه کارگردان‌های تئاتری که صاحب‌سبک، صاحب‌نظر، صاحب خلاقیت، ایدئولوژی، اندیشه، استقبال و همه هیاهوی خوب تئاتر هستند، از دل دانشگاه و از دل تئاتر دانشگاهی بیرون آمده‌اند؛ البته که جز این‌دسته نیز معدود کارگردان‌هایی هستند که همچنان به فعالیت می‌پردازند». وی باتأکیدبراینکه این اهمیت وجود دارد که به استعدادهای هنری در مدارس و دانشگاه‌ها پرداخته شود و این‌موضوع، به همه دانشگاه‌ها و مدارس اختصاص نمی‌یابد، یادآور شد: «امروز دانشگاه‌هایی وجود دارند که اساتید آن‌ها، میان خود تئاتری‌ها، اساتید مورد‌تائیدی نیستند و درطول پروسه تحصیل در دانشگاه‌های جدیدی که فقط می‌خواهند از دانشجویان پول بگیرند، علم جدید را ارائه نمی‌دهند و در‌این‌دانشگاه‌ها، آموزش تجربی درستی روی صحنه‌ای، به کارگردان، نویسنده، بازیگر و هر آرتیست دیگری دراین‌زمینه داده نمی‌شود که وقتی پایش را از دانشگاه بیرون می‌گذارد، بتواند شروع‌به‌فعالیت کند».

 

دانشجو باید در دانشگاه برند خویش را بشناسد و آن‌را بپروراند
سجاد داغستانی باابرازتأسف‌ازاینکه در دانشگاه‌ها، صرفاً عنوان‌های کلی کلاسیک کلیشه آرت ارائه می‌شود؛ چراکه با چند مرکز آموزشی در حوزه آموزش‌های تئاتر و سینما درارتباط است، گفت: «رفتار این‌دست دانشگاه‌ها به‌گونه‌ای‌ست‌که اگر به داخل آن دانشگاه راه نمی‌یافتید، با خواندن یک کتاب هم می‌توانستید آن‌ها را بیاموزید». نویسنده نمایش «خواب‌مُردگی» که به‌کارگردانی «فرهنگ روشنی» در تماشاخانه «آژمان» در تهران به‌روی صحنه رفت، باتأکیدبراینکه به‌زعم او دانشگاه، می‌بایست برای دانشجوی هنر، زمین اشتباه‌کردن باشد، افزود: «دانشجو باید در دانشگاه، برند خویش را بشناسد و شروع به پرورش آن کُند؛ نه‌اینکه همه شبیه‌به‌هم یاد بگیریم که از قفسه‌ای از کتابخانه، نمایشنامه‌ای را برداریم، دوستانمان را دور خود جمع و مدتی در پلاتو تمرین کنیم و بعد روی صحنه، طبق توضیح صحنه و میزانسن متن جلو برویم؛ و اینکه زیر‌متن و کاراکتر چیست و نویسندگان معاصر و گذشته موفق نمایشنامه چه‌کسانی‌اند و مثلاً فاصله‌گذاری چیست، از مباحث آموزشی در دانشگاه باشد و تمام». این کارگردان تئاتر بااذعان‌به‌اینکه اعتقاد دارد این‌مسائل، تنها بخشی کوچک از تئاتر است که بعد از این‌مسائل، برای آرتیست مهم‌تر است چه‌چیزی برای ارائه در دستان خویش دارد و چه خلاقیتی را نسبت به اثر خویش به‌خرج می‌دهد، گفت‌: «به‌نظرم، ضرورت پرورش نیروی خلاق برای هنر، برای آینده هنر ایران، این‌روزها به‌شدت محسوس است و دیده می‌شود».

امین کردبچه چنگی
 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه