کد خبر:
292143
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۱ يکشنبه ۱۳ شهريور -
00:22
سخن مدیرمسئول
چرا مطبوعات باید مالیات دهند؟
علیاکبر بهبهانی
دنیای امروزی بهجایی رسیده است که حتی کشورهای عقبافتاده و توسعهنیافته هم به این درک رسیدهاند که کتاب و روزنامه، چه نقشی در تنویر افکار عمومی دارد و بدینروی در همه کشورها، برای ترویج و توسعه کتاب و مطبوعات، مشوقهایی تعیین میشود تا مردم به شوق آن، اوقات فراغت خود را به مطالعه بگذرانند؛ حتی شبکههای مجازی و مطالعات آنلاین نیز بهمدد ترویج رسانهای آمده و آگاهی این نسل را بهحداعلای اطلاعات رسانده است. در کشورهای توسعهیافته و صنعتی که اوضاع اقتصادی مناسبی دارند، دولتها خود را موظف به کمک به رسانهها دانسته و به طرق مختلف به بنگاههای خبری و اطلاعرسانی کمک و مساعدت میکنند. خوشبختانه در کشور ما حتی در اوج تحریمها هم کتاب و روزنامه و بهطورکلی رسانه، از امتیازات ویژهای برخوردار هستند تا ادامه حیات این قشر میسر شده و به محاق تعطیلی گرفتار نشود. از جمله در دولت رئیسی و توسط وزارت فرهنگوارشاد اسلامی، حتی در اوج تحریمها و اوضاع نامساعد اقتصادی کشور، کمکهای شایستهای به رسانههای فعال صورت میگیرد؛ درنتیجه با وجود کمرونقی مطبوعات و کتاب، هنوز بیش از چندهزار نشریه مکتوب و پایگاههای خبری و بنگاههای نشر کتاب، از یارانه استفاده میکنند که جای شکر و سپاس دارد و آرزو میکنم که منِ کهنهنویسنده و دیگر همصنفیهای ما همچنان مرهون الطاف وزیر و همکاران وزارت فرهنگوارشاد اسلامی قرار بگیریم. با ذکر این مقدمه به موضوع موردبحث امروز میپردازیم. پرسش اینجاست که درشرایطیکه مسئولین دولت، به روزگار کنونی قشر فرهنگی آگاه هستند و با اهدای یارانه ادامه حیات ما را رقم زدهاند، بهچهعلت در همین دولت و توسط وزارت اقتصاد و دارایی و امور مالیاتی، جامعه مطبوعاتی را آزار میدهند و روزنامهها را بسان تجار واردکننده و بازرگانان صادر و واردکننده کالا میدانند و همکاران مطبوعاتی را با تعیین مالیات نصفهجان میکنند؟ به مسئولین امور مالیاتی باید گفت که به پیر و به پیغمبر؟ص؟ سوگند که ما بهزحمت روزنامه را تهیه و چاپ میکنیم؛ اما با صد افسوس در آنان کارگر نمیافتد. حتی فرم مالیاتی که در آن از خریدوفروش نام برده شده، به ما داده میشود که آنرا پر کرده و تحویل امور مالیاتی دهیم؛ درصورتیکه با هیچ منطقی هم نمیتوانیم مسئولین مربوطه را آگاه کنیم که ملاک آنان دریافت آگهی، خرید کاغذ، هزینه چاپ و حقوق کارکنان است که بر روی آن مالیات و حتی مالیات افزوده بسته میشود. تصدیق میفرمایید که ما به هنگام خرید فیلم و زینگ، نهدرصد ارزشافزوده میدهیم، از خرید کاغذ نهدرصد ارزشافزوده پرداخت میکنیم، به چاپخانهای که باید امکانات را بدهیم تا چاپ امکانپذیر شود، در صورتحساب ارسالی نهدرصد ارزشافزوده میدهیم. در امور مالیاتی اکثر همکاران، با یکبار مراجعه به کارشناس مالیاتی، در اثر استرس و فشار، یککیلو وزن کم میکنند؛ اما با هیچ منطق و زبانی نمیتوانیم به ایشان بگوییم که مبلغ هر آگهی تماماً به مدیر روزنامه نمیرسد؛ سرپرستان و خبرنگاران در استانها و شهرستانها، حدود 50درصد مبلغ را برای اجاره دفتر سرپرستی، عوارض، سیستم توزیع و حقوق باید به کارکنانشان پرداخت کنند. بازهم قانع نمیشوند و میزان دریافت آگهی را درآمد میدانند. اینک فقط یک سؤال برای ما بهجای مانده است که چگونه در رژیم گذشته و در چند دولت اولیه پس از پیروزی انقلاب، جامعه مطبوعاتی حتی اظهارنامه خشکوخالی را هم در سال نمیداد و مطبوعات کلاً از شمول پرداخت مالیات معاف بودند؟ چرا و بهچهعلت اینهمه سختگیری میکنند، آنهم درمورد مطبوعاتی که بهحالت روزمرگی افتاده و بهزحمت دخلوخرج میکند؟ از وزیر محترم فرهنگوارشاد اسلامی تقاضا و انتظار داریم که در جلسه هیئتدولت باتوجهبه هفتبرابرشدن قیمت کاغذ نسبت به سهسالقبل و عدم فروش نشریات و حذف آگهیهای دادگستری، موضوع را مطرح کنند تا لابهلای اینهمه مشکلات، لااقل دغدغه مالیات را نداشته باشیم.