کد خبر:
292187
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۱ سه شنبه ۲۲ شهريور -
01:11
سخن مدیرمسئول
روزگار ناخوش زعفران
علیاکبر بهبهانی
امروز بنا دارم پیرامون کشاورزی کشور بهطور عام؛ و راجع به زعفران بهطور اخص سخن بگویم. ما را چه شده است؟ زمانی بعد از صادرات نفت، در کشاورزی صادرات پنبه و زعفران را داشتیم و آورده مالی آن برای کشور فاصله چندانی با درآمد نفت نداشت؛ اما اینروزها هر کجای کشاورزی سرک میکشیم، روزگار ناخوشی دارند! دراینمیان باید پذیرفت که بیآبی و خشکسالی اگر عامل مهمی بوده باشد، اما تنها دلیل نیست. اگر آب کم شده است، علت در عدم کشاورزی مکانیزه و قطرهچکانیست که کشور دچار ضعف کشاورزی شده است. هنوز در بسیاری از نقاط ایران، به کمبود آب فکر نمیکنند و آب را برای محصولاتی که مصرف آب آن بسیارزیاد است، به هدر میدهند. برای مثال؛ در خوزستان هنوز برنج کشت میشود که مصرف آب آن بینهایت است و میتوان برنج را از خارج با قیمتی بسیارکمتر از هزینه کاشت و برداشت اینمحصول در کشور وارد کرد. یا هندوانه که از خوزستان به بسیاری از نقاط کشور فرستاده میشود و به کشورهای حاشیه خلیجفارس نیز از قرار کیلویی دو تا چهاردلار فروخته یا بهاصطلاح صادر میشود. کشتکاران آن نیز، بدون توجه به اینکه برای برداشت یککیلو هندوانه، باید 40لیتر آب مصرف کنند، هنوز به اینکار اشتغال دارند که در محاسبات بازرگانی ایننوع صادرات را منفی میگویند؛ اما درزمینه زعفران، مسئله از تأسف و پشیمانی گذشته است؛ چراکه در گذشته نهچنداندور، زعفران را در کشور ما بهنام طلا میخواندند و ۹۵درصد مصرف زعفران دنیا از کشور ما و توسط کشاورزان خراسانی تأمین میشد. با کمال تأسف باید گفت که از این صادرات بزرگ، سهم کشور ما از بازار جهانی، ۵۰۰هزاردلار در سال است، حالآنکه در سطح جهان، زعفران، بازاری ۲۰میلیارد دلاریست. حال چرا و بهچهعلت سهم ما از صادرات اینمحصول تابدیناندازه افول کرده است؟ پیشازهرچیز باید علت این ضعف را در خامفروشی زعفران بدانیم و در وهله بعدی، کشورهای همسایه مثل افغانستان و حتی اروپاییان، بهخصوص اسپانیا را مقصر دانست که محصول مرغوب ایران را بهصورت خام و نه در بستهبندیهای خوب، بلکه بهصورت فلهای خریداری کرده و در یک بستهبندی شیک، بهنام خود به تمام دنیا صادر میکنند؛ اما بهگفته معاون وزیر جهاد کشاورزی؛ ما دراینحوزه اکنون قابلیت رقابت جهانی را هم از دست دادهایم. در کشاورزی دارای جایگاه اقتصادی خوبی نیستیم و هنوز کشاورزی ما بهصورت معیشتی کشت شده، برداشت میشود. بدینروی ساعتهای زیادی برای کشت گندم و برنج و بسیاری از مواد غذایی وقت و نیروی خود را مصرف میکنیم تا غذای روزانه خود را تأمین کنیم. خوشبختانه ابراهیم رئیسی؛ رئیس دولت سیزدهم، در بازدیدهای استانی، همواره میگوید که حمایت از بخش کشاورزی، یکی از رویکردهای اصلی دولت سیزدهم است. اگر ما بتوانیم در بخش کشاورزی، هدف را بر ارتقای بهرهوری استوار کنیم و دانش را به درون کشاورزی ببریم، باتوجهبه وجود کارشناسان متعددی که در رشته کشاورزی داریم که به درجات بالای تحصیلات عالی نیز رسیدهاند، میتوانیم از حضور و ارائه خدمات آنان در بخش کشاورزی استفاده بهینه کنیم که درنهایت باعث دگرگونی مهمی دراینحوزه خواهد شد. درحالحاضر که هیچیک از آرزوهای ما محقق نشده است، تولید گندم در کشور ما چهارتُن در هرهکتار است؛ درحالیکه تولیدکننده نمونه کشور توانسته است اینمیزان برداشت را به 7/14برساند؛ یعنی خواستن، توانستن است. یا تولید سیب درختی در هرهکتار کمتر از ۲۰تُن بوده است؛ درحالیکه تولیدکننده نمونه، توانسته است در هرهکتار 200تُن سیب برداشت کند. امیدواریم با بهکارگیری هزاراننفر از فارغالتحصیلان کاربلد رشته کشاورزی که دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد هستند و در شمار بیکاران قرار دارند یا در مشاغل خدماتی مشغولبهکارند، شرایط را بهشکل مطلوبتری درآوریم و با واردکردن اینگروه در بخش کشاورزی نهضتی کارآمد و ارزشمند با نام تولید بیشتر، به راه بیفتد.