آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
ژان‌-لوک گدار
کد خبر: 292191 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۱ سه شنبه ۲۲ شهريور - 23:45

ژان‌-لوک گدار

علیرضا نیاکان

«ژان‌-لوک گدار» کارگردان فرانسوی-سوئیسی که یکی از چهره‌های کلیدی در جنبش فیلم‌سازی که سینما را در اواخر دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ متحول کرد، در سن ۹۱‌سالگی درگذشت. او پس از «ژان پل بلموندو» ستاره فیلم «ازنفس‌افتاده» که پارسال درگذشت را می‌توان عملاً از آخرین بازمانده‌های موج نو سینمای فرانسه خواند؛ «فرانسوا تروفو»، «اریک رومر»، «ژاک ریوت»، «ژاک دمی»، «آنیس واردا» و «آنا کارینا» نیز دیگر چهره‌های مهم سینمای فرانسه هستند که دیگر در میان ما نیستند. «گدار» در پایان دهه ۴۰ از دانشگاه سوربن در رشته مردم‌شناسی فارغ‌التحصیل شد اما علاقه‌اش به سینما موجب شد به‌همراه گروهی از دوستان جوانش چون «کلود شابرول»، «فرانسوا تروفو» و «اریک رومر» به جست‌وجو درباره قابلیت‌های نهفته سینما بپردازند. آن‌ها ماهنامه سینمایی به‌نام «لاگازت دو سینما» راه‌اندازی کردند که فقط برای پنج‌ماه منتشر شد. در دهه ۵۰ گدار چند فیلم کوتاه داستانی با کمک دوستان منتقدش در نشریه معتبر «کایه‌دو سینما» ساخت. وی در ۱۹۵۸ با فیلم سیاه‌وسفید «شارلوت و دوستش» نشان داد که برای ساخت فیلم بلند آماده است. اولین فیلم بلند داستانی گدار «ازنفس‌افتاده» بود که در سال ۱۹۵۹ براساس داستانی از «فرانسوا تروفو» ساخت. دهه ۶۰ پربارترین دوره زندگی گدار بود و او دراین‌دهه هرسال به‌طورمیانگین دو فیلم ساخت؛ آثاری که بسیاری‌ازآن‌ها باگذشت‌زمان ارزش بیش‌تری یافتند. «سرباز کوچک» دومین فیلم گدار بود که در آوریل ۱۹۶۰ ساخته شد اما مقامات دولت فرانسه مانع نمایش آن شدند و سه‌سال‌بعد پروانه نمایش آن‌را صادر کردند. گدار پس از آن فیلم «زن، زن است» را در سال ۱۹۶۱ ساخت و یک‌سال‌بعد فیلم تحسین‌شده «زیستن زندگی‌اش» را ساخت که از پیچیده‌ترین و موفق‌ترین فیلم‌های اولیه گدار محسوب می‌شود. با فیلم «تفنگ‌داران» در سال ۱۹۶۳ گدار باردیگر مخالف خود را با پدیده جنگ ابراز کرد. «بیزار» محصول ۱۹۶۳ اولین فیلم پرهزینه گدار بود که «میشل پیکولی» و «جک پالانس» در آن نقش‌آفرینی داشتند. در سال ۱۹۶۴ گدار فیلم «یک زن شوهردار» را ساخت اما یکی از معروف‌ترین ساخته‌های گدار در سال ۱۹۶۵ با نام «آلفاویل» به پرده سینماها آمد و متعاقب آن فیلم «پیروی دیوانه» ساخته شد. از شاهکارهای سینمایی وی می‌توان به فیلم‌های «مذکر، مؤنث» (۱۹۶۶) و «نام کوچک؛ کارمن» (۱۹۸۴) اشاره کرد. آکادمی اسکار در سال ۲۰۱۰ به‌پاس یک‌عمر دستاورد سینمایی قصد تقدیر ویژه از گدار را داشت اما این کارگردان سرشناس از حضور در مراسم اعطای جوایز خودداری کرد. گدار درباره علت حضورنیافتن دراین‌مراسم گفت: «از خودم پرسیدم مقامات آکادمی اسکار کدام‌یک از فیلم‌های مرا دیده‌اند. آیا آن‌ها اصلاً سینمای مرا می‌شناسند؟ این جایزه هیچ معنایی برای من ندارد». این فیلم‌ساز طی چهاردهه فعالیت سینمایی موفق به کسب جوایز معتبری شده که دو خرس نقره‌ای و یک خرس طلای برلین، شیر طلا، جایزه هیئت‌داوران و شیر طلای افتخاری ونیز از مهم‌ترین آن‌ها هستند. وی که پنج‌بار نامزد جایزه نخل طلای کن بوده است، در سال ۱۹۷۸ جایزه افتخاری سزار فرانسه را دریافت کرد، در سال ۲۰۰۷ جایزه یک‌عمر دستاورد سینمایی آکادمی فیلم اروپا را گرفت و در سال ۱۹۹۵ یوزپلنگ افتخاری جشنواره لوکارنو به وی اعطا شد. فیلم سه‌بعدی «خداحافظی با زبان» او در سال ۲۰۱۴ توانست در جشنواره کن جایزه هیئت‌داوران را کسب کند و آخرین ساخته او در سال ۲۰۱۸ باعنوان «کتاب تصویر» رونمایی؛ و موفق شد اولین نخل طلای ویژه تاریخ جشنواره کن را ازآن‌خود کند. 
ژان-لوک گدار در 3 دسامبر ۱۹۳۰ در خانواده سوئیسی ثروتمند و فرهیخته‌ای در پاریس زاده شد. در کودکی به تنهایی دل‌بسته بود. پدرش ژان‌-پل پزشکی فرانسوی بود که شهروندی سوئیس را پذیرفته بود و مادرش ادیل مونود؛ دختر یک بانکدار فرانسوی بسیار‌ثروتمند بود. هنگام آغاز جنگ دوم جهانی پدر‌و‌مادرش او را به سوئیس فرستادند. گدار پدرش را منشأ دل‌بستگی به رمانتیسیسم آلمانی و مادرش را منبع علاقه به داستان نامیده بود. او کودکی را به مطالعه، اسکی و سفر به زمین‌های خانوادگی در هردوسوی فرانسوی و سوئیسی دریاچه ژنو گذراند. او در پایان دهه ۱۹۴۰ به پاریس بازگشت و از دانشگاه سوربن مدرکی در رشته مردم‌شناسی دریافت کرد؛ اما در شورش با خانواده پروتستان خویش، به سینما روی آورد. بعضی متخصصان او را تأثیرگذارترین فیلم‌ساز فرانسه دوران پساجنگ به‌شمار آورده‌اند که با شیوه خود در روایت، تدوین، صداگذاری و فیلم‌برداری، فرم فیلم را متحول کرد. وی مؤلف کامل آثارش بود، اغلب در‌حال‌کارگردانی، فیلم‌نامه‌نویسی و دیالوگ‌نویسی بوده و در تدوین فیلم‌هایش نیز نظارت داشت. او گاهی به‌عنوان کارگردان ظاهر می‌شد، گاهی در نقشی کوچک، گاهی نه به‌عنوان بازیگر، بلکه به‌عنوان یک سوژه مداخله‌گر. گدار در اوایل کار به‌عنوان منتقد در نقدهایش از جریانِ اصلیِ سینمای فرانسه که به قراردادها و کلیشه‌های پذیرفته‌شده فیلم‌سازی بیش از نوآوری و تجربه بها می‌داد، انتقاد می‌کرد. چندی‌بعد، او و منتقدان هم‌فکر او شروع به ساخت فیلم‌های خودشان کردند و علاوه‌بر سینمای فرانسه، قراردادهای سنتی هالیوود را نیز به‌چالش کشیدند. کارهای گدار مکرراً به تاریخ سینما ارجاع و به فیلم‌های پیش‌از‌خود ادای احترام می‌کنند. این فیلم‌ها اغلب نظرات سیاسی او را بیان می‌کند؛ که ملهم از اگزیستانسیالیسم و فلسفه مارکس است که او به آن‌ها علاقه داشت. از زمان سینمای موج نو به‌بعد عقاید سیاسی او چندان افراطی نبوده و آثار اخیرش درمورد بازنمایی و تعارض انسانی از دیدگاه یک اومانیست و مارکسیست است.

 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه