آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
وضعیت امروز نقد هنری و اقتصاد هنر در ایران
کد خبر: 292418 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۱ دوشنبه ۱۶ آبان - 07:11

وضعیت امروز نقد هنری و اقتصاد هنر در ایران

محمد بویری

«نقد»، یک ابزار بحث شفاهی یا مکتوب است که برای تحلیل، توصیف و تفسیر آثار هنری استفاده می‌شود. در فرایند «نقد» یک اثر هنری، چهار مرحله توصیف یا شرح، تحلیل، تفسیر و داوری یا ارزیابی را می‌توان از هم متمایز کرد. «نقد»، نکته مغفول‌مانده در هنرهای تجسمی‌ست. اولین معنایی که با شنیدن کلمه «نقد» به ذهن خطور می‌کند: «بیان و برجسته‌کردن ضعف و کاستی‌ها» است. ازاین‌رو به‌استقبال «نقد» نمی‌رویم؛ زیرا «نقد» را همواره یک نکته منفی می‌دانیم؛ درصورتی‌که «نقد» یعنی جداکردن سره از ناسره. اهمیت «نقد» هنری، برابر با خود اثر است یا حتی بیشتر؛ وقتی همه‌چیز با هم همگرا باشد، «نقد» می‌تواند مکتب رواج دهد و جنبش به‌وجود آورد. جریان «نقد»، نیازمند ابزاری؛ ازجمله آشنایی منتقدین با سبک‌های هنری دوره‌های مختلف، بهره‌بردن از دانش علمی در تحلیل آثار و همچنین درک هنری از فضای فکری هنرمند است که این‌امر در کشور وجود ندارد. منتقدان هنری امروزه تکرار مکررات می‌کنند و نظارت و «نقد»های عمیقی بر روی آثار هنرمندان هنرهای تجسمی انجام نمی‌دهند. آنچه در مطبوعات به‌عنوان «نقد» هنری ارائه می‌شود، بیشتر جنبه ژورنالیستی دارد و اگر آثار هنرمندی با روحیه یا سلایق نویسنده مقاله همخوانی داشته باشد، به‌شکلی همه‌جانبه بی‌درنظرگرفتن ارزش‌های هنری، از اثر در مقاله «دفاع» می‌شود و به‌عکس، اگر سلیقه نویسنده با هنرمند یکسان نباشد، اثر شدیداً «منکوب» می‌شود. ما بیش از «نقد»، نیازمند تاریخ‌نویسان هنریم؛ به‌ویژه تاریخ معاصر و مدرن ما که به‌طور گسترده به آن توجه نشده است. بسیاری از هنرمندان معاصر کتاب و کاتالوگ منتشرشده‌ای درباره آثارشان ندارند و درباره عمق آثارشان کمتر صحبت شده است؛ مثلاً «مکتب سقاخانه» عنوانی که «کریم امامی»؛ روزنامه‌نگار فرهنگ‌سازی که در سال ۱۳۴۱ بر آثار افرادی چون پرویز تناولی و حسین زنده‌رودی گذاشت، به‌علت عدم نوشته‌ها و «نقد» ابهامات بسیاری دارد و تاکنون جنبه‌های تحلیلی آثار هنرمندان «مکتب سقاخانه» بررسی نشده و روی آن بحث نشده است. متأسفانه تلویزیون هم رویکرد منظمی در پرداختن به هنرهای تجسمی ندارد و این‌بخش برای عموم مردم ناشناخته مانده. «نقد»های معدودی هم که در روزنامه‌ها و مجلات نوشته می‌شود، اکثر مخاطبانش هنرمندان هستند. پژوهش، نیاز به تئوری و اطلاعات دارد. در کجا آرشیوی وجود دارد که پژوهشگر بتواند اطلاعات موردنیازش را از آنجا جمع‌آوری کند؟ امروزه بازار هنر و فروش آثار هنری، اهمیت بیشتری یافته و افرادی نظیر مجموعه‌داران یا متصدیان نگارخانه‌ها، حراجی‌ها و ... نقشی فعال‌تر نسبت به رسانه‌های تأثیرگذار و منتقدان جدی دارند. در بسیاری از نمایشگاه‌ها و حراجی‌ها در روز نخست نمایشگاه وقتی «نقد» و تحلیلی درزمینه آثار نمایشگاه و حراج در رسانه‌ها انتشار نیافته، آثار به‌فروش می‌رسد، نشانه این‌است‌که در بازار هنر و فروش آثار، منتقدان یا رسانه‌ها نقش ناچیزی دارند و افراد یا گروه‌ها و مشخصه‌های دیگری هستند که می‌توانند قیمت یک هنرمند را بالاوپایین کنند؛ درحالی‌که درگذشته که بازار هنر در وضعیت فعلی نبود و شناخت ارزش‌های فرهنگی، هنری و تکنیکی اثر توسط منتقدان برای مخاطبان و هنردوستان انجام می‌شد، رسانه‌ها و منتقدان قادر بودند در رساندن یک هنرمند یا جریان هنری به اوج یا افول، کمک کنند.

 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه