کد خبر:
292432
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۱ چهارشنبه ۱۸ آبان -
06:06
سخن مدیرمسئول
آلودگی و مرگ سالانه 6000نفر در تهران
علیاکبر بهبهانی
در کلانشهر تهران؛ پایتخت زیبای آسیا، در سال بهخاطر مشکلات قلبی، تصادفات، هوای آلوده، بیماریهای تنفسی و ریوی، افراد آنقدر میمیرند که اگر مجموعه آنرا اعلام کنند چهبسا بسیاری از مردم، هجرت از تهران را پیشه کنند؛ که ایکاش آمار کلی اعلام شود تا شاید تهران بزرگ بتواند بهراحتی نفس بکشد! دراینوضعیت، شاید مسئولین شهری، بیشترین قصور را مرتکب شده باشند و چون سکوت میکنند یا حتی کوچکترین اعتراضی نمیکنند، پس این سریال، تکرارشدنیست و مردم تهران بهعلت خاموشی، دچار مرگ خاموش شدهاند و معلوم نیست تاچهزمانی این در باید بر همین پاشنه معیوب بچرخد. شاید اینمورد در هیچ کجای جهان وجود نداشته باشد که مردم یک شهر بدانند بهعلت هوای آلوده شهرشان، تدریجاً به مرگ زودرس، با این دنیا وداع میکنند، اما هیچ تلاشی برای ازبینبردن این علت به عمل نمیآورند یا حتی تغییر شهر سکونت هم نمیدهند. باید از این جماعت سؤال کرد بهچهعلت تغییر محل زندگی نمیدهید؟ بههرحال وقتی بر اثر آمارهای منتشره در تهران، در سال قبل ششهزارنفر بهعلت آلودگی هوا، مردهاند، پس باید باور کنیم تهران آلوده است. تهران هوای سالم ندارد. تهران بیشترین بیماران قلبی تنفسی را دارد. تهران مملو از بیماران ریویست که با ریههایی با حجم کم، بهسختی تنفس میکنند؛ اما از تهران دل نمیبرند. در میان علل متعددی که تهران آلوده شده و مردم آن تدریجاً جان شیرین خود را به جانآفرین میدهند، بیشترین و مهمترین آنرا باید در تراکم جمعیت جستجو کرد که این کلانشهر دارای حدود 15میلیوننفر است؛ بنابراین اینهمه جمعیت، با مساحتی نهچندان زیاد، باید سالی ششهزار جان داده داشته باشند و اینمورد مرا بهیاد ضربالمثل شیرین «خودکرده را تدبیر نیست» میاندازند. اینوضعیت و اینشهر را خودخواستهایم و چون چنین است، نباید و نمیتوانیم دیگران را مقصر بدانیم؛ اما بههرروی وظایفی برعهده دولت است که بهنظر من در درازای تاریخ، دولتیان نهتنها برای اصلاح اقدامی نکردهاند، بلکه خود ایجاد مشکل کردهاند. ایجاد کارخانه و شرکتهای مختلف، با سوختهای فسیلی در گرداگرد تهران، آنقدر اکسیدکربن و سرب را در هوای شهر پخش میکنند که محاسبه آن آسان نیست. شهرداری آنقدر جواز برج و ساختمانهای سربهفلککشیده صادر کرده است که بازهم دورتادور و شمال و جنوب و شرق و غرب تهران را این ساختمانها گرفته است و هوایی برای ساکنین وجود ندارد. خودروها بهخصوص خودروهای وطنی که گویا روزانه 200 دستگاه آن در تهران نمرهگذاری میشود، با استانداردهای ضعیف، دودزا و آلودهکننده هوا که اگر جمع هوای آلودهای که اینمحصولات وطنی ایجاد میکنند را محاسبه کنیم یا به اطلاع ساکنین تهران برسانند، شاید شماری از مردم، فرار را برقرار ترجیح داده و بهفوریت تهران را ترک کنند. دراینمورد، رسانههای نوشتاری، گفتاری و حتی رسانه ملی، آنقدر گفتهاند و تذکر دادهاند که خسته شده و دیگر ذکر مصیبت نمیکنند. باوجودیکه گوش تولیدکنندگان خودروهای وطنی، بدهکار این گفتهها که تماماً جنبه خیرخواهی دارد، نیست، پس باید هنوز منتظر باشیم تا سال آینده بهجای ششهزارنفر، هفتهزارنفر تلفات هوای ناسالم تهران را داشته باشیم. وسایل گرمایش و سرمایش، بهخصوص ساخت وطن هم که دارای استاندارد مطلوب نیست و دائماً دودهای فراوانی را به هوا متصاعد میکنند و درنتیجه در حلق مردم فرو میرود، بازهم باید انتظار مرگ زیادی را از این هوا داشته باشیم؛ اما نباید ازنظر دور داشت که تهران بهعلت عدم نزول فراوان برف و باران و خشکسالی دودههاخیر و موارد گفتهشده بالا، میبایست اینهمه جانباخته داشته باشد. در پایان امیدواریم که تولیدکنندگان خودروهای داخلی، سیستم سوخت خود را هیبریدی کنند تا آلودگی بهحد صفر برسد.