آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
اهداف پلن «بی» تیم «بی‌بی»
کد خبر: 292446 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۱ يکشنبه ۲۲ آبان - 06:00

چرا از سلبریتی‌های هالیوود تا بادیه‌نشینان خلیج‌فارس به‌صف شدند؟

اهداف پلن «بی» تیم «بی‌بی»

تعارف کنار گذاشته شده و ماهیت آهنین سیاست‌های آمریکا در قبال جمهوری اسلامی در اظهارات مشاور سابق امنیت ملی کاخ سفید و برخی آتش‌بیاران اعتراضات اخیر، اعلام و روشن می‌شود که آمریکا و متحدانش دقیقاً درحال‌اجرای چه پلنی برای ایران هستند. به‌گزارش ایرنا؛ واقعیت‌های موجود در عرصه روابط بین‌الملل، ماهیت اقدامات و انگیزه تصمیمات کشورها با تمام پیچیدگی‌های آن، در مقاطع زمانی بسیاری برای مردم و مسئولان جمهوری اسلامی، پوشیده نبوده اما اعلام و اذعان روشن و واضح آن ازسوی عاملان و آمران این سیاست‌ها به‌نوعی حقانیت نگاه همیشه مشکوک ایران به نیت آن‌ها در چهاردهه‌گذشته بوده است. کنارهم‌گذاشتن رویدادهای اخیر داخل و خارج‌ازایران و نگاهی دقیق به آن، می‌تواند رمزگشای بسیاری از پیچیدگی‌های این‌روزها باشد. اگر برای شما هم سؤال است که چرا مرگ یک دختر ایرانی (باتأکیدبر اشتباه غیرقابل‌انکار صورت‌گرفته دراین‌رویداد تلخ) برای جهانی که سال‌ها در برابر مرگ ایرانیان براثر ترور، جنگ و تحریم سکوت کرده بود، مهم شد؟ یا چرا از سلبریتی‌های هالیوود تا بادیه‌نشینان حاشیه خلیج‌فارس، بیانیه صادر و اعلام موضع کردند؟ یا چرا هر اقدام نیروهای نظامی و انتظامی ایران درواکنش‌به پرتاب کوکتل‌مولوتف‌‌های دست‌ساز، به جنایت تعبیر شد؟! یا چرا به‌یک‌باره سران گروهک‌های تروریستی اطراف ایران به تکاپو افتادند و در‌پی برگزاری جلسات متنوع از این پایتخت به آن پایتخت اروپایی رفتند؟ یا چرا کشوری که به مأمن تروریست‌های منافق تبدیل شده، مدافع حقوق بشر شده و میدان‌دار نشست آریا فرمولا؟ یا چرا جوامع تازه‌به‌دوران‌رسیده، کابوس‌های شوم خود را علیه تمامیت ارضی ایران به‌زبان می‌آورند؟ برای پاسخ به این چراها، بهتر است ابتدا همین جملات کوتاه جان بولتون (مشاور پیشین امنیت ملی کاخ سفید) را بخوانیم: «مخالفان در ایران با سلاح‌هایی که از پایگاه‌های نظامی و از نقاطی در کردستان عراق وارد می‌شود، مسلح شده‌اند». اذعان روشن، واضح و رسمی بولتون! یکی از اعضای تیم B؛ گروهی که با عضویت بنیامین نتانیاهو و یکی از شیوخ حاشیه‌نشین خلیج‌فارس پس از روی‌کارآمدن دونالد ترامپ و با هدف فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی رسماً وارد عمل شد، کارزار تحریمی این‌گروه علیه مردم ایران به‌گفته نهادهای جهانی، دشوارترین تحریم‌های ممکنی بود که می‌توانست علیه مردمی اعمال شود. اظهارات بولتون آن‌هم زمانی‌که دیگر B این تیم یعنی بنیامین نتانیاهو باردیگر به عرصه قدرت در تل‌آویو بازگشته و شیخ عرب جای خود را به بن سلمان داده؛ همان پازلی‌ست که پس از کنارهم‌قرارگرفتن، درصدد اجرای پلن B کاخ سفید علیه جمهوری اسلامی خواهند بود. گزینه یا طرح دوم، در ادبیات پیدا و پنهان مقامات آمریکایی، سال‌هاست که تکرار می‌شود. هم باراک اوباما و هم رؤسای جمهوری پس از او مدعی وجود همه گزینه‌ها روی میز بوده و هستند و پلن B یکی‌ازآن گزینه‌هاست که در برهه‌های زمانی مختلف و متناسب با رویدادهای داخل و خارج ایران تغییر می‌کند و به‌نظر می‌رسد این‌بار پلن B با رنگ‌وبوی آشوب در داخل ایران همراه است. موضوعی که حسین امیرعبداللهیان؛ وزیر امور خارجه هم در حاشیه نخستین نشست هماهنگ‌کنندگان ملی گروه دوستان دفاع از منشور ملل متحد درپاسخ‌به سؤالات برجامی خبرنگاران، اشاره‌ای ضمنی به این‌موضوع کرد و گفت: «برای ما کاملاً روشن است که در دودهه‌گذشته آمریکایی‌ها در عراق، افغانستان و برخی کشورها چه اقدامی را انجام دادند. آن‌ها این نیت را داشتند. از مدت‌هاپیش گفته بودند که ‌آمریکا پلان B را دنبال می‌کند. آنچه را که ملت عزیز ما در چهل‌وچند‌روزگذشته شاهد بودند همه پلان B بود که آمریکایی‌ها می‌خواستند دنبال کنند و بحمدالله دراین‌مسیر با بصیرت ملت و هدایت مقام معظم رهبری شکست خوردند». واقعیت آن‌است‌که تیم B از همان روزهای رسمی‌شدن تشکیل و تصمیمش، با انگیزه نابودی جمهوری اسلامی فعالیت کرد. ابزار ابتدایی تحریم‌های حداکثری علیه ایران بود، این تحریم گرچه زندگی ایرانیان را تحت‌تأثیر قرار داد و حتی از دستیابی آن‌ها به دارو هم ممانعت کرد اما درعمل نتوانست منجر به فروپاشی شود. پس لازم بود تغییر تاکتیک و نه استراتژی، صورت گیرد و پوشش زمخت جمهوری‌خواهان با پوشش لطیف دموکرات‌ها عوض شد و شعار بازگشت به برجام و مذاکره در بوق‌وکرنا شد. چندین‌ماه مذاکرات فشرده انجام شد اما چون استراتژی همان بود، نتیجه‌ای حاصل نشد. ایران از این مذاکرات، لغو تحریم‌های غیرقانونی را می‌خواست و این خواست آمریکا نبود. ایران زیر بار تضمین‌های غیرقابل‌آزمون کاخ سفید نرفت و مذاکرات ازسوی واشنگتن تعلیق شد. هم‌زمان با این تعلیق، اعتراضات ایران بهانه تازه‌ای به آمریکا داد تا با تغییر تاکتیک در‌پی اجرای پلن B خود باشد. حمایت علنی، مداوم و عملی آمریکا و اروپا از اغتشاشگران گرچه مبرهن بود اما خط‌دهی تازه و روشن بولتون به اغتشاشگران برای مسلح‌شدن، از آغاز اجرای همین پلن خبر می‌دهد. در پلن طراحی‌شده، آمریکا و متحدانش یکی از مهم‌ترین اهداف تاریخی خود را در قبال ایران پی می‌گیرند و آن، تجزیه و پاره‌پاره‌کردن جان و هویت ایرانیان است. در هیاهوی رسانه‌ای و پروپاگاندای اینترنشنال و دیگر فارسی‌زبان‌های خارج‌ازایران، این جمله بن سلمان نباید فراموش شود که صریحاً اعلام کرده بود، جنگ را به داخل مرزهای ایران می‌کشانیم. کشیده‌شدن جنگ و آشوب به درون ایران و امنیت‌زدایی از شهرها و روستاها، فرصت رسیدگی به ایرادات و اشکالات و اصلاح رویه‌ها را از نظام سیاسی ایران می‌گیرد و جمهوری اسلامی در برابر رقیب دیرینه خود در منطقه ضعیف می‌شود. به‌همین‌دلیل است که میلیون‌هادلار در راه انسداد سیاسی و اجتماعی در ایران توسط این رقیب و در قامت استودیوهای خبری و پست‌های اینستاگرامی هزینه می‌شود؛ و به‌همین‌دلیل است که اینترنشنال در ۵۰‌روزگذشته با ۲۵‌تن از سرکرده‌های تجزیه‌طلب ایران ۱۲۰‌بار گفت‌وگو کرده است؛ یا بسیاری از کارشناسان عبری-عربی صریحاً و بدون هیچ لکنتی از ضرورت تجزیه ایران در رسانه‌های خود سخن می‌گویند و به‌طور واضح انگیزه‌های دشمنان ایران را بیان می‌کنند. اشاره مستقیم جان بولتون به نقش کردستان عراق در تأمین سلاح اغتشاشگران و سکوت اربیل (تا لحظه تنظیم این یادداشت) و پیشینه همسایه غربی ایران در عدم‌رعایت موازین همسایگی، نشان می‌دهد که آمریکا و رژیم صهیونیستی به‌منظور پیشبرد اهداف خود در منطقه، تاکتیک استفاده ابزاری از همسایگان ایران را جدی‌تر از همیشه دنبال می‌کنند. این جدیت را همچنین می‌توان در جرئتی دید که همسایه شمال‌غربی ایران برای ماجراجویی به‌خرج می‌دهد. واقعیت آن‌است‌که تهران تقلاهای اربیل و باکو را برای مطرح‌شدن به‌عنوان منطقه‌ای مستقل در جهان مشاهده و بسیار با این تقلا مدارا می‌کند. سوءاستفاده واشنگتن و تل‌آویو از این تلاش‌ها برای دیده‌شدن، گرچه تاحال واکنش خویشتن‌دارانه ایران را در‌پی داشته اما اگر این جرئت ماجراجویی از خطوط قرمز ایران که امنیت و تمامیت ارضی از اصول اساسی آن است، عدول کرده و خارج شود؛ اقدام مقتضی نباید موجب تعجب اربیل و باکو شود. مسئولان این دو منطقه درحالی بازیچه دست موساد و سیا هستند که تاریخ خاورمیانه و جنوب‌غرب آسیا، پر از حاکمانی‌ست که به دست‌پروردگی آمریکا افتخار کرده و برای تأمین نظر کاخ سفید از هیچ اقدامی فروگذار نکردند سرانجام اما در بزنگاهی تاریخی آمریکا حمایت از آنان را پایان داد و منقضی شدند! آشفتگی منطقه مهم‌ترین خواسته غرب است و برای این خواسته هیچ ابایی از هیچ اقدامی ندارند.

 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه