کد خبر:
292540
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۱ يکشنبه ۶ آذر -
06:48
سخن مدیرمسئول
اصلاحات در آستانه امتحانی جدید
علیاکبر بهبهانی
جبهه اصلاحات با اتمام هشتسال دوره ریاستجمهوری روحانی، تقریباً درحال کما بسر میبرد و بهخصوص با وزرای دولت رئیسی که حتی میتوان اذعان کرد تااندازهای رنگوبوی جبهه پایداری احمدینژاد را داشتند، رفتهرفته از شور و حرارت افتاده و در مجلس شورای اسلامی هم بهجز چند چهره سرشناس که در ادوار گذشته نیز به نمایندگی مجلس انتخاب شده بودند، نتوانستند بهاندازهکافی نفوذی در دولت رئیسی داشته باشند. در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی نیز از اعتبار آنان کاسته شد و بهجز چند روزنامه اصلاحطلب، فعالیت قابلتوجهی نداشتند و کمکم اینگروه همانند سایر گروهها از اذهان زدوده شدند. اینگروه که معمولاً در بزنگاههای تاریخی، موقعیتها را بهخوبی درک میکند و از آن بهره میجویند، اینروزها که در کشور اعتراضاتی روی داده است، دستبهکار شدهاند. رئیس اصلاحات به مقام رهبری نامه مینویسد و در مقام دفاع صراحتاً اعلام میکند که تغییر رژیم جمهوری اسلامی به نفع کشور نیست تا شاید بتوانند ازاینمنظر، مجدداً خودی نشان داده و موقعیت ممتاز گذشته را به چنگ بیاورند؛ درنتیجه موقعیت را مغتنم شمرده، با چندنفر از افراد ردهبالای اصلاحات، جلساتی تشکیل داده و با بعضی از صاحبمنصبان حکومتی وارد مذاکره و گفتوگو شدهاند و امید دارند دراینبرهه زمانی مناسب، در لباس وفاداری به جبهه اصولگرا و موافقان صددرصدی نظام جمهوری اسلامی ایران، باب گفتوگو با مسئولین را باز کنند و دراینراه، مذاکراتی را هم داشتهاند تا مجدداً همدلی و همزبانی میان مردم و دولت ایجاد شود. دراینصورت رایزنی اصلاحاتی اگر به نتایج مثبت منجر شود و امتیاز آرامش به اینگروه برسد، باردیگر جبهه اصلاحات تقویت شده و مجدداً دوقطبی اصولگرا و اصلاحات شکل میگیرد و از وضعیت فعلی که دولت و مجلس و قوه قضائیه از جبهه اصولگرایی برگزیده شدهاند و اصلاحاتیها کلاً کنار زده شدهاند و تقریباً هیچ پست مهم دولتی را در اختیار ندارند، خارج شده و باردیگر به فعالیت خود درگذشته ادامه میدهند تا وجهه و اعتبار ازدسترفته را به چنگ بیاورند؛ اما یک نکته مهم و غیرقابلانکار را مردم شریف ایران میدانند و بهخوبی تشخیص میدهند؛ اینکه کدام گروه یا جبهه پایبند به آرمانهای رهبر فقید انقلاب هستند و در ادامه از آیتالله خامنهای؛ رهبر معظم انقلاب و خطمشی او بهطور صددرصدی حمایت و پشتیبانی میکنند؛ بنابراین، حضور مجدد اینان نمیتواند بهسادگی صورت بگیرد و تاجایی پیش بروند که پشتیبانی مردم را نیز بهدست بیاورند. حتی اگر رهبری و سران سه قوه هم اقبال و روی خوش به آنها نشان داده باشند، بازهم این مردم، بهترین قاضی خواهند بود و تفاوت خدمتگزار یکرنگ و افراد دورو را تمیز بسیار میدهند؛ بنابراین اصلاحاتیها باید رنج و زحمت زیادی را متحمل شوند تا آب رفته را به جوی باز بیاورند؛ بهویژهاینکه تنیچند از اینافراد، پس از افول اینگروه در کشور، یا خود به اروپا و آمریکا مهاجرت کردهاند یا اینکه بعضی از اینان با معاندین خارجی هماهنگ شده و سخنانی را که آنان در بلندگوهای تبلیغاتی بیگانگان و مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران سر میدهند، در کشور عنوان کرده و حتی از آنان پشتیبانی میکنند و درنتیجه اقبال آنان برای جلب رضایت مردم نجیب کشور، بسیار ضعیف و تقریباً غیرممکن مینماید؛ بنابراین هرچندکه مذاکرات اینان با بعضی از مسئولین جنبه خیرخواهی داشته و دوست دارند که مشکلات موجود از میان برداشته شود؛ اما باید گفت که بهنظرمیرسد اصلاحات شانس چندانی ندارد که بتواند مجدداً در دایره قدرت و حتی اعتماد مردم کشور قرار گیرد. ازطرفی بعضی از اصلاحاتیها، خود از طرفداران کارگزاران هستند که در گذشته، پشتِسر آیتالله هاشمیرفسنجانی و پیرو افکار و عقاید او هستند که دارای هیچ دفتر و تشکیلاتی نیستند و در یک اقلیت چندنفری، جلساتی را گاهوبیگاه برگزار میکنند که صرفاً جنبه دیدوبازدید در دایره دوستی گذشته را دارد و در امور سیاسی بهنظر نمیرسد که کارایی خاصی داشته باشند. بههرحال مسائل اخیر، یکباردیگر جبهه اصلاحات را در شرف امتحانی جدید قرار داده است که قبول شدن آن در وضعیت فعلی بهنظر مشکل میرسد.