حرکت صعودی ارز؛ چه کسی مسئول است

ارز یا خلاصه بگویم دلار، ظاهراً سر سازش با مردم ندارد و برخلاف بسیاری از کشورها که تغییرات روزانه آن در حد چندسنت در نوسان است و معمولاً در‌همین‌حد افزایش نرخ یا کمبود نرخ دلار را باعث می‌شود، در کشور عزیز ما ظاهراً فقط صعود پروازگونه آن‌را باید شاهد و ناظر باشیم که از دست‌برقضا، تقصیر آنرا معمولاً برعهده رئیس‌کل بانک مرکزی می‌‌اندازیم و لذا به‌خصوص در دودهه‌اخیر، هیچ رئیس‌کلی در بانک مرکزی، نتوانسته است که نرخ‌سازی دلار را عادی کند و درنتیجه تغییرات پی‌درپی آنها را حاصل ضعف رؤسا می‌دانند که هیچکدام از آنها با سلام‌وصلوات بدرقه نشدند و این قصه گویا سر دراز دارد و اصول‌پسند و تابع اوضاع ارزی جهان نمی‌شود؛ اما هر‌چه هست و هر‌چه باشد، افزایش قیمت ارز در کشور بسیار غیرعادی‌ست و درنتیجه به‌دنبال مقصر می‌گردیم. بعضی‌از‌اوقات نفر یا نفراتی را به‌عنوان عامل آن می‌دانیم، حتی القابی مانند سلطان سکه و نظایر آن‌را ما روزنامه‌نگاران، به جامعه القا می‌کنیم و تا مدت‌ها در بوق و کرنا می‌دمیم که با دلال و حاکم بازار مبارزه کرده‌ایم و چند‌صباحی ناظر ثبات قیمت می‌شود؛ اما به‌ناگهان با یک حرکت در بعد جهانی مانند قضیه برجام و نظایر آن، حتی سقوط قیمت را در بازار ارز شاهد می‌شویم و قیمت دلار در حد یکی،دو‌هزار‌تومان تنزل هم می‌کند؛ ولی پس‌از‌مدتی که می‌گذرد و قضیه برجام راکد می‌شود، این‌بار آن‌قدر دلار گران می‌شود که حتی بورس‌بازان دلار، به‌طرق مصنوعی و با تزریق در بازار و ورود بانک مرکزی و تزریق روزانه حداقل 200هزار‌دلار، نرخ‌ها را ثابت می‌کند و تب‌و‌تاب از بازار و خیابان جمهوری و خیابان فردوسی، فروکش می‌کند؛ اما همچنان ترمز دلار بریده شده و اندک‌اندک در حد روزانه 100‌تومان نرخ بالا می‌رود؛ تا‌جایی‌که هم‌اکنون که قلم را بر کاغذ فشار می‌دهد و شاید هم عصبانی باشد، نرخ دلار به نزدیکی هر‌دلار 38‌هزار‌تومان رسیده است و زمزمه تعویض و انتقاد و بگیر‌و‌ببند آغازیدن کرده است و شایعات در‌نهایت اوج، تا‌جایی‌که غیبت یک‌روزه رئیس‌کل بانک مرکزی؛ صالح‌آبادی را همکاران رسانه‌ای ما با آب و تاب و افزایش روغن قضیه، به‌پای قهر او و برکناری او انداخته و این‌بار سیبل این افزایش‌ها مطابق معمول بر‌عهده رئیس بانک مرکزی‌ست و این داستانی‌ست که همیشه در جریان است و ظاهراً تمامی ندارد؛ و چون قضیه این‌جور پیش می‌رود، نرخ ماشین خارجی تا 50‌میلیون‌تومان افزایش و برای خودروهای داخلی تا 20‌میلیون‌تومان افزایش نرخ می‌شود که بسیار غیرعادی‌ست. خودرویی که در داخل تولید می‌شود و اغلب قطعات آن ساخت وطن است، به‌چه‌علت باید تابع نرخ دلار شود؟ که چون به 38‌هزار‌تومان هر‌دلار قیمت آن افزایش پیدا کرده، ما هم به این بازار داغ و غیرعادی، حرارت زیادی بیفزاییم و قیمت‌های ماشین‌های بی‌کیفیت خود را بالا و بالاتر ببریم و همین‌طور سایر اقلام حتی مواد غذایی که 98‌درصد آن ساخت داخل است نیز به جهت اینکه از این قافله سرعت عقب نماند، قیمت‌ها را اضافه می‌کنند و مصرف‌کننده فقط ناظر آن می‌شود و کاری هم از دستش ساخته نیست. حال درنظر بگیریم؛ خانواده‌هایی که ناچارند برای فرزند شاغل به تحصیل در خارج‌از‌کشور دلار بفرستند، با این افزایش بی‌رویه، هیچ کاری از دستشان ساخته نیست. پس ناچار می‌شوند قید تحصیل فرزند را زده؛ او را سرخورده و ناامید به وطن بازگردانند. امیدواریم خداوند خوبی‌ها، کشور و ملت ما را در کنف حمایت خود همچنان زنده و سرافراز نگه‌دارد. آمین.