کد خبر:
353942
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۲ دوشنبه ۱۵ آبان -
07:49
سخن مدیرمسئول
مصرف ۹۰درصد آب کشور در حوزه کشاورزی
آب بهعنوان مایه حیات موردتوجه تمام مردم جهان است؛ همچنین ۷۱درصد کره زمین را آب فراگرفته است و ۶۰درصد وزن هر انسانی را آب تشکیل میدهد؛ بنابراین وقتی دوسوم کره زمین از آب پوشیده شده است، اگر بپذیریم علاوهبر اقیانوسها، دریاها، رودخانهها، دریاچهها، حجم بسیار زیادی از آب درون زمین و در سفرههای درون زمین جای دارند و علاوهبراین چون آب باران و برف از بخارات دریاها تشکیل میشود، باید پذیرفت که این آب موجود که دوسوم کره زمین را تشکیل میدهد، برای ادامه حیات حدود هفتمیلیارد جمعیت انسانی و صدها برابر آن موجودات زنده حیوانی و نباتی برای ادامه حیات به آب نیاز دارند، بالاخره روزی فرا خواهد رسید که ساکنین این کره خاکی آبی از نبود آب قادر به ادامه زندگی نخواهد بود و این وضعیت، متأسفانه قابلپیشبینیست. پس بشر متمدن تا دیر نشده باید به فکر چاره و درمان بیفتد تا ادامه حیات در این کره خاکی امکانپذیر باشد. یکی از راههای پیشگیری در هر کشوری، نسبت مستقیم وجود آب ذخیرهشده و نزولات آسمانیست؛ بدین روی اگر قرار باشد در کشوری مثل ایران؛ سرزمین آبا و اجدادی ما که هر ذره از خاک آن را مقدس دانسته و حاضریم جان را برای بقای آن هزینه کنیم، در مصرف آب افراط کنیم، روزی فرا خواهد رسید که حداقل ۲۰ منطقه از کشور و درواقع ۲۰ استان کشور در اثر بیآبی مجبور به کوچ بهطرف مناطق شمالی کشور شوند؛ لذا از دههاسالپیش کارشناسان محیطزیست و آشنای به علم اقلیمشناسی و جغرافیای طبیعی، صدهامرتبه هشدار دادند که کشور درخطر کمآبی قرار دارد و باید در مصرف آب صرفهجویی شود. خوشبختانه بالاخره برطبق آمارهای ارائهشده، مشخص شده است که ۹۰درصد آب مصرفی ما در کشاورزی استفاده میشود که درنتیجه برای آشامیدن و سایر مصارف ما فقط 10درصد آب موجود را به مصرف میرسانیم و اگر کمی به آمارها استناد کنیم در امور کشاورزی بهغیراز گندم و برنج که غذای غالب مردم است، بسیاری از محصولات کشاورزی پرآبمصرف، هیچ توجیهی برای کشت ندارد که ما به خود ببالیم که گندم گشت میکنیم و خودکفا شدهایم؛ یا هندوانه آنقدر کشت میکنیم که برای فروش آن به همسایگان در شیخنشینهای خلیج همیشگی فارس بهدنبال مشتری هستیم تا هندوانه را کیلویی دو یا سهدلار بفروش برسانیم؛ حالآنکه برای کاشت و برداشت یک کیلو هندوانه باید 60لیتر آب مصرف کنیم؛ یعنی بیش از نهدلار هزینه کشت هرکیلوی آن میشود تا با وارد کردن آنهمه درد و رنج به کشاورز ما بتواند آن را به سهدلار در هرکیلو بفروشد و همینطور برای خربزه و بسیاری از محصولات آبخور که درنتیجه باید بپذیریم که عقل سلیم حکم میکند که به مصداق عدم وجود بهتر از وجود، این نوع محصولات زیانده را نباید کشت کرد تا روز بیآبی دیرتر به سراغ مردم عزیز ما بیاید؛ حتی کاشت گندم هم در مناطق خشک که چشمها به آسمان دوخته شود و تمنا و استغاثه از درگاه خداوند مهربان کنیم تا باران ببارد و گندم به عمل بیاید که در کنار عدم کشت محصولات کشاورزی مصرفکننده زیاد آب، واردات آن را از خارج در دستورکار داشته باشیم که خداینکرده روزی را بینیم که استانهای ما بهواسطه بیآبی و خشکسالی از بین بروند و میلیونهانفر از مردمان ما ناچار به کوچ به سایر استانها شوند که ظرفیت ادامه حیات ۸۵میلیوننفر در ۱۰ استان کشور عملاً غیرممکن است. ازسویدیگر کارخانجات صنعتی ما که آب مصرفی آنی برای بهکارافتادن و ادامه حیات، بسیار زیاد است. باید هرچهزودتر، ترتیبی داده شود تا بهجای آب از انرژی گاز استفاده کنند که انشاءالله تا صدهاسال بعد، آیندگان ما دچار کمآبی نشوند؛ چراکه این ماده بهراستی مایه حیات است و زندگی بدون آن عملاً ناممکن است.