کد خبر:
353976
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۲ سه شنبه ۲۳ آبان -
07:40
سخن مدیرمسئول
رشد نرخ جمعیت، کمتر شد
در گذشتههای دور که سازمانهای مستقلی برای آماردهی وجود نداشت، تنها ازطریق تولد و وفات، رشد جمعیت را تخمین میزدند و لذا آمارهای اعلام شده از اعتبار و والایی لازم برخوردار نبود و اصولاً در خانوادهها بهخصوص در شهرهای کوچک و روستاها، نرخ افزایش موالید صرفاً برای کمک در کشاورزی و درآمد بیشتر صورت میگرفت؛ تاجاییکه زوجها حداقل موالید خود را چهارنفر میدانستند که بههمانمیزان با نرخ مرگ همسانی و هماهنگی داشتند و ازآنجاییکه سن مرگ طبیعی بین ۵۰ تا 60سال مینمود، بهنوعی توازن وجود داشت و برای سالهای زیادی جمعیت کشور حولوحوش ۲۰میلیوننفر بهصورت روال جاری و ساری ادامه داشت؛ اما پیشرفتهای علمی و بهویژه پزشکی و مراقبتهای بهداشتی و حضور فراوانی پزشک حتی در بخشهای کوچک کشور ازیکسو و ازسویدیگر بالا رفتن نرخ تحصیل، از نرخ مرگ بهنحوبارزی کاست و سن 60سالگی را که بهنام سن مرگ میدانستند، تبدیل شد به دوره میانسالی و پسازآن که کهنسالی که این روزها حتی افراد زیادی ۹۰سال و بیشتر از آنهم سن میکنند و از سلامت هم برخوردارند، بههرروی پس از توقف رشد جمعیت بهیکباره شاهد شدیم که جمعیت از ۲۰میلیون به 40میلیون و در یک دوره ۱۰ساله به 8۰میلیوننفر بالغ شد که کار را بهجایی رساند که دولت با تبلیغات گسترده و اعلام شعار فرزند کمتر زندگی بهتر، به فکر کنترل جمعیت افتادند؛ اما با توجهاتی که جمهوری اسلامی ایران به افزایش جمعیت و حتی تبلیغات زیاد و ایجاد مساعدتها و جوایز تشویقی، رشد جمعیت را به ۸۰میلیوننفر رساندند. در همین ایام تحریمهای جهانی و بهموازات آن عدم یا کاهش صدور نفت، تورم و گرانی به جایی رسید که مردم، اقبالی به افزایش اولاد نشان نمیدادند و حتی جوانان هم قادر نیستند، به امر خداپسندانه ازدواج تن بدهند و کمکم این تحریمها بر روی معیشت و گرانی مسکن برای خرید و اجاره اثرگذار شده است؛ تا اینکه این روزها جوانان علیرغم میل باطنی قادر نیستند، ازدواج کنند و تجرد جوانان کاملاً ناخواسته و غیرارادی شده است، تبلیغات وسیعی که ازسوی مسئولین صورت میگیرد و حتی امکاناتی چون دادن وام به جوانها برای تشویق آنان به ازدواج نیز اثر چندانی نداشته است و لذا به امروز رسیدهایم که متأسفانه نرخ رشد جمعیت به هفتدهمدرصدر رسیده است که ادامه آن فاجعهآمیز شده و در آیندهای نهچنداندور، کشور ما با یک جمعیت مسن روبهرو خواهد شد که کارایی لازم را ندارند و درنتیجه نهتنها ترقی در سطح کشور نداریم؛ بلکه پسرفت هم باید شاهد باشیم و این یک سرنوشت بد است که آینده کشور را در خطر قرار خواهد داد که نمونه آن را در جهان قبلاً کشور ژاپن تجربه کرده است که پس از جنگ جهانی و تلفات بسیار ژاپن و بهخصوص قتلعام جوانان این کشور را که جزو چهار کشور بزرگ اقتصادی جهان بود دچار کاهش تولید و عرضه کرد که اگر بهموقع و با آموزش ویژه و صرف میلیاردهادلار هزینه تشویق و همچنین بازکردن درهای ژاپن بر روی نیروهای کار کشورهای خاورمیانه نبود، امروز ژاپن جزو کشورهای صنعتی جهان بهحساب نمیآمد. ازجمله جذب هزاران کارگر ایرانی در کارخانههای ژاپن، رونق دوباره این کشور را موجب شد؛ لذا امیدواریم مسئولان کشور ما تا دیر نشده، تدابیر لازم را بهکار ببرند تا سریعاً ازنظر اقتصادی کشورمان پیشرفت لازم را بیابد و در کنار آن جوانان ما دارای کار و حرفه شده، سطح معیشت و درآمد افزوده شود، به تا جوانان به خود بیایند و تأهل اختیار کنند و ما همچون گذشته و در جهان سرافراز باشیم.