آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
نگاهی به رفاقت تلویزیون با کتاب
کد خبر: 353995 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۹ آبان - 07:12

نگاهی به رفاقت تلویزیون با کتاب

همواره انتقادهای زیادی به «تبلیغات بازرگانی تلویزیون» وارد شده و وارد می‌شود؛ تبلیغاتی که گاهی حتی خانواده‌ها را در شرایط سخت اقتصادی امروز رنج می‌دهد و تلویزیون می‌تواند بخش کوچکی از آن‌را دراختیار محصولات فرهنگی همچون کتاب بگذارد. به‌گزارش تسنیم؛ بازهم تقویم زندگی ورق خورد و نام یار مهربان دیده شد؛ نامی که هرسال با رسیدن تقویم به این برگ، سر زبان‌ها افتاده و تمامی اخبار در حاشیه‌های همین نام تولید و پخش می‌شود. بله دوباره «هفته کتاب» و دوباره «روز کتاب، کتاب‌خوانی و کتابدار». نام‌هایی که در فرهنگ سنوات اخیر معمولاً دوره‌ای یا مناسبتی سر زبان‌ها افتاده و بعد‌از‌مدتی به‌دست فراموشی سپرده می‌شود و همواره کارشناسان و منتقدان براین‌باورند‌که اگر تصویر کتاب و کتاب‌خوانی در قاب تلویزیون جای خود را تثبیت کند، شاید نیازی به دیدن تقویم برای رسیدن به مناسبت‌های خاصی نیست که این نام تنها چندروز تکرار شود.

دوباره «هفته کتاب» شروع و دوباره یک سؤال مهم در ذهن تکرار شد که «چقدر دراین‌سال‌ها تلویزیون توانسته در ترویج کتاب و کتاب‌خوانی موفق عمل کند؛ و آیا توانسته سطرهای مختلف کتاب را به زندگی روزمره مخاطبانش گره بزند یا خیر؟» سؤال‌هایی که برای رسیدن به پاسخ واقعی و دقیق آن‌ها بد نیست دوباره سراغ همان تقویم خودمانی برویم و مثلاً یک‌دهه عقب بازگردیم و ببینیم رسانه ملی دراین‌زمینه چه فعالیت‌هایی داشته و چه کرده است؟ در نگاه اول برای رسیدن به پاسخ این سؤال جای تردید نیست که اولین گزینه برای ذهن جست‌وجوگر مخاطبان افزایش میزان تبلیغات تلویزیونی دراین‌زمینه است چون تبلیغات بازرگانی‌ای که همیشه رویِ آن بحث بوده و هست، گروهی براین‌باورند در شرایط سخت اقتصادی تبلیغ کتاب کمکی به افزایش سرانه مطالعه مخاطبان نمی‌کند و برخی‌دیگر تأکید دارند در میان این‌همه تبلیغات رنگارنگ، کتاب هم می‌تواند جایگاه خود را داشته باشد. در میان همه این نظرات مخالف و موافق جایگاه کتاب آن‌چنان والاست و اهمیت مطالعه نکته‌ای‌ست که نباید بی‌تفاوت آن‌هم در رسانه ملی و قاب تصویرش از کنارش گذشت (هرچند تلویزیون به‌دلیل مشکلات بودجه‌ای به تبلیغات بازرگانی نیاز دارد)؛ اما مدیران رسانه ملی می‌توانند براساس استانداردها و اصول فرهنگی که برای پخش آگهی دارند، بخش کوچکی از آن‌را همچون تبلیغ سریال‌های خانگی که اقدام بسیار به‌جا و مهم بود برای تبلیغ کتاب، سینما، تئاتر و موسیقی هم اختصاص دهد. پس اگر بخواهیم عملکرد رسانه ملی را در معرفی کتاب بررسی کنیم در همین ابتدا و البته درست زمانی‌که ساخت و ادامه برنامه‌های تلویزیونی که بتواند مردم را با کتاب و فضای مطالعه در کشور آشتی دهد همواره لازم و ضروری به‌نظر می‌رسد. اتفاقی ناخوشایند در نحوه برخورد صداوسیما با موضوع کتاب و کتاب‌خوانی خودنمایی می‌کند؛ چون تعطیلی عجیب و یک‌باره «کتاب‌باز» دراین‌روند دیده می‌شوند. برند یا برنامه‌ای که بد نیست مدیران صداوسیما برای احیا یا حتی تولید برنامه‌های مشابه آن گام‌های مؤثرتری بردارند و برنامه‌ریزی کنند تا بتوانیم مشخصاً بگوییم دوباره آنتن رسانه ملی با یار مهربان آشتی کرده است. به‌هرحال بررسی روند عملکرد تلویزیون دراین‌زمینه چه در دوره‌ای که تلویزیون با سریال «کتاب‌فروشی هدهد» و آثاری این‌چنینی سعی می‌کرد رفاقت با یار مهربان را در میان مخاطبان خود نزدیک‌تر کند و چه بعدها که «کتاب» محور برنامه‌سازی در تلویزیون شد یا حتی زمانی‌که به‌واسطه حمایت بسیج صداوسیما معرفی کتاب به‌عنوان تیزرهای تبلیغاتی درراستای ارتقاء سطح کتاب‌خوانی در جامعه پخش شد تا امروز فرازوفرودهایی را تجربه کند؛ اما واقعیت اینجاست که تجربه نشان داده معرفی کتاب با پخش آثار اقتباسی یکی از موفق‌ترین شیوه‌های به‌کارگرفته‌‌شده ازسوی رسانه ملی برای توسعه کتاب‌خوانی در جامعه بوده و هست. شیوه‌ای که به‌گفته منتقدان و کارشناسان حوزه کتاب؛ یکی از مناسب‌ترین‌ها و البته اثرگذارترین‌هاست و خوشبختانه علی‌رغم برخی مشکلات گذشته دوسه‌سال اخیر تولید چنین آثاری در رسانه ملی به اوج خود رسیده است و به‌عنوان‌مثال کاری‌که مرحوم پوراحمد با «قصه‌های مجید» برپایه داستان‌های جذاب هوشنگ مرادی کرمانی انجام داد و بعدها سریال‌های اقتباسی دیگری همچون «کوچک جنگلی» و «وارش» روانه کنداکتور پخش شدند. این تجربه خوب و دستاوردهای مناسبش عاملی شد تا در فصل جدید ساخت سریال‌های اقتباسی در میان سریال‌های خانگی اتفاقات خوبی تجربه شود که گویا ادامه‌دار هم شده چون از «زخم کاری» به «یاغی» رسیدیم و در قاب تلویزیون هم به «سوران» رسیدند و جای خوشحالی دارد که این‌روند به تولید آثار کودکانه هم رسید و داستان‌های کتاب «حکایت‌های کمال» به سریال تبدیل و سریال «وارش» براساس فیلم‌نامه جابر قاسمعلی با اقتباس از رمان «مهاجران» نوشته هاوارد فاست (نویسنده آمریکایی) ساخته شد. به‌هرحال روند مثبت یادشده اخیراً با «سووشون» نرگس آبیار، اثری اقتباسی که براساس نخستین رمان سیمین دانشور است و اکنون درآستانه پخش قرار دارد، ادامه یافت؛ اما به‌نظر می‌رسد موضوع اقتباس اگر بخواهد جدی‌تر پیش برود به‌تعبیر برخی از ناشران و مؤلفان بهتر است از کتاب‌های ایرانی یا حتی نمایشنامه‌های ایرانی استفاده شود درحالی‌که حداقل می‌توان در فهرست بسیار از تئاترهای ساخته‌شده بنام، این‌را به‌وضوح مشاهده کرد بی‌شک بسیاری از تئاترهای ما یا از نمایشنامه‌های خارجی یا کتاب‌های ترجمه بهره‌برداری می‌کنند. هرچند نباید به‌این‌نکته بسنده کرد که کتاب و مطالعه تنها با تولید آثار تلویزیونی اقتباسی در جامعه بسط و گسترش خواهد داشت چون تولید برنامه‌های کوتاه که در اصول فنی به آن‌ها موشن نمایش نیز می‌گویند می‌تواند علاوه‌بر کاهش هزینه‌های تولید برای معرفی کتاب را برایمان به‌ارمغان آورد بلکه قطعاً راه و نمونه‌ای آزمون‌پس‌داده در ایجاد یا افزایش انگیزه مطالعه میان مخاطبان رسانه ملی کشور است و نمونه موفق آن‌را می‌توان در موشن ‌نمایشی برای حوزه احکام ساخته شد و شبکه سه آن‌را روی آنتن برد دید. حتی به‌تعبیر برخی از نویسندگان بنام؛ تلویزیون باید کتاب‌خوانی را آموزش دهد و این‌درحالی‌ست‌که رسانه ملی برای ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی برنامه منسجمی ندارد و گاه اگر شاهد برنامه‌های مربوط به کتاب و کتاب‌خوانی باشیم، تنها به‌صرف پرکردن آنتن است. درهرصورت اتفاقی‌که باید برای کتاب در صداوسیما بیفتد این‌است‌که کتاب باید ازطریق این رسانه وارد زندگی و سبد خرید مردم شود و به‌قول رهبر معظم انقلاب؛ کتاب برای خانواده‌ها مسئله شود و به‌چشم بیاید، مانند سایر کالاها که اگر دیده نشوند، مشتری نخواهند داشت.

 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه