کد خبر:
374950
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۳ دوشنبه ۲۹ مرداد -
08:41
سخن مدیرمسئول
چو فردا شود فکر فردا کنیم
امروز میخواهم از شعاری یاد کنم که در هر جامعهای مقبول شود، میتواند آن جامعه را به نیستی بکشاند؛ یعنی براساس این بیت، بهگفته و بهزعم دراویش، فعلاً باید دم را غنیمت شمریم تا یک نان بخورونمیری به چنگ بیاوریم و از گرسنگی جان به جانآفرین تقدیم نکنیم و بهدنبال این هدف آنقدر بنشینیم تا بمیریم! آیا فلسفه وجودی زندگی از نباید به عمل ختم شود؟ آیا زندگی مفهومی داشته است که بیاییم در سختی روزگار بگذرانیم و پس از مدتی اینگونه زیستن را شکر کنیم و با حیات بدرود بگوییم؟ در تابستان با بیبرقی و بیآبی زیست کنیم و در زمستان از نبود انرژی گرمایشی به ستوه بیاییم؟ آیا وقت آن نرسیده است که حداقل پنجنفر از رؤسای جمهوری قبلی را در محضر رهبر و ملت در زیر سؤالهای خردکننده قرار دهیم که در تمام این سالها بهچهعلت درحالیکه در روی دریایی از نفت و گاز خوابیدهایم و ازنظر انرژی نفت در مقام چهارم جهان و ازنظر انرژی گاز در رتبه دوم جهان قرار گرفتهایم، گازهای خفته در چاه و نفت فورانزده از زمین نباید به چنگ ما بیفتد و در هوا دود شده و موجب هوای آلوده شود؟ داستانی که در دوره پنج رئیسجمهوری آخرین کشور نادیده گرفته و بهجای عمل فقط حرف زدهاند و مفهوم «به عمل کار برآید به سخندانی نیست» را در زیر و میان خروارها خاک دفن کردهاند. باید آنان را سؤالپیچ کرده و کارنامه خدمتیشان را بازخوانی کرد که با بیعملی و نه با بدعملی، نسخه امروزی را به ملت تحمیل کردهاند. آیا اینان بهوقت زعامت خود، یکروز بیآبی و بیبرقی را لمس کردهاند؟ آیا در گرمای 50 تا 55درجه آبادان، بوشهر قرار داشتهاند و حتی برای مسافرت به این دو استان همت کردهاند؟ یا اصولاً سوار بر هواپیما از هوای این دو استان گذشتهاند؟ که چون پاسخ منفیست، قصوری به عملکرد آنان افزون شده است. یا اصولاً در هشتساله اخیر که علاج کمبود انرژی را در قطع مداوم برق و گاز دیدهاند و عملاً صدها برابر به زیر بافتهای کشور صدمه زدهاند، با یک حساب سرانگشتی محاسبه کردهاند که چه میزان از کارخانههای وطنی را از گردونه تولید خارج کرده و تا چه میزان در بالابردن نرخ بیکاری نقش داشتهاند؟ و آیا بعضی از این آقایان مسئول در پیشگاه مردم، چه حرفی برای گفتن دارند؟ و لذا براساس این تدبیرهای غلط، تابستان را با هر تدبیری بهزعم خود، سپری کردهاند و در زمستان هم به نحو دیگری روزگار سخت را بر مردم تحمیل کردهاند. اینک در پیشگاه مردم شرمگین نیستند که هرکدام آمدند و درطول هشتسال ریاستجمهوری برای این ملت تا توانستند شعار دادند و از عمل خبری نبود. روزی با دروغ و القای آن به مردم، آنقدر در بوق بورس دمیدند که خودشان هم به این باور رسیدند که بورس گرهگشای مشکلات بسیاری از مردم خواهد شد و عملاً هرکدامشان آمدند و هشتسال را گذراندند، شماری از مردم متوسط جامعه را بهسوی دهکهای سخت و ضعیف روانه کردند. در خرید و اجاره تنها خدمت این رؤسای جمهوری سوقدادن مردم از شهر به اطراف شهرها و ترقی قیمت سرسامآور خانه و نرخ اجاره شده است؛ تاجاییکه هماکنون 40درصد درآمد مردم، به مصرف اجاره میرسد و چون مدتهاست این روال عادی شده است پس مردم ندارتر شده و مشکلات معیشتی، دارو و درمان، سفره خانوار را کوچک و بالاخره زیست را سختتر و سختتر کرده است؛ تاجاییکه مردم ناچارند بهمانند دربازکنهای چندمنظوره دربیایند و بهجای یککارگی برای کاستن از سختی زندگی به چندکارگی مشغول شوند و در پایان به دکتر پزشکیان هشدار میدهیم تا دیر نشده و پائیز در راه است، فکر فردا بکند و مهر بطلان بر فرضیه بیتکلیفها بزند که میگویند «چو فردا شود فکر فردا کنیم» تا انشاءالله زمستانی بیدغدغه را سپری کنیم.