کد خبر:
374967
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۳ دوشنبه ۵ شهريور -
08:38
سخن مدیرمسئول
تهران در اشغال اسنپ، تپسی و تاکسی
اینروزها از صبحگاهان تا پاسی از شب، خیابانهای تهران کاملاً در اشغال سیستمهای حملونقل و جابهجایی مسافران درونشهری همچون اسنپ، تپسی، مسافرکشها و بالاخره تاکسیهای زرد و سبز و نارنجی و بهخصوص پرایدهاییست که عمرشان به دودهه میرسد که اغلب در حال جابهجایی یک مسافر هستند. شاید بسیاری از این شاغلین در سیستم شهری، ناخواسته این حرفه را برگزیدهاند؛ یعنی این شغل را در پی کسب جاه و مقام انتخاب نکردهاند؛ بلکه صرفاً به جهت گذران زندگی به این حرفه شکل و جان دادهاند؛ اما به چه جهت باید درطول روز بهخصوص درون محدوده طرح ترافیک تا چشم کار میکند، اینهمه خودرو درحالیکه اغلب تکسرنشین هستند، خیابانهای زیبای پایتخت را بالا و پایین بروند و بهجای پرداخت اجاره یک سفر درونشهری 20 تا 30هزارتومانی، ارقام بالاتر از 100هزارتومان را باید تقدیم این سیستم کنند که حتی زحمت بهکار انداختن سیستم خنککننده کولر را هم بهخود نمیدهند؛ شاید هم آنقدر خودروها فرسوده شدهاند که فقط بسان ماشین مشدی ممدلی فقط بوق دارند و صندلی که پارهایازاوقات برای سوار و پیاده شدن ازایندست خودروها باید از یک نیروی 75 اسب بخار بهره بگیرند تا درب خودرو باز یا بسته شود! اینک ما ماندهایم و بسان همیشگی در لباس یک روزنامه اجتماعی و نه سیاسی، باید از کمبودها، نداریها و مشکلات اجتماعی سخن بگوییم تا شاید مثمرثمر واقع شود؛ اما اگر از منظر کسب درآمد به این سیستمهای جابهجایی مسافر را تجزیهوتحلیل کنیم، چهبسا وفور اینهمه خودروهای مخصوص حمل مسافر، بسیار فراتر از ظرفیت پایتخت باشد؛ اما چرا و چگونه اینهمه خودرو کار جابهجایی را انجام میدهند که اگر بهطور متوسط از صبحگاهان تا شامگاهان فقط 10 مورد حمل مسافر داشته باشند، شاید یک درآمد 500هزارتومانی تا یکمیلیونتومانی را کسب کرده باشند که درطول ماه برابری میکند با حقوق سه کارگر مشمول تأمین اجتماعی، پسازاین منظر هم این سیستمها تعطیلی بسیاری از مشاغل را موجب شوند که نه سزاوار است و نه کمکی به اقتصاد کشور میکنند. اینک من ماندهام که این چه سیاستیست که عدهای در لباس راننده سرویسهای عمومی، خود را تابع قاعده و قانونی ندانند و بههرمیزان که دلشان بخواهد یا انصاف به آنان اجازه بدهد، برای جابهجایی چندکیلومتری، باید نرخگذاری شده باشند که متقاضی از اسنپ یا تپسی باید اینقدر در موبایل غوطهور شود تا عاقبتالامر، کلمه عجله دارم، نوازشگر چشم شود و علیرغم میل باطنی، سلامی به عجله دارم کنیم و آنرا لمس کرده که مثلاً موفق شدهایم وسیله نقلیه خصوصی گیر آورده و شادمان طی طریق کنیم. درچنینحالی خودنمایی عجله دارم بر روی صفحه یا مانیتور تلفن همراه را چهکسی مجاز دانسته تا از این کلاه ظاهراً شرعی هزینهای اضافهتر را به مسافران تحمیل کنند؛ هرچند مدتیست این گزینه غیرقانونی اعلام شده و فعال نیست. امروز از مضار چنین سیستمهای جابهجایی مسافر سخن گفتیم؛ اما یادمان هست که باید بهزودی از موتورهای فراوان که بلای جان خودروها و پیادهها هستند و از دست بر قضا آنان نیز نقش مهمی در جابهجایی مسافر دارند، سخن بگوییم که اغلب کارشان مانند صیادان، صید شکار؛ یعنی مسافر هستند که باید آرزو کنیم که این موتورسواران، مسافر بیچاره را در لابهلای خودروهایی که اغلب با تصادف تبدیل به آهنپارهای میشوند، سالم به مقصد برسانند. خدایا، یا الرحمن الراحمین! ما را در این دنیای دیوانه دیوانه حفظ بفرما.