کد خبر:
385093
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۳ سه شنبه ۱۰ مهر -
08:03
سخن مدیرمسئول
بازهم فوتبال قربانی گرفت
داستان عجیبیست! جماعت فوتبالیها، به هنگام اجرای مسابقات فوتبال گویی میپندارند که دارند عبادت میکنند؛ یا حتی فریضه مذهبی را بهجای میآورند که شاید قطع آن، یعنی قطع مسابقه فوتبال از گناهان کبیره بهشمار رود؛ حتی وقتی جان انسانها در میان باشد و این رویه ناپسندیدهای که من نگارنده، نظری 180درجه مخالف آن دارم؛ بهطوریکه عقیده دارم، مهمترین مسابقه رسمی هم که در حال انجام باشد، اگر پای مرگ انسانی در میان باشد، تعطیلی مسابقه مهمترین و واجبترین حکم است؛ اما اینکه چرا در کشور ما و توسط بعضی از کممایهدارترین مسئولان در فوتبال این باور وجود ندارد، بر من پوشیده است. بههرروی بسیار در کشور ما و به هنگام مسابقات و بهویژه در موقع مسابقه فوتبال بین دو تیم پرطرفدار ایرانی یعنی پرسپولیس و استقلال دیده شده است که از روی هیجان و عشق شدید به تیم محبوب، به ناگهان در روی سکوی تماشاگران، فردی دچار ایست قلبی میشود؛ اما نماینده فدراسیون اجازه نمیدهد که حتی پنجدقیقه مسابقه تعطیل شده و بهاصطلاح وقفه در آن ایجاد شود تا برای حفظ جان چنین فردی که دچار مشکل قلبی شده است چارهاندیشی کند و متأسفانه حتی اجازه نمیدهند، از آمبولانس مستقر در کنار زمین فوتبال پزشک یا پزشکیار آن، برای نجات یک انسان اقدام کند؛ ازجمله چندیپیش که در حین برگزاری مسابقه فوتبال، یکی از طرفداران تیم ملوان از فرط هیجان دچار مشکل قلبی شد که متأسفانه نماینده فدراسیون که بهنوعی میتواند حتی مسابقات را تعطیل کند، از دادن خدمات آمبولانس به این تماشاگر جلوگیری کرده و حتی حاضر نشده است یک دقیقه مسابقه تعطیل شود و به خواست جمع کثیر تماشاگران هم اعتنا نکرده که باکمال تأسف فرد مورداشاره، در میان ناباوری جان میدهد؛ حالآنکه درطول مسابقات در هوای گرم در هر 45دقیقه که به آن نیمه میگویند، داور مسابقه چند دقیقه را در این نیمه وقفه ایجاد میکند تا دچار گرمازدگی نشوند، پس برخورد اینگونه، یعنی یک بام و دو هوا، غیرقابلقبول است و اما وقتی میگویم جماعت فوتبالی، مقصود و مرام، در وهله اول مجموعه یک تیم است که شامل سرپرست و دستیار مربی و تدارکاتچی و جمع اعضای یک تیم میشود و در وهله دوم فدراسیون فوتبال و هیئتهای فوتبالی استانیست که در چنین مواقعی که یک علاقهمند به فوتبال درطول برگزاری مسابقه، جان به جانآفرین تسلیم میکند، باید خانواده چنین فردی مورد تکریم قرار بگیرند و مسئولین برای دلداری و همدردی با خانواده مرحوم با تمام وجود به دیدار خانواده او بروند تا از آلام آنان کاسته شود که این امر حسنهایست که هزینه مالی هم برای مسئولین فوتبالی نداشته و ندارد و تنها یک وظیفه انسانی، دینی و عرفی و سنتی در کشور ماست که در تمام ادارات، شرکتها، مؤسسات، صنوف مختلف جاری و ساریست؛ اما در فوتبال ما متأسفانه جایی ندارد و در این فوتبال تا دلمان بخواهند، دشمی و دشمنیست که با فرضیه محکم ورزش که در آن صفات و منش استانی بسیار دیده شده است در تضاد است. نمونه دیگری که اخیراً روی داد، یک نوجوان طرفدار تیم استقلال بود که برای برد این تیم، سر از پا نمیشناخت و تا چند روز پسازآن هم شادی و سرور میکرد و درطول مسابقه دچار هیجان شدید شد و جان شیرین را بر سر تماشای مسابقه تیم محبوبش تقدیم جانآفرین کرد که متأسفانه و با صدافسوس، از باشگاه استقلال حتی یکنفر به دیدن خانواده این نوجوان نرفت که جای پرسش بسیار دارد. ایکاش استقلالیها در این مورد اعلامنظر کنند.