کد خبر:
385320
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر -
07:55
«آبهای بهاری»؛ عاشقانه مشهور «ایوان تورگینیف»
سهیلا انصاری
داستان «آبهای بهاری» در زمره مشهورترین آثار «تورگینیف»؛ نویسنده مشهور روسیست که به موضوع ابدی ادب و هنر؛ یعنی «عشق» اختصاص دارد. آثار او را نویسندگانی نظیرِ «چخوف» (که تا مغز استخوان روس است)، «رومن رولان» (فرانسه) و «ارنست همینگوی» (آمریکا) دوست داشتند. همچنین بسیاریدیگر از نویسندگان در آثار و خاطرات و نامههای خود از این نویسنده نامدار با تحسین فراوان یاد کردهاند و امروز هم در سراسر جهان و بهزبانهای گوناگون نوشتههای او را میخوانند. او از یک خانواده اشرافی بود و اجدادش از شخصیتهای معروف روس بودند. در اکثر آثارش، اوضاع زندگی هموطنان خود را که اکثر آنها دهقان و از طبقات پایین جامعه بودند، به رشته تحریر درآورد؛ و حقایق تلخ و ناگوار زندگی محرومان را نشان داده است. «آبهای بهاری» روایت مردیست بهنام «سانین دیمیتری پاولوویچ» که شبی بعد از برگشت از ضیافت به خانه، احساس ملال و خستگی شدیدی در خود کرد. کنار شومینه دراز کشید تا شاید خستگی بهدر کند؛ اما تأثیری نداشت. بهسمت میزش که در اتاق بود رفت و شروع کرد به بازکردن کشوها که ناگهان در یکیازآنها جعبهای هشتضلعی دید که خیلی قدیمی بود و نظرش را جلب کرد. جعبه را باز کرد و باکمالتعجب در آن، صلیب کوچکی از یاقوت دید. چندلحظه به صلیب خیره شد و بعد چهرهاش حالت تأسف و شادی را توأمان در خود گرفت. درآنلحظه بسیاری از خاطرات دور بهیادش آمد. این است آنچه او بهیاد آورد: این پیشامد، در تابستان 1840 روی داد. «سانین» درآنزمان 22سال بیشتر نداشت. او دارایی زیادی نداشت؛ اما آدمی آزاد و مستقل بود. بعد از درگذشت یکی از اقوام دور، ارثیهای به او رسید. او تصمیم گرفت قبلازاینکه به خدمت سربازی برود، با این پول به خارجازکشور سفر کند. تصمیم گرفت به ایتالیا سفر کند و در راه بازگشت به روسیه، به شهر فرانکفورتِ آلمان رفت. همانطورکه از کوچههای فرعیاش میگذشت، چشمش به یک شیرینیفروشی ایتالیایی افتاد و تصمیم گرفت به آنجا برود. بهمحضِ ورود، چشمش به دختر سیهموی زیبایی افتاد که از همانلحظه اول دلش را بُرد. «جما» یک دختر زیبای ایتالیایی بود. بعدازمدتی که از آشنایی آنها گذشت، «سانین» میفهمد که «جما» نامزد یک آلمانی ثروتمند؛ اما کمشعور است. درپیِ دوئل قهرمانانهای که «سانین» برای آبروی «جما» به آن تَن میدهد، «جما» نیز عاشق او میشود و اتفاقات هیجانانگیزی رخ میدهد. «تورگینیف» بهشایستگی توانسته است با احتیاط و دقت و با حس ادب و نزاکت و نیز حفظ حد و اندازه، با اینموضوع ظریف و حساس زندگی انسانی برخورد کند و ارتباطات مرکب و بغرنج آنرا با سایر جوانب هستی بشر بهظرافت موردبررسی و آموزش قرار دهد. عشقی که «تورگینیف» در آثارش توصیف میکند، فقط هدیه مقدس سرنوشت نیست؛ بلکه آزمایش احساس و عاطفه انسانیست و آدمی را سوی مهمترین هدف زندگی؛ که هر بشری «انسان حقیقی» باشد، میکشاند. کتاب «آبهای بهاری» با ترجمه «عبدالحسین نوشین» توسط نشر «بوتیمار» بهچاپ رسیده است؛ رمانی از سهگانه عاشقانه «تورگینیف» شامل «آبهای بهاری»، «آسیا» و «نخستین عشق». در «آبهای بهاری» عشق، با هوس و خیانت درآمیخته و طوری پیش میرود که «تورگینیف» سهبار آن را بازنویسی میکند؛ ولی درنهایت خودش معتقد است که داستان غیراخلاقیست. بااینکه این رمان، نظر منتقدان زیادی را بهخود جلب نکرد؛ ولی طرفداران بسیاری دارد و من نیز شخصاً خواندن آن را خالیازلطف نمیدانم.