چندیپیش همزمان با ۱۳ آبانماه؛ سالروز «مبارزه با استکبار جهانی»، مرحله کشوری رویداد «نقش طوفان» بههمت «مرکز امید» برگزار شد. دراینرویداد که بهمناسبت سالروز مبارزه با استکبار جهانی برگزار شد، «مرکز رشد نوجوان امید» با هدف گرامیداشت قهرمانانی که جان خود را فدای تفکیک حق و باطل برای مردم دنیا کردند، تصمیم به برگزاری اینرویداد گرفت. اینرویداد بااستفادهاز هنر نقاشی بهعنوان ابزاری برای انتقال مفاهیم انسانی و با بهره از خلاقیت نوجوانان هنرمند، جهت پاسداشت آرمان فلسطین و گرامیداشت شهدای مقاومت برگزار شد. هدف اینرویداد شناسایی بیش از ۲۰۰ هنرمند نوجوان در حوزه هنرهای تجسمی و بهویژه نقاشی بود تا بخش تجسمی باشگاههای امید در استانهای مختلف فعال شوند. پویش «نقش طوفان» از تاریخ ۹ آبانماه تا ۱۸ آبانماه ۱۴۰۳ در استانهای خراسانرضوی، سمنان، گلستان، البرز، مرکزی، فارس، خوزستان، چهارمحالوبختیاری و گیلان برگزار شد. این پویش با همکاری اساتید و هنرمندان متخصص در استانها و هماهنگی با میز هنرهای تجسمی، به خلق آثار هنری درجهت گرامیداشت قهرمانان و شهدای مقاومت و مبارزه با استکبار پرداخت. همینامر ما را برآنداشت تا با «بهار امانی» و «شادی قنادی»؛ از شرکتکنندگان دراینرویداد بهگفتوگو بنشینیم.
«نقش طوفان»؛ تجربهای جالب و ارزشمند
خودتان را معرفی کنید و از رشته تحصیلی و مسیری که باعث شد دراینرویداد شرکت کنید بگویید. همچنین توضیح دهید تابهامروز چه تجربهای ازاینرویداد بهدست آوردهاید؟
بهار امانی: از استان البرز هستم؛ شهر کرج. دانشآموز هنرستان حضرت آیتالله خامنهای و در رشته گرافیک تحصیل میکنم. دراینمسابقه بهپیشنهاد مدرسه شرکت کردم. هدفم از شرکت دراینرویداد، کسب تجربه و ایجاد رزومه هنری بود. علاقه و ذوق هنری من همیشه قوی بوده و همین باعث شد به اینرویداد ورود کنم. ما بههمراه گروهمان چندروز روی اثرمان کار کردیم تا کامل شود. سپس به ما اطلاع دادند باید برای ارائه اثرمان به تهران برویم و برنامه را ادامه دهیم.
شادی قنادی: من نیز از کرج هستم و هنرستان حضرت آیتالله خامنهای. من و بهار باهم این اثر را خلق کردیم. کار ما مشترک بود و روند خلق اثر خیلیخوب پیش رفت. از نتیجه کارمان رضایت داشتیم و خوشحالیم که اثرمان انتخاب شد و توانستیم بهاینمرحله برسیم. این تجربه برای ما بسیارجالب و ارزشمند بود. امیدوارم فرصتهای بیشتری برای شرکت در چنین رویدادهایی پیش بیاید و بتوانیم از این تجربیات استفاده کنیم.
نمایش مفهوم صلح و جهانی عاری از جنگ از اثرتان بگویید؛ چهچیزی خلق کردید و چه پیامی در آن وجود دارد؟
بهار امانی: هدف ما نمایش مفهوم صلح بود؛ جهانی عاری از جنگ. در اثرمان بهویژه به کودکانی که در مناطق جنگزده زندگی میکنند، اشاره کردیم؛ کودکانی که در فلسطین، غزه، اوکراین یا هرجای دیگر دنیا گرفتار جنگ هستند. این کودکان نباید چنین وضعیتی را تحمل کنند. حق آنها ایناستکه در آرامش رشد کنند؛ مثل کودکانی که در ایران یا هرجای دیگری در امنیت زندگی میکنند. حق دارند به مدرسه بروند، بازی کنند و از تمام حقوق اولیه خود بهرهمند شوند؛ اما متأسفانه جنگ آنها را از این حقوق محروم کرده است.
لذت از فرآیند خلق یک اثر هنری از احساسی که هنگام خلق اثر هنری داشتید، برایمان بگویید.
شادی قنادی: حس فوقالعادهای بود. من و بهار دائماً بههم انرژی میدادیم و همکاری ما هماهنگ بود. هیچ اختلاف یا تنشی بینمان وجود نداشت. همهچیز با انرژی مثبت پیش میرفت و اینموضوع باعث شد از فرآیند خلق اثرمان بسیار لذت ببریم.
بهار امانی: خلق اثر هنری؛ بهویژه درباره یک موضوع فرهنگی مثل کودکان درگیر جنگ، حس عمیقی به ما میدهد. در چنین لحظاتی، حس میکنیم توانستهایم تاحدی خودمان را به آن کودکان و شرایط دشوارشان نزدیک کنیم. این تجربه برای ما فرصتی بود تا باتماموجود تلاش؛ و مفهوم همدلی را درک و منتقل کنیم.
جنگ؛ پدیدهای همیشه منفی
شما دو مفهوم کاملاً متضاد را در اثرتان پیوند زدهاید؛ ازیکسو هنر و زیبایی که برپایه لذت و الهام بنا شده و ازسویدیگر جنگ و کشتار. این تضاد چگونه به خلق اثری هنری منجر شده است؟
شادی قنادی: وقتی درباره چنین موضوعاتی کار میکنیم، پیام اصلیمان ایناستکه جنگ هیچگاه پدیدهای مثبت نیست. دراینمیان، کودکان و خانوادهها بیشترین آسیب را میبینند؛ نهفقط دولتها یا نظامها. بهار هم همیشه تأکید دارد که همانطورکه کودکان ایران در امنیت و آرامش زندگی میکنند، کودکان سایر کشورها هم باید حق زندگی سالم و شاد را داشته باشند.
بهار امانی: هنر میتواند جنبههای مختلف داشته باشد؛ از هنر اعتراضی گرفته تا آثاری که به مسائل فرهنگی و اجتماعی میپردازند. هنرمند با ابزارهای دراختیارش؛ مثل قلممو و رنگ و ... تلاش میکند حس همدلی و همدردی خود را نسبت به موضوعات اجتماعی بیان کند. دراینمورد خاص، کوشیدیم با اثرمان پیامی انسانی و جهانی درباره آسیبهای جنگ منتقل کنیم.
هنر یعنی خلق نگرشها و دیدگاههای تازه از نگاه شما، هنر و هنرمند چگونه تعریف میشوند؟
شادی قنادی: هنرمند کسیستکه اثری را باتماموجود خلق کند. این فرایند باید از صمیم قلب انجام شود؛ نه صرفاً برای انجام وظیفه. هنرمند همه حسها و عواطف خود را در اثرش تجسم میبخشد. همچنین، او باید به موضوعات هنری اشراف داشته باشد و همواره برای ارتقای دانش و مهارتهایش تلاش کند. هنر، درواقع، خلق نگرشها و دیدگاههای تازه است.
غیرهنرمندان؛ فاقد درک ارزش واقعی آثار هنری
بهنظر شما، برخورد مسئولان پرورشی و معلمان با محصولات هنری که در مدرسه خلق میشود چگونه است؟ آیا نیازهای شما بهعنوان دانشآموز هنری برآورده میشود؟
بهار امانی: در بسیاریازموارد نه؛ متأسفانه مدارس اغلب امکانات لازم برای پرورش استعداد هنری دانشآموزان را ندارند. علاوهبراین؛ افرادیکه هنرمند نیستند، معمولاً نمیتوانند ارزش واقعی یک اثر هنری را درک کنند. ازاینرو، مدیران و ناظمان مدارس معمولاً توانایی کافی برای فراهمکردن ابزارها و محیط مناسب برای دانشآموزان هنری را ندارند.
شادی قنادی: بسیاری از مسئولان فقط بهفکر بالابردن سابقه و اعتبار مدرسه خود هستند؛ بیاینکه به نیازهای واقعی هنرمندان توجه کنند. آنها به ضرورت یک کارگاه تمیز، ابزار مناسب یا حتی برگزاری یک ژوژمان قوی توجهی ندارند.
بهار امانی: دیدگاه مدیران و معلمان غیرهنری نسبت به آثار هنری سطحیست. آنها یک نقاشی را فقط ترکیبی از رنگها و اَشکال میبینند؛ درحالیکه هنرمند به عمق موضوع نگاه میکند. هنر برای ما فراتر از ظاهر؛ و بازتاب احساسات و تلاشهای درونی ما محسوب میشود. چنین نگرشی ازسوی مسئولان باعث میشود استعدادهای هنری در مدارس نادیده گرفته شوند و رشد نکنند.
«نقش طوفان»؛ فرصتی مناسب برای پرورش هنرمندان جوان
دراینرویداد شرکت و اثری خلق و تجربهای کسب کردید. بهنظر شما برگزاری چنین رویدادهایی چه تأثیری دارد؟
بهار امانی: اینرویدادها فرصت خوبی برای پرورش هنرمندان جوان است و باعث میشود هنرمند دیده و شناخته شود؛ اما اگر بخواهیم بگوییم چنین رویدادهایی میتوانند به هنرمند دیدگاه تازه یا سبکی جدید ببخشند، شاید تاحدی مؤثر باشند؛ اما کاملاً کافی نیستند. اینگونه تجربهها بیشتر درجهت تقویت ارتباطات اجتماعی و یادگیری نکات جدید در مسیر خلق اثر هنری مؤثرند. البته اگر موضوعاتی که مطرح میشوند به دغدغههای نوجوانان و دانشآموزان نزدیکتر باشند، تأثیرگذاری بیشتری خواهند داشت؛ مثلاً مسائل مرتبط با جنگ برای ما مهم است؛ اما شاید دغدغههای ملموستری مثل شرایط اقتصادی یا روابط اجتماعی تأثیر عمیقتری بر ما داشته باشد. خلق اثری برپایه یک موضوع نزدیک به احساسات و زندگی روزمره هنرمند، باعث میشود که هم اثر حرفهایتر باشد و هم خلق آن لذت بیشتری داشته باشد.
شادی قنادی: من هم کاملاً موافقم. اگر موضوعاتی که در چنین رویدادهایی مطرح میشوند، بیشتر با زندگی نوجوانان همخوانی داشته باشند، هنرمندان جوان بهتر میتوانند با آنها ارتباط برقرار و آثار قویتری خلق کنند. مثلاً من نمیتوانم کاملاً شرایط کودکی را که در جنگ زندگی میکند، درک کنم؛ اما میتوانم با او همدلی کنم. بااینحال، اگر موضوعی انتخاب شود که مستقیماً به زندگی ما مربوط باشد، این ارتباط عمیقتر و اثرگذاری بیشتر خواهد بود.
تأثیرگذاری چندینبرابری آثار خلقشده از دل دغدغهها
چه موضوعاتی را در ذهن دارید که میتواند در چنین رویدادهایی بهعنوان موضوعات اصلی قرار بگیرد؟
بهار امانی: برای مثال موضوعاتی مثل روابط خانوادگی، فشارهای اقتصادی یا شرایط اجتماعی که نوجوانان امروز با آن مواجهاند، میتوانند محور آثار هنری باشند. مشکلات اقتصادی تأثیر زیادی روی زندگی نوجوانان گذاشته است؛ چه ازلحاظ شخصی و چه از نگاه خانوادههایشان. اگر اثری از دل این دغدغهها خلق شود، تأثیرگذاری آن چندبرابر خواهد بود.
شادی قنادی: بسیاری از نوجوانان امروز، بهدلیل شرایط اقتصادی، مجبورند کار کنند تا باری بر دوش خانوادههایشان نگذارند. این دغدغهها بخشی از زندگی روزمره ماست و پرداختن به آنها میتواند به هنرمندان جوان کمک کند تا هم آثار عمیقتری خلق کنند و هم حس واقعی خود را در اثرشان بازتاب دهند.
لزوم درک عمیق از هنر توسط مسئولین پرورش استعدادهای هنری
امروز در مدارس چه کمبودهایی درزمینه هنر حس میشود؟
بهار امانی: بهنظرم افرادیکه مسئولیت پرورش هنرمندان جوان را برعهده دارند، باید خودشان هنرمند بوده یا دستکم درک عمیقی از هنر داشته باشند. آنها باید نوجوانان را بهسمت خلق آثاری سوق دهند که با شرایط زندگی خودشان و جامعهشان مرتبط است. البته پرداختن به مسائل جهانی مثل جنگ نیز مهم است؛ اما بهتر است ابتدا به مسائل و چالشهای داخلی و نزدیکتر به خودمان توجه شود. اینکار هم برای هنرمند و هم برای جامعه تأثیرگذارتر خواهد بود.
خانوادهها و باورنکردن کامل هنربه موضوع هنر بومی بازمیگردیم. اگر بخواهیم درباره آن صحبت کنیم، چه دیدگاهی دارید؟
شادی قنادی: اینموضوع به این برمیگردد که خانوادهها هنوز به هنر بهطورکامل بهعنوان عنصری سازنده برای تربیت فرزندانشان، باور ندارند. این نگرانی از اینجا میآید که ممکن است فرزندشان با انتخاب هنر بهعنوان مسیر زندگی خود با مشکلاتی مواجه شود. بهنظرم اگر فردیکه در حوزه هنر تخصص دارد بهعنوان سرپرست هنری درنظر گرفته شود، میتواند این نگرانیها را کاهش دهد؛ اما درحالحاضر، متأسفانه این درک بهطورکامل وجود ندارد.
بهار امانی: دقیقاً. یکی از دلایل این نگرانیها ایناستکه افراد آگاه در حوزه هنر، اینموضوع را ترویج نمیکنند و حتی خود خانوادهها نسبت به هنر بهطورکامل درک صحیحی ندارند. بسیاری از خانوادهها هنوز نمیدانند آیا هنر میتواند درآمدزایی داشته باشد یا خیر. بسیاریازافراد تصور میکنند مشاغل هنری؛ ازجمله گرافیک، درآمد پایدار ندارند و شاید حتی برخی به دانشآموزان گرافیک بگویند در آینده باید بساط خود را در خیابان پهن کنند! درحالیکه واقعاً هیچ مشکلی با بساطکردن نیست؛ اما نگرش عمومی بهاینگونه مشاغل و هنر در ایران منفیست. بهنظرم دلیل اصلی این نگرش ایناستکه ما در ایران نمایندهای برای هنر نداریم که به مردم نشان دهد هنر چیست و چگونه میتواند جایگاه خود را در جامعه پیدا کند.
امین کردبچه چنگی