کد خبر:
385418
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۳ دوشنبه ۲۶ آذر -
08:13
چرا بعضی کاربران مجازی «فحاشی» میکنند؟
زیست در فضای شبکههای اجتماعی، ادبیات خاصی را بهوجود آورده که متفاوت با فضای حقیقیست و گاه شاهدیم انواع خشونت کلامی و کاربرد کلمات آزاردهنده و الفاظ رکیک در آن فراوانی زیادی دارد؛ اما علت رواجِ این ادبیات در فضای مجازی چیست؟ بهگزارش ارینب سیفی (ایرنا)؛ خشونت کلامی در شبکههای اجتماعی، به استفاده از واژگان، علائم، تصاویر و درمجموع: محتواهایی بهمنظور ارعاب، آسیبرساندن یا تحتتأثیرقراردادن و عقبراندنِ دیگران اشاره دارد. ایننوع خشونت میتواند شامل توهین، تهدید، تحقیر یا انتشار شایعات و اطلاعات نادرست باشد. خشونت کلامی دراینشبکهها ممکن است دربردارنده آثاری منفی و جدی بر سلامت روانی و عاطفی افراد باشد و به ایجاد محیطی ناسالم و پرتنش در فضای آنلاین منجر شود. استفاده از ایننوع ادبیات، از دید برخی ناظران بین کاربران شبکههای اجتماعی نمودی فزاینده دارد و حضور در فضای مجازی را با مشکلاتی مواجه ساخته. «سید علی موسوی» (پژوهشگر، نویسنده و مترجم در حوزه سواد رسانه) دراینباره توضیحاتی دارد.
«تعریف خشونت کلامی در شبکههای اجتماعی چیست و چه دستهبندیهایی دارد؟» بهتر است که قبل از پاسخ به این سؤال، ابتدا به پدیده خشم و شناخت آن بپردازیم. بهترین نقطههای شروعِ تأمل درباره خشم تعریف «ارسطو» است. این تعریف نهچندان کامل؛ اما مفید است. او میگوید که خشم، واکنشیست مقابل صدمهای قابلتوجه به چیزی یا کسیکه انسانِ خشمگین برایش اهمیت و ارزش قائل است. در میان تمام احساساتمان، هیچ احساسی بهاندازه خشم، نیازمند بازاندیشیِ جدی و روشنِ ما نیست. خشم، هرروز اکثر ما را در چنگالش اسیر میکند؛ در روابط شخصی، کار، در سفر و اغلب در زندگیِ سیاسی. مردم، خشم را احساس قدرتمندی میدانند که با عزتنفس و مردانگی یا درمورد زنان، بهرخکشیدن برابریشان با مردان، درپیوند است. ازاینمنظر، اگر برابر توهینها و خطاهای دیگران باخشم واکنش نشان ندهید، دیگران تصور میکنند که بزدل و ستمپذیرید! ظهور رسانههای اجتماعی، زندگی در عصر اطلاعات و ارتباطات و جامعه شبکهای، شیوه ابراز خشم ما را تغییر دادهاند و شاهد ظهور دو گونه از خشم باعنوان «خشم آنلاین/خشم آفلاین» هستیم. رسانههای اجتماعی ابراز خشم را آسانتر ساختهاند و ابزار اینکار عملاً بهصورت شبانهروزی در دستمان است! همچنین، این فناوری برخی هزینههای ابراز خشم را کاهش میدهد. رودرروشدن و انتقاد از کسی در زندگی واقعی، غالباً خطرناکتر از انتقاد در پلتفرمهای شبکههای اجتماعی مثل ایکس (توئیتر سابق) است. اینها بدینمعناستکه «آستانه ابراز خشم آنلاین شاید پایینتر از آستانه ابراز خشم آفلاین باشد». بهزبانسادهتر: ابراز خشم به یک غریبه در خیابان، خطرناکتر از ابراز خشم در ایکس (توئیتر سابق) است. باید گفت: در شبکههای اجتماعی میتوانیم مستقیم سراغ ابراز خشم برویم؛ بیآنکه خودمان واقعاً و عمیقاً خشمگین باشیم! مشکل، زمانی ایجاد میشود که اینکار موجب توهم جمعی خشم افکار عمومی مثل «حمله جمعی به اکانتهای سلبریتیها و اینفلوئنسرها» شود. رسانه اجتماعی، راهی دراختیار ما قرار داده تا خشممان را از محل کار (که معمولاً قدرت تغییر آنرا نداریم) به همه عرصههای دیگر زندگی انتقال دهیم. خشونت کلامی در شبکههای اجتماعی، انواع مختلفی دارد که به برخیازآنها اشاره میکنیم:
توهین و تحقیر که شامل استفاده از الفاظ یا عباراتی میشود که فرد یا گروهی را تحقیر کرده، کوچک شمرده یا بیارزش جلوه میدهند؛ مثلاً استفاده از القاب توهینآمیز یا تمسخر ظاهر، عقاید یا هویت افراد.
تهدید که شامل بیان جملاتیست که حاوی وعدهای برای آسیبرساندن به فرد یا اموال او باشد؛ مثلاً «اگر اینکار را انجام دهی، پشیمان میشوی!»
افترا و شایعهپراکنی؛ یعنی انتشار اطلاعات دروغین یا تحریفشده با هدف آسیبرساندن به شهرت فرد یا گروهی؛ بهعنوانمثال: پخش شایعات دروغ درباره زندگی خصوصی یک فرد.
تبعیض و نفرتپراکنی: محتواییست که براساس نژاد، جنسیت، مذهب، قومیت یا گرایش جنسی، تبعیض یا نفرت ایجاد کند؛ مثلاً انتشار پستهایی که یکگروه قومی را سامانمند هدف قرار دهند.
آزارواذیت؛ ارسال مکرر پیامها یا نظرات آزاردهنده برای یک فرد است که نمود آنرا در ارسال پیامهای مکرر با محتوای توهینآمیز در بخش نظرات (کامنت) یا پیامهای خصوصی (دایرکت) میبینیم.
اما علت بددهنی و فحاشی افراد در فضای مجازی چیست؟ «خشونت کلامیِ» کاربران در شبکههای اجتماعی دلایل متعدد دارد که میتوان آنها را در چهار دسته کلی روانشناختی، اجتماعی، فرهنگی و ساختاری-تکنولوژیک قرار داد. این دلایل، به ترکیب ویژگیهای انسانی و ساختارهای خاص فضای مجازی برمیگردد که درادامه توضیح میدهیم:
دلایل روانشناختی
گمنامی: در شبکههای اجتماعی، کاربران اغلب با نام مستعار یا بدون افشای هویت واقعی فعالیت دارند. این گمنامی باعث کاهش احساس مسئولیت و ترس از پیامدهای رفتار خشونتآمیز میشود.
تخلیه خشم و ناکامی: افرادیکه در زندگی واقعی با مشکلات، ناکامیها یا استرس مواجهاند، ممکن است از فضای مجازی برای تخلیه هیجانات منفی خود استفاده کنند.
خودشیفتگی: برخی افراد بهدلیل خودشیفتگی یا نیاز به جلبتوجه، از رفتارهای تهاجمی یا تحقیر دیگران برای اثبات برتری خود استفاده میکنند.
فقدان همدلی: در ارتباطات آنلاین، عدممشاهده واکنشهای عاطفی دیگران (مانند ناراحتی یا خشم) میتواند باعث کاهش همدلی و تشدید رفتارهای خشونتآمیز شود.
حس قدرت کاذب: فضای مجازی به کاربران این امکان را میدهد بدون ترس از پاسخگویی مستقیم، دیدگاههای خود را با قدرت بیشتری ابراز کنند.
دلایل اجتماعی
تقلید از رفتار جمعی: وقتی کاربران شاهد خشونت کلامی دیگران در بخش نظرات یا پیامها هستند، ممکن است به تقلید از آن رفتار بپردازند. اینامر میتواند بهنوعی رفتار جمعی منجر شود که خشونت را عادی جلوه میدهد.
فرهنگ رقابتی: در برخی جوامع، فضای مجازی بستری برای رقابتهای اجتماعی یا ایدئولوژیک است. اینرقابتها میتواند منجر به استفاده از زبان تهاجمی برای دفاع از مواضع یا تحقیر رقبا شود.
نبود آموزش سواد رسانهای: بسیاری از کاربران؛ بهویژه نوجوانان و جوانان، فاقد مهارتهای لازم برای مدیریت هیجانات و ارتباطات سالم در فضای مجازی هستند.
بحران هویت: برخی افراد برای تثبیت هویت در فضای آنلاین، به رفتارهای افراطی؛ ازجمله خشونت کلامی روی میآورند تا دیده شوند یا احساس قدرت کنند.
دلایل تکنولوژیک و ساختاری
الگوریتمهای شبکههای اجتماعی: الگوریتمهای برخی پلتفرمها محتواهایی را برجسته میکنند که جنجالی، بحثبرانگیز یا هیجانی باشند. این میتواند کاربران را بهسمت تولید یا مشارکت در خشونت کلامی سوق دهد.
عدمنظارت مؤثر: نبود قوانین یا ابزار نظارتی قوی برای کنترل محتوای خشونتآمیز در برخی شبکههای اجتماعی، این رفتارها را تسهیل میکند.
سرعت انتشار و بازخورد: در فضای مجازی، پیامها سریعاً منتشر شده و بازخورد فوری (مانند لایک یا کامنت) دریافت میکنند. این بازخوردها میتواند کاربران را به ارسال پیامهای تهاجمی یا خشونتآمیز تشویق کند.
چندگانگی مخاطبان: در شبکههای اجتماعی، کاربران با گروههای مختلف و گاه متضاد درتعاملاند. این تنوع میتواند باعث بروز تنشها و درگیریهای کلامی شود.
دلایل فرهنگی
عادیسازی خشونت در رسانهها: نمایش مکرر خشونت کلامی در رسانهها، سریالها یا شوهای تلویزیونی میتواند به عادیسازی این رفتار در فضای مجازی کمک کند.
عدمتحمل تفاوتها: در جوامعی که تنوع فرهنگی، مذهبی یا سیاسی؛ با تعصب و عدمپذیرش همراه است، شبکههای اجتماعی به محلی برای تخلیه این تعصبات تبدیل میشوند.
نبود گفتگوهای سازنده: کمبود آموزش مهارتهای گفتوگوی سالم و سازنده باعث میشود که افراد بهجای بحث منطقی، به توهین و خشونت روی بیاورند.
چرا بعضاً افرادیکه در فضای حقیقی شخصیت مؤدبی دارند، در شبکههای اجتماعی ادبیات متفاوتی پیدا میکنند؟ «گایا وینس» (روزنامهنگار بریتانیایی) مقالهای دارد باعنوان «چرا مردمِ خوب، در فضای آنلاین، بد میشوند؟» که در آوریل ۲۰۱۸ در تارنمای «موزاییک» منتشر کرد و پاسخی به این سؤال داشته و میگوید که بخش گستردهای از رفتار ضداجتماعی آنلاین، ناشی از ناشناسماندن تعاملات آنلاین است. هزینه بدنامیِ رفتار فرومایه دراینتعاملات نسبت به محیط آفلاین کمتر است. رسانههای اجتماعی ابراز خشم را آسانتر ساختهاند و ابزار اینکار درعمل و بدون محدودیت خاصی دراختیارمان است. این فناوری برخی هزینههای ابراز خشم را کاهش میدهد. البته فراموش نکنیم: خشم هم مانند هر محرک دیگر، دارای خاصیتی اعتیادآور است؛ به آن عادت میکنید و آنوقت بهدنبال چیزهایی میگردید که شما را عصبانی کند. خشم، نوعی «توهم قدرت» را با خود بههمراه دارد. خشم نه برای سلامت خود؛ بلکه برای سلامت کل جامعه پیامدهای مهمی دارد. خشمِ کنترلنشده محیط اجتماعی را آلوده میکند. هربار فوران خشم، توجیهیست برای فوران بعدی. عادتشدن این رفتارها باعث ظهور و بروز ترولها در شبکههای اجتماعی میشود.