آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
چهره مخدوش فوتبال
کد خبر: 395489 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ دي - 08:33

سخن مدیرمسئول

چهره مخدوش فوتبال

اگر بپذیریم که فوتبال از حالت ورزش و سرگرمی بیرون آمده و به یک حرکت خودجوش اجتماعی بدل شده است، سخن به‌گزاف نگفته‌ایم؛ چون روزهای شنبه و یکشنبه در اروپا، آمریکا، استرالیا، آفریقا و حتی آسیا، جماعتی که بیش از 700‌میلیون را بالغ می‌شوند، به تماشای فوتبال می‌نشینند و دو روز تعطیلی هفته را با خوشحالی و در محیطی سالم سپری می‌کنند و در کشورهای عربی و اسلامی نیز بر‌همین‌روال افراد در روزهای جمعه و شنبه با حضور در استادیوم‌ها یا در پای گیرنده‌ای به‌نام تلویزیون یا به‌عنوان طرفدار یا در لباس علاقه‌مند به فوتبال، روز تعطیل را به‌خوبی و خوشی سپری می‌کنند که باید گفت به‌واسطه فوتبال از حجم زیادی از می‌خوارگی کاسته می‌شود و اغلب به‌صورت خانوادگی تعطیلات هفته را با تماشای فوتبال سپری می‌کنند. پس می‌توان فوتبال را ورای ورزش و شاید پدیده‌ای بنامیم که مهم‌ترین اوقات سرگرمی بخش عمده‌ای از مردم را به‌خود اختصاص داده است؛ اما در کشور ما فوتبال معنی این‌چنینی جهانی ندارد؛ چراکه اولاً دو روز تعطیل اغلب اوقات مسابقه فوتبال برگزار نمی‌شود؛ دوما اصلاً مسابقات در کشور ما تقویم ثابتی نداشته و همچنان ندارد و چون انجام آن توسط فدراسیون فوتبال ناپایدار و نامشخص است، به‌نوعی جنبه هر‌کی به هر‌کی به‌خود گرفته و تقویم برگزاری پاره‌ای‌اوقات، باعث سردرگمی علاقه‌مندان هم می‌شود؛ چون‌ که بعضی‌اوقات همان روز مسابقه هم ساعت اجرا حتی یک‌ساعت مانده به انجام مسابقه تغییر می‌کند؛ بنابراین خانه از پای‌بست ویران است؛ حال‌آنکه خواجه از پی نقش ایوان است! وقتی مسئله‌ای یا کاری به‌صورت باری‌به‌هرجهت برگزار یا انجام شود، خود کار هم دستخوش هیجان و تغییر خواهد شد و لذا این بی‌برنامگی به درون زمین مسابقه و به سکوهای تماشاچیان هم با شدت چند‌برابری کشیده می‌شود. اینک باوجودی‌که متعدداً از جریانات منفی درون زمین، روی سکوها، روی نیمکت ذخیره‌ها و عوامل مجری مسابقه سخن گفته‌ایم که از حد مثنوی 72‌من فراتر رفته و 72‌تن را هم گذرانده است و چون روال از ابتدا اشتباه بوده است، همچنان وضع بدتر و بدتر می‌شود. در هفته‌ای که گذشت، نمونه‌ای از آن‌را در استادیوم قائم‌شهر و به ‌هنگام مسابقه فوتبال در قالب لیگ برتر ایران میان نساجی قائم‌شهر و تراکتورسازی تبریز دیدیم که واقعاً آزاردهنده و عذاب‌آور شده است. دراین‌خصوص باید علت را نه درروی سکوها، بلکه از درون باشگاه و توسط افرادی ماجراجو که به‌عنوان لیدر باعث این اوضاع بد شده‌اند، جستجو کرد. در هیچ کجای دنیا، فوتبالیست‌ها، مسئولین باشگاه، دست‌اندرکاران اجرای مسابقات، میکروفن به‌دست دیده نمی‌شوند و بازهم در هیچ نقطه‌ای از جهان، رسانه‌ها متأسفانه تابدین‌حد رنگی نمی‌شوند؛ تاجایی‌که عده‌ای از خبرنگار‌نماها، قبل و بعد از مسابقه و در سالن کنفرانس با سؤالات خارج از مسابقه، این‌همه ایجاد تشنج ‌‌کنند؛ حتی بازیکنان تیم‌ها حرفه‌ای هستند؛ و اما در کشور ما نیز چون سخن از دریافت 50‌میلیارد و 100‌میلیارد بابت قرارداد است و گیرندگان میلیاردی آن‌را حرفه خود می‌دانند، باید مقررات حرفه‌ای را لحاظ کرده و به آن پایبند باشند که با صد افسوس نبوده و نیستند؛ تاجایی‌که کار جنجال حتی در بین مسابقه و درطول مسابقه، یک بازیکن که معمولاً همیشه حادثه‌آفرین است، همچنان به رویه خود ادامه می‌دهد و فدراسیون مصلحت‌اندیش هم با این فرد یا ده‌ها‌نفر دیگر چون او، برخوردی جدی و قطعی نمی‌کند و لذا جریان داخل زمین به سکوها منتقل می‌شود که حاصل آن شکستن صدها صندلی تماشاگر است و زیان میلیاردی به باشگاه. کار در این مسابقه آن‌قدر به فضاحت می‌کشد که بعضی از فوتبالیست‌ها یا مجریان و تماشاگران سر از کلانتری درمی‌آورند و بازهم بر طبق روال، با من بمیرم و تو بمیری و ریش گرو‌گذاشتن، خاطیان از دست قانون که مجری نظم است، فرار می‌کنند. باید گفت: «روز از نو و روزی از نو»؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که قصه فوتبال ما تمام ناشدنی‌ست.

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه