کد خبر:
395501
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ دي -
08:29
سخن مدیرمسئول
فرار مغزها تا به کجا؟!
بازهم مهاجرت و بازهم ترک وطن! اگر فرار مغزها پدیدهای زشت بدانیم که فرد یا افرادی جلای وطن میکند تا در دیار غربت، زندگی راحتتری داشته باشند بهیقین تصوری باطل و انکارناپذیر است؛ زیرا قبلاً اینجریان رواج داشته است و پسازمدتها اقامت در غیر وطن به عشق به ملک آباواجدادی آنقدر قوی بوده است که به هنگام ورود به وطن، اغلب به خاک میافتند و اشک شوق و شادی از دیدگان جاری میشود و این رازیست که نمیتوان آنرا منکر شد، این مقدمه را گفتم تا به اصل مهاجرت از وطن بپردازم، چون اگر خروج نفرها را فراوان میداشتیم اینک با یک پدیده زشت دیگر بنام فرار نیروی کار روبرو هستیم که جوانان کشور که از دستبرقضا، از تحصیلات عالیه بیبهره هستند موجوار درحرکتاند تا بهخیال خام خود، باکارهای پست، در خارج پول پارو بکنند که زهی خیال باطل و به مصداق دنیای گذشته شتر در خواب بیند پنبهدانه و لذا ترک وطن و رفتن به دنیای دیگر که نه بافرهنگ ما همخوانی دارد و نه با سرشت ما، چراکه در تاریخ چندهزارساله کشورمان ایرانی هرگز تن به ذلت و خواری نمیدهد و همواره در نهادش استقلال، خودکفایی و قائمبهذات، جای گرفته که حاضر نیست برای پول بیشتر یا زندگی راحتتر، از آرمانهای نیک خود بگذرد، لذا ما را چه شده است، شاید سختی کار و معیشت و عدمتوازن خرج و دخل موجی شده است که به یک دنیای غریبه روی بکند که این فرضیه کاملاً صحیح است و حتی دولتمردان نیز اقرار به آن دارند، با این تفاصیل، نمیتوان از مهاجرت بهعنوان یک پدیده زشت و ناپسند یاد بکنیم، زیرا وقتی یک کارگر 10 تا 15میلیونتومان حقوق و درآمد متفرقه دارد و ناچار است نصف این درآمد را برای اجارهخانه یا یک آلونک بدهد، پس علیرغم میل باطنی، جلای وطن میکند، اما در قشر تحصیلکرده، آمارها آنقدر تکاندهنده است که علت را در مسائل دیگر باید ریشهیابی بکنیم که عدهای از جوانان برای آینده مبهم خود، به کشور مجاور یعنی ترکیه مهاجرت میکنند که شمار آنان طبق آمارها موجود حدود 30هزارنفر برآورد میشود، بهچهعلت وقتی تحصیل در دانشگاههای ما برای مقطع لیسانس و فوقلیسانس و حتی دکتری بهسادگی امکانپذیر است، چرا باید برای اخذ مدرک تحصیلی دانشگاههای ترکیه را برگزیند، اینجاست که نیاز به تحقیق و تفحص بیشتر دارد و باید دراینمورد دولت تفکر و سادهانگاری بیشتری بکند و عرصه را بر جوانان کشور سخت و تنگ نکند که اگر چنین نشود در 10سالآینده جمعیت کشور بسیار پیر خواهد شد که موجب تراژدی غمانگیزی خواهد شد که باید گفت تا دیر نشده، ملایمت و ملاطفت را دربرخوردبا جوانان کشورمان اصل بدانیم و نه فرع تا مبادا خداینکرده فردایی که آمد، نگوییم فردا دیر است، اما اگر به آمارها دقت بکنیم، یک منحنی غیرقابلباور را مشاهده میکنیم که تأسف بسیار بهدنبال دارد، وقتی اکنون 110هزار دانشجو در کشورهای ترکیه-آلمان، کانادا و آمریکا مشغولبهتحصیل هستند که یک آمار تکاندهنده بهحساب میآید که در دودههپیش داوطلبانی که عموماً جوان بودند و تحصیل در خارج را بهتر میدانستند، مقصد نهایی و ایدئال آنان کشور مالزی بود که باتوجهبه راحتی و سهولت رفتوآمد، کشور ترکیه را مراد خود میبینند، همچنین وقتی درحالحاضر 60 هزار استاد ایرانی در دانشگاههای آمریکا مشغولبهتدریس هستند، چرا باید این استادان، کشور بیگانه را بر خودی ترجیح بدهند؟ که باید دولتمردان ما اینقضیه را جدی بنگرند همانگونه که اینک افسوس میخوریم که چرا 6000 پزشک متخصص ایرانی در آمریکا و کانادا، به امر طبابت اشتغال دارند و مقصد ایدئال را خارج نشینی دانستهاند.