آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
نقش ورزش در خشونت!
کد خبر: 395504 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ دي - 08:24

نقش ورزش در خشونت!

درمورد فواید جسمانی ورزش و زندگی همراه با تحرک مطالب زیادی منتشر شده است؛ اما جز اثرات جسمانی، ورزش اثرات روان‌شناختی مثبت زیادی دارد. در زمان ورزش، ترشح برخی هورمون‌ها و ناقل‌های عصبی افزایش می‌یابد که نتیجه آن می‌تواند احساس نشاط و سرخوشیِ پس از ورزش باشد. همچنین ورزش، تحمل استرس را افزایش می‌دهد و باعث کاهش میزان ابراز خشم می‌شود. ورزش در درمان افسردگی‌های خفیف و اضطراب، کمک‌کننده است. بااین‌حال، قصد داریم دراین‌نوشتار به جنبه‌ای دیگر از ورش بپردازیم؛ اینکه آیا این فعالیت‌ بدنی، به «خشونت در افراد» دامن می‌زند؟ 

سیروس مهرانی؛ روانشناس ورزشی درمصاحبه‌با برنامه «ورزش بدون ویرایش» (رادیو گفت‌وگو) درباره فوتبال گفت: طبق جدیدترین پژوهش‌ها فوتبال یعنی خشم، ترس، غم، شادی، هیجان، معرکه، میدان جنگ و ... وقتی همه این احساسات در یک ظرف ریخته می‌شود دربی به‌وجود می‌آید. فوتبال یعنی خشونت؛ خشونتی که بی‌نهایت تماشایی‌ست که ابزاری برای ضدخشونت است. این زمانی اتفاق می‌افتد که فوتبال در جایگاه اصلی خود باشد. وی افزود: در همه دنیا دربی‌ها با کری‌خوانی، خشم، شادی و غم همراه است. تماشاگران دربی به‌دنبال بازی خشن تماشای هستند. آن‌ها در آخر بازی فکر می‌کنند آیا هزینه‌ای که برای خرید بلیت کرده‌اند آن‌ها را به یک بازی خشن تماشای رساند یا خیر. اگر فکر کنند که این اتفاق نیفتاده است پر از خشم می‌شوند. چه تیمشان برده باشد چه باخته باشد و چه مساوی کرده باشد. تماشاگران تصور می‌کنند پول پرداخت کرده‌اند اما به حقشان نرسیده‌اند. او ادامه داد: تماشاگران دربی چند دسته هستند. دسته اول کسانی‌که عاشق تیمشان هستند، حال خودشان اهمیتی ندارد و تنها به تیم موردعلاقه خود فکر می‌کنند. آن‌ها سال‌هاست برای دیدن دربی به ورزشگاه می‌آیند. دسته دیگر تماشاگرانی هستند که قدرت‌طلب هستند و برای پرکردن ظرف قدرت خود به استادیوم آمده‌اند. آن‌ها با هیجان بازی را آرنج و تحلیل می‌کنند، بازیکنان را با نام کوچک صدا می‌کنند و نگاهی ازبالابه‌پایین دارند. روانشناس ورزشی اضافه کرد: دسته دیگر برای پرکردن ظرف بقای خود به ورزشگاه می‌آیند. این‌افراد با کسی کاری ندارند و ساندویچ سیگار و چیزهای دیگر می‌فروشند. دسته دیگری از تماشاگران برای پرکردن ظرف آزادی به ورزشگاه می‌آیند. آن‌ها تصور می‌کنند کارهایی را که نمی‌توان در خیابان انجام داد، به‌راحتی می‌توانند در ورزشگاه انجام دهند. دسته آخر نیز برای تفریح به ورزشگاه می‌آیند. آن‌ها برایشان اهمیتی ندارد که کدام تیم برنده و بازنده می‌شود بلکه به‌دنبال حال خوب هستند. دراین‌میان تماشاگرانی که برای پرکردن ظرف آزادی و قدرت خود به ورزشگاه می‌آیند باعث بروز خشونت می‌شوند. این‌افراد شاید یک‌پنجم تمام تماشاگران هم نباشند؛ اما ما آن‌ها را پررنگ و درباره آن‌ها صحبت می‌کنیم. درحالی‌که انسان‌های محترم و کارشناسی زیادی نیز در میان تماشاگران وجود دارند. مهرانی بیان کرد: بازیکنانی که در دبی حضور دارند باید چهار باید ویژگی داشته باشد. آن‌ها باید خوش‌اندام، خوش‌فکر، خوش‌رفتار و خوش احساس باشند؛ اما همه به خوش‌اندام بودن بازیکنان توجه دارند. اگر یک بازیکن هر چهار ویژگی را داشته باشد مطمئناً تماشاگران دست به تخریب نخواهند زد. او خاطرنشان کرد: واکنش افراد در برابر شکست متفاوت است. بعضی‌افراد با آسیب‌زدن به خود و دیگران خشمشان را کم و یا از بین می‌برند؛ اما عده‌ای دیگر جرئت ورز هستند و به هیچ‌کس آسیبی وارد نمی‌کنند. ایسنا دراین‌باره نوشت: برخی براین‌باورندکه ورزش باعث خشونت و پرخاشگری می‌شود. محققان به‌این‌نتیجه رسیده‌اند ورزش‌های خیلی‌شدید باعث تولید نورآدرنالین می‌شود که انتقال‌دهنده عصبی پرخاشگری‌ست اما ورزش‌های آرام باعث خشونت نمی‌شوند. پایگاه اینترنتی «کانالیو» دراین‌باره نوشته است: گاهی‌اوقات ممکن است جهت‌دهی به عصبانیت و حالت‌های عصبی و روانی مشکل باشد. شاید لازم باشد تا مقداری ورزش کنیم تا بتوانیم عصبانیت خود را کنترل کنیم. دراین‌باره محققان مطالب متفاوتی را بیان کرده‌اند. دلیلش این‌است‌که ورزش بر سروتونین که انتقال‌دهنده عصبی حالت‌های روانی‌ست، تأثیرگذار است. ورزش باعث آرام‌شدن، اعصاب می‌شود. پرخاشگری می‌تواند نتیجه ناتوانی در کنترل اعصاب باشد. این باور وجود دارد که انرژی مصرف‌شده در ورزش از ایجاد پتانسیل لازم برای پرخاشگری جلوگیری می‌کند. ارتباط بین ورزش و پرخاشگری بسیار بحث‌برانگیز است. ازطرفی بسیاری از مطالعات نشان داده‌اند که ورزش می‌تواند پرخاشگری را تحریک کند. ورزش تنها تولید سروتونین و آندروفین را تحریک نمی‌کند. ورزش سنگین باعث تولید میزان زیادی نورآدرنالین که انتقال‌دهنده عصبی پرخاشگری‌ست، می‌شود. می‌توان ترشح نورآدرنالین را با انتخاب ورزش آرام تر، کم کرد، برای مثال می‌توان ورزش‌هایی مانند راه‌رفتن سریع انجام داد. معمولاً، بدن این انتقال‌دهنده عصبی را بعد از چنددقیقه فعالیت فیزیکی شدید تولید می‌کند. ازطرف‌دیگر، فرهنگ ورزش و ارزش‌هایی که برای آن برشمرده‌اند با پرخاشگری ناسازگار نیستند. حس رقابت،‌ تمایل به برد و نابودکردن حریف، حق انجام حرکات خشن و غیره، در بسیاری از ورزش‌ها دیده می‌شود و عادی‌ست. طبق تحقیقاتی که درباره ورزش‌های دارای پرخاشگری انجام‌شده، بعضی‌ازآن‌ها بیش از دیگران خشونت دارند. این ورزش‌ها عموماً ورزش‌های رزمی، ورزش‌های گروهی خشن (فوتبال آمریکایی و راگبی) و ورزش‌های رقابتی هستند. ورزش‌های فردی و ورزش‌های که نیاز به چابکی دارند، کمتر خشونت ایجاد می‌کنند. درحقیقت، افرادی‌که دچار پرخاشگری هستند به‌طورطبیعی به این‌نوع ورزش‌ها گرایش دارند و افراد آرام که کمتر به‌دنبال رقابت هستند، بیشتر به‌سمت ورزش‌های آرام می‌روند. در مقاله‌ای باعنوان «خشونت در ورزش» در سایت کوپر آمده است: پژوهشگران و مربیان تربیتی به‌راحتی می‌توانند اعمال خصمانه‌ای را که در ورزش خطرناک و غیراخلاقی می‌دانند ممنوع کنند اما با وجود تشویق تماشاچیان از چنین اعمال خلافی که اغلب با برخاستن زدوخورد درطول بازی فریاد می‌زنند، مربیان که معروف است بازیکنی را که نمی‌جنگد یا اعمال خصمانه نشان نمی‌دهد به نیمکت می‌نشانند و مدیران و صاحبان تیم که از درآمد حاصل از تماشاچیانی سود می‌برند که با مشاهده اعمال خشونت‌آمیز تفریح می‌کنند شگفت نیست که تلاش برای کاستن خشونت در ورزش مبارزه‌ای دشوار خواهد بود. هدف از این‌بخش به‌دست‌آوردن شناختی بهتر از خشونت است که یکی از رایج‌ترین بااین‌وجود کم شناخته‌شده‌ترین جنبه‌های رفتار انسانی در ورزش رقابتی‌ست. بسیاری از مربیان متأثر از این اعتقاد که بیشتر بهتر است ورزشکار را تشویق می‌کنند که هرچه‌بیشتر خشن باشند همان‌گونه که بعد توضیح داده خواهد شد خشونت زمانی به‌شیوه ای کور و غیرمنطقی به‌کار برده می‌شود. راهبردی غلط است. سیلوا و دیگران معتقدند که خشونت‌ورزشی ممکن است عملکرد ورزشکار را به‌جای افزایش کاهش دهد. ورزش‌ها، مهارت‌ها و موقعیت‌های ویژه خواهان سطوح متفاوتی از خشونت هستند. درواقع اغلب حتی کم خشن‌ترین عمل نادرست است (مثلاً در ضربه به توپ گلف، بولینگ، یا تیراندازی) اما در بسیاری از ورزش‌ها خشونت بخشی جدانشدنی از رقابت و عنصری مهم از موفقیت بازیکن و تیم است. برای ورزشکاران این‌امر مهم است که تاچه‌اندازه رفتار خشونت‌آمیز به موفقیت منتهی می‌شود. گاهی‌اوقات برای شناخت مفهومی بهتر است بدانیم آن مفهوم چیست؟ برای‌نمونه برخلاف عقیده رایج دارابودن اندیشه‌های منفی یا ابراز میل به آسیب‌رساندن به کسی دیگر را خشونت نمی‌گویند. خشونت با احساس‌هایی مانند خشم یا عواطف دیگر تعریف نمی‌شود. خشونت رفتار است. آلدرمن خشونت را بدین‌گونه تعریف می‌کند: پاسخی عمدی ازسوی شخصی به‌منظور ایجاد درد یا صدمه به شخصی دیگر. این تعریف عکس مفهومی‌ست که هاسمن و سیلوا به‌عنوان جسارت رفتار تحمیلی اما پذیرفتنی می‌نامند برای‌نمونه جلوگیری (بلوکه‌کردن) در فوتبال پس زدن روی یخ موقعیتی دفاعی برای برگشت به‌جای اول در بسکتبال و قطع یک بزی دونفره در بیسبال رفتارهای جسارت‌آمیز هستند درحالی‌که بدون سوءنیت و بخش جدانشدنی از مسابقه باشند؛ اما این اعمال زمانی خشونت‌آمیز می‌شوند که نیت بازیکن این‌است‌که به رقیب آسیب رساند یا به‌شیوه ای خصمانه‌تر از آنچه برای رسیدن به اهداف عملکرد لازم است رفتار کند. دومین ویژگی خشونت فزون بر جنبه رفتاری آن این‌است‌که عمدی‌ست خشونت گر باید میل آسیب‌رساندن به قربانی موردنظر را داشته باشد. سومین جنبه خشونت این‌است‌که صدمه یا آسیب واقع باید رخ دهد؛ اما نیازی نیست که نتایج نامطبوع خشونت جسمانی باشد اعمالی که کسی دیگر را آشفته مرعوب یا از چیزی محروم کند نیز خشونت‌آمیز هستند و چهارم خشونت باید دربردارنده کنش متقابل با موجودی زنده باشد. آزار‌رسانیدن به شخص یا حیوانی خشونت است اما لگدزدن به صندلی خشونت نیست. خشونت را به دو گونه وسیله‌ای و واکنشی تقسیم‌بندی کرده‌اند. خشونت وسیله‌ای برای رسیدن به هدفی‌ست. ممکن است در فرآیند تلاش برای رسیدن به هدفی به‌گونه‌ای تصادفی کسی صدمه ببیند. خشونت واکنشی خشونتی‌ست که در آن بازیکن عمداً به بازیکن دیگر آسیب برساند. همچنین در مقاله‌ای در سایت مرکز مشاوره انتخاب نوآمده: طبق مطالعات مشاوره خانواده پرخاشگری خصمانه هنگامی انفاق می‌افتند که قصد اولیه آسیب رسانیدن به سایر افراد باشد این‌نوع پرخاشگری با عصبانیت همراه است و براساس قصد انجام می‌شود اما پرخاشگری ابزاری هنگامی‌ست که رفتار به‌طور مشخص و به‌قصد واردآوردن آسیب انجام می‌شود اما فرد در پی دستیابی به هدف دیگری‌ست و رفتار قاطعانه شامل رفتارهایی‌ست که ممکن است پرخاشگرانه به‌نظر بیاید اما موجب صدمه به‌طرف مقابل نمی‌شود. به‌طورکلی در ورزش‌های تماسی تاحدودی پرخاشگری پذیرفته شده هرچندکه در هیچ ورزشی رفتاری که برای کسب امتیاز یا مانع ازدست‌دادن امتیاز انجام گیرد و به آسیب شدید حریف منجر شود قابل‌قبول نیست به‌طورطبیعی مجموعه‌ای از مقررات خوب و ظریف در ورزش‌های تماسی هست که سطح متوسطی از پرخاشگری ابزاری را پذیرفته و درنظر گرفته که می‌تواند به‌همراه اجرای مهارت باشد. بااین‌حال پرخاشگری ابزاری شدید و پرخاشگری خصمانه کاملاً ممنوع است. در بولتن‌نیوز دراین‌باره می‌خوانیم: در جامعه‌شناسی، نظریه‌ای وجود دارد به‌نام «نظریه یادگیری اجتماعی» و یکی از نظریه‌هایی‌ست که در‌زمینه خشونت و پرخاشگری، نکات و مباحثی را مطرح می‌کند. طبق نظریه؛ رفتار خشونت‌آمیز، با دو شیوه یاد گرفته می‌شود: روش جانشینی و روش الگوگیری. در روش جانشینی، فرد برای رفتار خشونت‌آمیز با پاداش یا مجازات روبرو می‌شود. هنگامی‌که تماشاگر می‌بیند برای یک بازیکن در زمین مسابقه که رفتار خشونت‌آمیزی را مرتکب شده است، هورا می‌کشند و او را تشویق می‌کنند و داوران هم به‌سادگی از آن می‌گذرند و در‌واقع به خطاکار پاداش می‌دهند، این‌امر، از‌طریق فرایند و روش جانشینی، به‌تدریج رفتار خشن در دیگر افراد (بازیکنان و تماشاگران) را نیز تقویت می‌کند. در الگوگیری، افراد از ورزشکاران مشهور، تقلید می‌کنند و هنگامی‌که ورزشکار رفتار خشونت‌آمیز از خود بروز می‌دهد، هوادار به تقلید و الگوگیری از او می‌پردازد. هنگامی‌که فرد می‌بیند بازیکن و مربی تیم محبوبش، به بازیکن حریف و داور، به‌شدت اعتراض می‌کند، او نیز به تقلید از آن‌ها به داور و بازیکن رقیب، فحش و ناسزا می‌گوید! در بین فعالیت‌های گوناگون ورزشی که در دنیا انجام می‌شود، بی‌تردید فوتبال پرطرفدارترین، پربیننده‌ترین و پرمشارکت‌ترین فعالیت ورزشی‌ست و گسترش روز‌افزون آن سبب شده مرزهای جغرافیایی، نژادی، قومی، سیاسی و عقیدتی را درنوردد. در دهه‌های اخیر پژوهشگران از چشم‌اندازهای نظری مختلف مبادرت به تحقیق درباره گستره متنوعی از آداب، مناسک، ارزش‌ها و الگوهای فرهنگی رایج در ورزش فوتبال کرده‌اند.

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه