کد خبر:
395573
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۳ شنبه ۶ بهمن -
08:10
سرطان و 2000 کشته در روز
بیماریها و حوادث طبیعی و غیرطبیعی در این کره خاکی، همیشه درحال وقوع هستند و بسان سریالیست که تا دنیا برقرار باشد، جاری و ساریست؛ مگر اینکه کره زمین دستخوش تحولاتی همانند دوران زمینشناسی شود که درآنحالت بهاحتمالقوی انسان بر روی کره زمین باقی نمیماند؛ لذا یکی از بیماریهایی که در تمام کشورها قربانی میگیرد و شاه گدا نمیشناسد، انواع سرطان است که باوجود پیشرفت علم پزشکی هنوز حتی از میان سران و بزرگان آمریکا و اروپا نیز قربانی میگیرد که بسیاری از قربانیان این بیماری و حتی اکثر مردم سالم و شاداب دنیا به این بیماری لقب درد بیدرمان دادهاند. با تمام این احوال پیشگیری از این بلا میتواند از شمار کشتههای آن بکاهد که بنابراین در کشورهای پیشرفته و متمول و با درآمد بالاتر، مبارزه با آن توانسته است موفقیتهای زیادی برای ازبینبردن سرطان و یا کوچکتر کردن مبتلایان به آنرا موجب شود؛ پس میتوان نتیجه گرفت که این بیماری در روزهای آغازین یا ظهور آن، قابلدرمان خواهد بود که میتوان گفت نوع و زمان بروز انواع سرطان قابلدرمان خواهد شد؛ اما چرا بعضی از کشورها درراه مبارزه با آن پیروزیهای بزرگی داشتهاند؛ تاجاییکه بهمرور برای پیشگیری از آن حتی شروع به نمونهبرداری از انواع سرطان را آغاز کرده که باید گفت متأسفانه، اغلب قربانیان این بیماری صعبالعلاج را طبقات ضعیف جامعه تشکیل داده است که بضاعت خرید داروهای گرانقیمت آنرا ندارند که شاهد این ادعا معاونت بهداشت کشور است که در ارائه آماری از مغلوب شدههای این بیماری گفته است که در کشور ما، هرروز دوهزارنفر در اثر ابتلای به سرطان از بین میروند؛ یعنی در هرماه 60هزارنفر در کشور ما این بیماری جان میدهند که اگر آنرا در سال شماره کنیم، رقم بیش از 700هزار کشته را شامل میشود که حتی تعداد کشتهشدههای این بیماری از مشکلات قلبی، تنفسی هم بیشتر است و این بیماری تلفات آن از حوادث رانندگی هم بیشتر شده است. اینجاست که باید گفت؛ بیماریها هم برای طبقات مختلف جامعه به یک اندازه قربانی نمیگیرد و لذا طبقات مرفه که توان مبارزه و حتی پیشگیری بیشتری دارند، بههماننسبت قربانی کمتری هم میدهند، بازهم اگر به درون جامعه خودمان برویم و بررسی کنیم، صحت این ادعا واضحتر و بهطورکلی آشکارتر میگردد؛ چراکه همگان در کشور ما متوجه شدهاند که اگر این بیماری به یک خانواده ضعیف وارد شود، چون توان و بضاعت مالی برای خرید داروهای وارداتی گرانقیمت ندارند و برای نمونه، حتی از خرید داروهای شیمیدرمانی هم قاصر هستند، پس شمار کشتهها بسیار بیشتر از خانوادههای مرفه است، پس نتیجه میگیریم که ایکاش وزارت بهداشت بهجای ارائه آمار، راه مبارزه همگانیشدن این درد بیدرمان را ارائه بدهد که حتی وزیر کارکنان این وزارت میتوانند دست به دامن مردم مرفه شوند و از آنان برای هزینه سنگین درمان سرطان کمک بگیرند؛ همانطوریکه وزارت آموزشوپرورش، برای ساخت مدارس، موجبات تشویق خیرین مدرسهساز را فراهم کردهاند، درمورد مبارزه با این بیماری، با یک بسیج همگانی مرفهها را وادار به جمعآوری هزینههای درمان ندارها کنند که امریست خداپسندانه، بهخصوصکه تحریمها و درآمد کم کشور برای واردات داروهای مبارزه با سرطان، موجب افزایش شمار قربانیان شده است.