کد خبر:
405609
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۳ دوشنبه ۱۵ بهمن -
08:24
«یتیمان بزرگسال»؛ سرگذشت مادری مضطرب و نگران
«یتیمان بزرگسال» نوشته «داریا بینیاردی»؛ نویسنده و روزنامهنگار ایتالیایی، روایت خودزندگینامهایِ صمیمی و تأثیرگذاریست که به تأمل دررابطهبا خانواده، هویت و پیوندهای عاطفی پایدار میپردازد. کتاب، با عکس خانوادگی «بینیاردی» شروع میشود؛ عکسی که مربوط است به سالها پیشازتولد او؛ و تقریباً تمام اعضای نزدیک خانوادهاش در آن حضور دارند. با این پیشزمینه که از جهان واقعی به دنیای داستانی او وارد شده، نویسنده طی فصولی با عناوین مختلفی بهروایت زندگی خود میپردازد: یتیمان بزرگسال، میچُنه دُمِت! در فکر فرورفتن، ناگهان، شجرهنامه، دخترِ آقای قاتل، خاکسپاریای که همیشه آرزویش را داشتم، شاگرداول کلاس لاتین، ونیز فرارا و گوربه هامله، آپارتمان کنار دریا، یک وصیت خانه قلعه، دانته آلاتا اغواگری و جنگ اتیوپی، وقتی دختری ...، ژاکت، آخرینبار، بهدنیا آمدم، گرمی. فصل آخر باعنوان «سخن پایانی و قدردانی» شرحیست درباره این اثر و چگونگی شکلگرفتن آن. این کتاب که بهعنوان ادای احترام به مادر «بینیاردی» نوشته شده، روایتیست پر از طنز و تلخی که به بررسی پیچیدگی روابط خانوادگی و میراث عاطفی عزیزان ازدسترفته میپردازد. «بینیاردی» دراینکتاب پسازمرگ مادرش، بهمرور خاطرات کودکی و روابط خانوادگیاش پرداخته و از ویژگیها و رفتارهای منحصربهفرد و شخصیت مادرش گفته است. او به بیان شخصیت مادرش، با جزئیات کامل پرداخته و لحظاتی از تاریخ خانوادگیاش را از زاویهای نو بهتصویر میکشد؛ خصوصیات اخلاقی مادرش که بر زندگی شخصی نویسنده هم تأثیر فراوانی گذاشته، گاهی از رفتارهای وسواس گونه مادرش رنج میکشد و تصمیماتی که میگیرد، تحتتأثیر رفتارهای مادرش است. هر فصل کتاب، آکنده از گرما و طنز است و درعینحال، فرازونشیبهای روابط او با خانواده را بیان میکند. «بینیاردی» در کنار روایت عشق و تعارضهای زندگی خانوادگیاش، از لحظات دردناک و سوءتفاهمهایی که با مادر، پدر و دیگر اعضای خانواده تجربه کرده، سخن میگوید. «یتیمان بزرگسال» اثریست که با خوانندگانی که تجربه اندوه و فقدان را داشتهاند، همدلی میکند. «ماهیت مرگ این است؛ وقتی کسی میمیرد، سختتر از دلتنگی برای آدمیکه دیگر نیست، زندگی با خاطراتیست که از او باقی مانده؛ و عشق او، تمام عشقی که او به ما ارزانی داشته هرچقدر هم درست یا نادرست بوده باشد. برایهمین است که از مرگ والدین، اینهمه رنج میبریم؛ چون خوب میدانیم که دیگر هیچکس به ما آنگونه عشق نخواهد ورزید». این عبارت که در فصل نخست کتاب آمده، بازتابدهنده بخش مهمی از درونمایه و حالوهوای حاکم برآناستکه درطول رمان بهتدریج با پیشرفتن داستان، گسترش پیدا کرده و بر کلیت آن سایه میافکند. صرفنظر از خود داستان و شیوه روایتش، درونمایه و حرف اصلی کتاب، یکی از جذابیتهای عمده آن برای مخاطب فارسیزبان محسوب میشود؛ زیرا روی ارزشهایی تأکید دارد که برای خواننده ایرانی همچنان ملموس و دارای اهمیت هستند؛ همچون نهاد خانواده، مناسبات میان آدمهاییکه بهواسطه نسبتهای خانوادگی به یکدیگر مربوط میشوند و مهمترازهمه، نقش مادر (و نیز پدر) که مرکز ثقل مهمترین نهاد در نظام اجتماعی انسانیست. اینمجموعه نوشتهها ابتدا در هفتهنامهای که «بینیاردی» در آن کار میکرد، منتشر شدند. انتشار این نوشتهها، با خیل تأیید و تشویق مخاطبانی همراه شد که از او میخواستند به نوشتن این روایتها ادامه دهد و پیشنهاد یکی از مخاطبان «بینیاردی» برای کتابکردن نوشتههایش، او را مجاب کرد که کتابی داستانگونه منتشر کند، البته او در دوران دانشآموزی نیز تجربههایی در نوشتن داستان داشت؛ اما اینبار حرفهای وارد این میدان شد و درنهایت نیز موفق از آن بیرون آمد. «یتیمان بزرگسال» با ترجمه «خشایار خدیور» را نشر «ققنوس» با رویکردی حرفهای و با رعایت حق کپیرایت و خرید امتیاز چاپ و ترجمه فارسی آن از انتشارات «موندادوری» (در ایتالیا)، وارد بازار کتاب کرده است؛ کتابی که اولینبار در سال ۲۰۱۵ در میلان ایتالیا منتشر شده بود. «یتیمان بزرگسال» را انتشارات «ققنوس» در 192صفحه منتشر کرده است.
سهیلا انصاری