کد خبر:
405857
| تاریخ مخابره:
1404 دوشنبه 1 ارديبهشت -
08:33
سخن مدیرمسئول
تضعیف رشد جهانی بهواسطه تعرفهها
میگویند، یک دیوانه میتواند سنگی را به چاه بیندازد که صد عاقل نتواند آنرا از چاه بیرون بیاورند و داستان این روزهای جهان است. بهخصوص از چندماهپیش که دونالد ترامپ با رأی قاطع مردم آمریکا، اجارهنشین چهارساله کاخ سفید شد، اوضاعواحوال دنیا متأثر از ریاست یک سرمایهدار کاسب بر ابرقدرت اقتصادی، سیاسی جهان بهکلی درهمریخته است؛ چراکه وقتی فردی همه صفات و خصایل اقتصادی، زورگویی، زیادهطلبی را در بعدی وسیع دارد، بهچهعلت مورد خواست جامعه آمریکایی قرارگرفته که با پشتوانه رأی عظیم مردم، به ریاستجمهوری انتخاب میشود که این خود جای پرسش و ابهام فراوان دارد؛ البته شاید نشئتگرفته از ریاستجمهوری قبلی باشد که متأسفانه دچار تشتت رأی و بیتکلیفی بود و از ارزش آمریکا بسیار کم کرده بود. بههمینسبب مردم، حزب مخالف را انتخاب کرده و به کاندیدای او رأی دادهاند و امید داشتند که ترامپ بتواند ارزشهای ازدسترفته در دولت بایدن را بازیابی کند؛ اما حافظه تاریخی آنها بسیار کم است که ترامپ را برای بار دوم برگزیدهاند و به مصداق آزموده را آزمودن خطاست، مردم آمریکا راه را به اشتباه رفتهاند که چوب اشتباه مردم آمریکا را متأسفانه مردم سایر کشورها میخورند و تا خاتمه چهارساله زمامداری ترامپ اینروند ادامه دارد. این مقدمه طولانی را نوشتم که اینک به اصل رشد جهانی برسم که علت توقف و پسرفت رشد جهانی را با بررسی کامل دراینبرهه ترامپ و اظهارات خلقالساعه او بدانیم. در آغاز باید مقایسهای در دوره چهارساله بایدن با ترامپ درمورد سرمایهگذاری در کشور خودمان داشته باشیم که در سال 1399 میزان سرمایهگذاری مردم در کشور ما 525هزارمیلیاردتومان بود؛ اما در سال 1402 با یک نزول 56درصدی این میزان به 294هزارمیلیارد کاهش پیدا کرده که دراینجا اصل سرمایه و سود را باطل کرده است؛ چراکه هدف از سرمایهگذاری، ایجاد یک پشتوانه قوی در آینده است و لذا مردم سرمایهگذاری میکنند که آیندهای بهتر برای خود و فرزندان داشته باشند و دراینراستاست که هر دولتی در کشور ما بر سرکار بوده است با نیت پاک تلاش داشتهاند که وسایل تشویق و ترغیب مردم را فراهم کنند تا از اقتصاد محکم و قوی کشور برخوردار شود که چون جنبه کارشناسی نداشته است و تصمیمبگیران عاقلانه تصمیم نمیگیرند و بخصوص دولتهای برسرکارآمده در چنددهه اخیر، مهارت و علم لازم را نداشتهاند که بهجای افزایش دچار نقصان در سرمایهگذاری میشویم که این رویه به افزایش تورم، گرانی، رکود در بازار و سختی معیشت برای مردم منجر شده است که بهعبارت صحیحتر شاخص سرمایهگذاری به عدد صفر رسیده است و لذا کار بهجایی رسیده است که حتی سروصدای شدید دولتیان را هم موجب شده است؛ ازجمله وزارت صنعت و معدن و تجارت اعلام کرده است که بهعلت عدمحمایت از تولیدات داخلی به اینروزها سخت و غیر باور رسیدهایم؛ تاجاییکه بیش از سهچهارم از مردم ما در سختی روزگار میگذرانند. ازسویدیگر اگر یک ایرانی سرمایهدار، عشق به وطن داشته باشد و بخواهد سرمایهاش را از خارج به داخل کشور بیاورد و نسبت به وطن خود ادای دین کند، بهجای تشویق او دولتها، واردات ارزی او را به ریال تبدیل کرده و به او میدهند؛ بنابراین تعقل حکم میکند که چنین نکند. اگر این مشکلات راکمی آرام کنند، آمدن ترامپ و بستن تعرفههای جورواجور بر واردات، کمکم دارد به همه کشورها لطمه وارد میکند که باید بگویم چو در قومی یکی بیدانشی کرد نه که را آبرو ماند نه مه را.