کد خبر:
405879
| تاریخ مخابره:
1404 يکشنبه 7 ارديبهشت -
06:25
سخن مدیرمسئول
بهدنبال استقلال، پرسپولیس هم بحرانی شد
دو تیم مطرح قدیمی و آبرومند کشور که دارای آوازهای نیکو در آسیا هستند و طرفداران پرشماری هم در بین آسیاییها دارند، اینروزها بهشدت بیمار هستند و بهنظر میرسد به این زودیها هیچ مسکنی نمیتواند درد آنان را تسکین بدهد و متأسفانه یا خوشبختانه چندیندهمیلیوننفر هواداران این دو باشگاه نیز روزهای پرالتهابی را سپری میکنند. چرا باید این دو باشگاه به این روز بیفتند که شکستهای غیرعادی آنان در مسابقات لیگ برتر فوتبال، دلهای فراوانی از مشتاقان را بشکند و به اینهمه عشق و علاقه راستین میلیونی مردم کشور، پارهای از مسئولین باید بیتفاوت باشند؟ اگر بیطرفانه به قضاوت روزگار این دو باشگاه بپردازیم، ورزشکاران یا فوتبالیستهای آن نه کمفروشی کردهاند و نه کمکاری؛ بلکه در این غوغا و آشفتهبازار فوتبال، تمامی بازیکنان با همه وجود، برای موفقیت باشگاه از هیچ کوششی فروگذار نکردهاند؛ بهعبارتدیگر اعضای تیمهای این دو باشگاه، اینروزها در درد و رنج، ناکامیها فرورفتهاند؛ چراکه هرگز روا نبوده است باشگاه پرسابقه استقلال در مسابقات حرفهای 16 تیمی در جایگاه 12 جدول قرارگرفته باشد یا تیم پرسپولیس که در ششسال اخیر دهها جام قهرمانی کسب کرده است، اینروزها در آرزوی دریافت عنوان سوم لیگ است تا بتواند در مسابقات آسیائی، خودی نشان بدهد؛ اما سؤال اینجاست که چرا به اینروز افتادهاند؟ و پاسخ بسیار واضح و آَشکار است؛ حضور مدیران غیرورزشی و هیئتمدیرههای غیرآشنا به ورزش، عامل اصلی و مهم روزهای درد و رنج موجود بودهاند که بازهم، حتی مدیران غیرورزشی را نیز مرتباً با عزل و نصب میکنند؛ یعنی تغییرات پیدرپی مدیریتی، دومین علت اوضاع نابسامان این روزهای دو باشگاه معروف و مردمیست. پس باید اینطور نتیجهگیری کنیم که خودکرده را تدبیر نیست؛ چراکه اصل و اساس فوتبال کشور نامناسب بوده است و این عوامل متضاد و باندبازی مدیریتی، تیشه لازم را برریشه ستبر این دو باشگاه وارد کرده که دراینمیان بیشترین قربانی در این دو باشگاه مربیان و کمیته فنی باشگاه بودهاند. برای مثال پرسپولیس دارای یک مربی بهنام گلمحمدی بود که ازنظر علمی، فنی و مدیریتی از کارنامهای درخشان برخوردار بوده است و درطول دو تا سهسال، توانست، جام قهرمانی باشگاهها، جام حذفی و جام سوپرلیگ را بهدست آورد؛ حال درنظر بگیریم، غیرورزشیهای حاکم بر این باشگاه آنقدر سنگ جلوی پای این مربی کاردان و موفق گذاشتند که علیرغم میل باطنی، عطای این باشگاه را به لقایش ببخشد. پس نتیجهگیری میکنیم که اگر مدیرعامل یا هیئتمدیره، در ازای موفقیتهای بهدستآمده توسط این مربی کاردان از او اگر قدردانی نمیکردند، شرط صواب بود که در راه ادامه کار او سنگاندازی هم نکنند. یا در باشگاه استقلال وقتی جواد نکونام، توانسته است شانهبهشانه پرسپولیس در مسابقات بدرخشد و با یک امتیاز کمتر، با شایستگی استقلال را در جایگاه دوم لیگ حرفهای ایران قرار دهد، مدیران کار نابلد و غیرورزشی، آنقدر عرصه را بر او تنگ کردند تا شبانه استعفای خود را به مدیرعامل تحویل داد. پس نتیجه میگیریم که مربیان ما زحمت خود را میکشند. فوتبالیستها تمام تلاش خود را میکنند؛ اما در باشگاه بهجای تقدیر از آنان، اسباب دلخوری آنان را فراهم میکنند تا باشگاه دچار گرفتاری شود. با عدم نتیجهگیری تیم فوتبال پرسپولیس و دست نیافتن به جام در حذفی، قهرمانی لیگ و سوپرلیگ، برای چهارمینبار در یکسال اخیر، طرفداران پرشمار و میلیونی این باشگاه، عنان از کف داده و خواستار برکناری مدیرعامل باشگاه شدند تا بالاخره درویش نتوانست اعتراضات را ببیند و همچنان در سنگر مدیریت باشد؛ لذا از سمت خود کنارهگیری کرد؛ هرچند این استعفا پذیرفته نشد. امیدواریم، اوضاع بر وفق مراد این دو باشگاه شود تا دگرباره در سکوهای تماشاگران، شاهد استفاده از کلمات نامناسبی همچون «بیغیرت» به بازیکنان و «حیا کن، رها کن» خطاب یه مدیران نباشیم.