کد خبر:
406105
| تاریخ مخابره:
1404 دوشنبه 9 تير -
03:54
سخن مدیرمسئول
60سال حضور در مطبوعات و رسانه
بدونشک حضور مداوم 60ساله در یک حرفه، آنهم باصداقت و شرافت در حرفه مطبوعات و رسانه نمیتواند کار سادهای باشد. حضور در عرصه مطبوعات که در سراسر جهان بهعنوان شغلی پرمخاطره بهحساب میآید، برای هر فردی اگر عادی باشد، امکانناپذیر و حتی غیرممکن مینماید؛ اما در همین عرصه پرمخاطره مطبوعات و رسانه در کشور ما هستند افرادیکه بهدوراز یکسویهنگری و چشمداشت به زر و زیور و تنها به پشتوانه عشق و تعهد، به این کار مشغول و شیفته آن هستند. امروز قرار است از همکار نجیب، شایسته و بهشدت مقاوم خود؛ آقای عباسعلی کوشکی یادی کنیم و از 60سال حضور مداوم او در حرفه روزنامهنگاری، قدردانی کرده و از خدای خوبیها سپاسگزار باشیم. کوشکی درپایان نوجوانی، کار خبر و خبرنویسی را از شهر آبادان شروع کرد و درنهایت صداقت قلم زد و از همه سختیهای این حرفه پرمشقت، با سلامتی و موفقیت گذشت. اینجاست که در لباس مدیرمسئولی روزنامه سایه و درحالیکه در سمت مدیریت عامل شرکت تعاونی مطبوعات کشور، وسعت دید و امکان آگاهی نسبتاً بالایی نسبت به شرایط این حرفه در سطح کشور دارم، بر خود واجب دیدم که از این همکار ارجمند، به پاس بیش از نیمقرن حضور موفق در عرصه مطبوعات و رسانه، سرمقاله امروز را به این عاشق حرفه روزنامهنگاری اختصاص دهم و به این خادم عاشق بگویم: خستهنباشید؛ خستهنباشید مرد خستگیناپذیر! بهوجود شما در کنارمان افتخار میکنیم و برایتان طول عمر باافتخار و سربلندی که صدالبته با سلامتی همراه باشد را از خالق دوستیها و یاور مخلوقها، تقاضا دارم. اولاً اشتغال به حرفه روزنامهنگاری و تداوم آن، کار عشاق به این حرفه است وگرنه مثل میلیونها فردیکه به مطبوعات و رسانه میآیند و پس از چندصباحی، خسته و پشیمان، عطای آنرا به لقایش میبخشند و حرفهای دیگر برمیگزینند، بسیارند؛ اما کوشکی که در اوان جوانی در شهری همچون آبادان که قبلازانقلاب بهنوعی دارای دو مسئول یا دو نهادی بود که در کارشان موازنه کاری بود، خود مشکلی ایجاد میکرد که سختی این حرفه بیشتر نشان میداد؛ در شهری با گرمای 50درجه و بیشتر، قلمزدن که خیر، حتی قدمزدن هم مشکل میشود! اما این همکار عزیز ما، توازن لازم را بین مقامات شهری و شرکت نفت حفظ کرد و از صبحگاهان تا پاسیازشب از جلسهای به جلسهای دیگر و از محفل اداری به مکان شرکت نفت که بسیار مستقل بودند و بسیار انضباط و وقتشناسی موردنظرشان بود، فعالیت میکرد. او بهسلامت و باتدبیر و درایت، سرافرازانه و با خوشنامی، ادامه وظیفه میداد و این کاری بود کارستان؛ چراکه در آبادان ایجاد توازن و بیطرفی در اطلاعرسانی نهاد شهری و شرکتی، کار هر روزنامهنگاری نبود و لذا دههانفر آمدند و پس از چندسال چون این حرفه ازنظر عواید مالی حاصل چندانی نداشت، رفتند و مطبوعات را فراموش کردند؛ اما آقای کوشکی ماند و ماند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و مشکلات عدیده جامعه، کوشکی بازهم در آبادان ماندگار شد تا جنگ تحمیلی هشتساله صدامیان با ایرانیان که عنان طاقت کوشکی از زیر توپهای دوربرد دنیای استکبار که صدام را همراه میکردند، سرآمد و بسان دیگران علیرغم میل باطنی، جلای شهر کرد و مازندران و شهر ساری را برای اقامت و ادامه کار برگزید و چه زود با استان و مردمان خونگرم آن خو گرفت و اینروزها اغلب بهعنوان پیشکسوت عرصه خبر و رسانه موردعنایت و توجه مردم و مسئولین قرار میگیرد؛ لذا اینجانب در روزنامه سایه، بهخود میبالم که ایشان، همکار، همراه و بعضاً راهنمای من در این عرصه پرمخاطره هستند. برایشان بهاتفاق خانواده محترم، طول عمر همراه با عزت از خدای رحمان و رحیم آرزومندم.