کد خبر:
406107
| تاریخ مخابره:
1404 سهشنبه 10 تير -
00:38
«همدلی» قویتر از هر سلاحیست
تجارب تاریخی نشان دادهاند که در بحرانهای شدید مثل جنگ، پیوندهای اجتماعی میتوانند تقویت شوند. «همدلی» بهعنوان واکنشی طبیعی در برابر رنج مشترک، چهرهای انسانی به روزهای تلخ میبخشد. بهگزارش برنا؛ در ایام اولیه جنگ، کمکهای مردمی از نقاط مختلف کشور سریعاً به مناطق آسیبدیده رسید. مردم، با وجود نگرانی از آینده، هرآنچه داشتند؛ از غذای کنسروشده گرفته تا جایی برای ماندن، بهاشتراک گذاشتند. این همیاری گسترده، فراتر از کمک فیزیکی بود؛ پیامی بود از «امید» و «زندهبودن روح جمعی».
اگرچه جنگ و خشونت ذاتاً تفرقهافکن هستند اما در بسیاری از جوامع دیده شده که همین شرایط دشوار، مردم را بهسوی نوعی وحدت عاطفی و همبستگی سوق داده است. نمونههای مشابه مانند جنگهای جهانی و جنگ تحمیلی نشان دادهاند که مردم در بطن بحرانها، تبدیل به ستونهایی برای نگهداشتن یکدیگر میشوند. در خیابانهای بمبارانشده، دستانی دیده میشود که آوار را برای نجات همسایه کنار میزنند؛ مردیکه روزی مغازهدار بود، حالا داوطلب انتقال زخمیهاست. زنیکه کودک خود را از دست داده، پرستار کودکان پناهجو شده. این تصاویر، نشان داد گاه، انسانیت در سختترین لحظات، زیباترین چهرهاش را بهنمایش میگذارد. جنگ میکُشد، ویران میکند، میسوزاند؛ اما گاه، در میان همین ویرانیها، بذرهایی از انسانیت کاشته میشود که نامش همدلیست. زهرا یکی از دانشجویان ساکن تهران گفت: من اعلام آمادگی کردم تا اگر از بچههای خوابگاه کسی نتوانسته به شهرشان برگردد آمادگی پذیرایی از آنها در خانهمان هستیم. وی همچنین افزود: من با خانواده زندگی میکنم و حتی اینکه بخواهم این کمک را به دوستانم بکنم پیشنهاد خانوادهام بود. آنها حتی آمادگی داشتند که وسایلشان را جمع کنند و به خانه اقوام بروند که اگر دوستان من آمدند راحت باشند. امین هم یک سوپرمارکت کوچک در تهران است گفت: بااینکه قفسهها را پر کرده بودیم و محدودیتی برای تعداد خرید کنسرو و نان نداشتیم، اما مردم خودجوش از خرید اضافه و غیرضروری خودداری کردند و در این ۱۲روز هرگز قفسهها خالی و اجناس نایاب نشدند. دراینمیان با مسافرت شهروندان تهرانی و دیگر شهرهای اطراف بهسمت شمال کشور یا حتی شهرهای دورتر مردم خونگرم ایران باآنکه میتوانستند با فکر به سود فردیشان مبالغ هنگفتی برای اجارهخانه و ویلا بگیرند، اما دراینشرایط خاص بسیاریازآنها یا اجازه اسکان رایگان را به مردم دادند یا درحدتوان از مبلغ آن کم کردند و برای دریافت سریع اجاره پافشاری نکردند. مهرداد ناظری، جامعهشناس درخصوص همدلی گفت: همدلی میتواند درک و دریافت مجموعهای از افراد در یک موقعیت خاص باشد؛ یعنی زمانیکه افراد دچار یک درد یا یک سختی مشترک باشند، درآنصورت ممکن است که این درد مشترک افراد را بههم نزدیکتر کند. جنگ پدیده اجتماعی است که روی مقوله همدلی خیلی اثرگذار است. رابطهای ۲ سویه بین جنگ و همدلی وجود دارد و وقتیکه جنگ اتفاق میافتد، خودبهخود مردم آن کشورهایی که درگیر جنگ میشوند و منافع مشترکشان بهخطر میافتد بههم نزدیک میشوند. وی بااشارهبه دریافت معنوی از خویشتن در جنگ افزود: اصولاً در دل بحرانها شما از یک سری گرایشهای مادی و گرایشهای در سطح زمینی دور میشوید. اگر شما آدم سرمایهداری باشید و امکان مالی خوبی نیز داشته باشید، این امکان مالی خوب در جنگ بیمعناست. شما اگر ۱۰۰ آپارتمان هم داشته باشید در موشکباران شما بهاندازه فردیکه آپارتمان ندارد تهدید میشوید. اصولاً در جنگها دریافت معنوی و معناگرا در آدمها زنده میشود. وی افزود: جنگ فرصت بازشناسی انسان است و باعث میشود که آدمها درواقع بهنوعی احساس کنند که زندگی ازنظر آنها میتواند معنای دیگری داشته باشد و اینجاست که نگاهی معناگرا، معنویتگرا و گرایش انساندوستی در آدمها تقویت میشود. ناظری بااشارهبه مقوله درک عشق اجتماعی میگوید: ما اصولاً عشق را در زمانهای صلح بیشتر در حالت فردی تجربه میکنیم. ممکن است مثلاً من فردی مشخص یا خانواده خودم را دوست داشته باشم، اما وقتی جنگ میشود مسئله دیگر یک خانواده و یک فرد نیست. این خطر برای تمام افراد جامعه وجود دارد. این تهدید جمعی باعث میشود که ما در خودمان بهسمت درک ایننوع عشق اجتماعی برویم. وی اظهار کرد: متأسفانه در جامعه ما دیدگاه روانشناسی قالب است و مدام عشق را مقولهای فردی میبینند. در جامعهشناسی عشق را مقولهای جامعهشناختی میبینیم و نگاه ما ایناستکه این درک درحقیقت درک از عشق اجتماعی است یعنی اینکه من اقدامی برای همگان کنم. وی ادامه داد: همدلی خودش یک مبانی از نوعی قدرت جمعی است. مثلاً در جامعه و حالت عادی، در خیابان و در زمان رانندگی ما حتی به همدیگر راه ندهیم یا با یکدیگر دعوا کنیم، اما وقتیکه در شرایط بحرانی قرار میگیریم این خشونتورزیهای پراکنده ما تبدیل به یک همبستگی اجتماعی میشود. آنهم بهایندلیلکه ما احساس میکنیم وقتی درکنارهم هستیم امید اجتماعی در آن رشد میکند. اختلالهای روانی و ناامیدی در جنگ زیاد است اما آنچه امید را در برابر ناامیدی ایجاد میکند همبستگی اجتماعی است که اصولاً افراد را بههم نزدیک میکند و انسجام اجتماعی شکل میگیرد. وی بابیاناینکه همدلی ایجاد یک تفکر ژرفانگرتر نسبت به هستی و زندگی است تا افراد در برابر همهچیز احساس مسئولیت کنند گفت: همه اینها باعث میشود که افراد در شرایط بحرانی بههم نزدیک شوند. اگر بخواهم نتیجهگیری کنم میگویم جنگ با همه پیامدهای هولناک و ناگواری که دارد مانند کشتار مردم، تخریب کوچه و خیابانها و خیلی چیزهای دیگر مثل زیربنای اقتصادی و ...؛ اما در حالتی خاص میتوانیم بگوییم که میتواند نمونههای اصلی رشد هویت جمعی را به ما نشان بدهد. وی درانتها بااشارهبه بحث واقعیبودن همدلی در زمان جنگ گفت: ما اصولاً میگوییم سه نوع خود وجود دارد؛ خود واقعی، خود وانمودی و خود آرزویی. ما درگیری شدیدی در جامعه بین خود واقعی و خود وانمودی داریم و این باعث میشود که افراد دچار تناقضهای درونی شوند؛ اما واقعیت ایناستکه خود واقعی انسان ایرانی مهرورز، مهرطلب و مسئولیتپذیر است. من همدلی را قالب میبینم و فکر میکنم که واقعی بوده است.