کد خبر:
406459
| تاریخ مخابره:
1404 يکشنبه 20 مهر -
14:44
یادداشت
«هیپوکامپوس»؛ جغرافیای فراموشی و بیداری ذهن
رزیتا اسکوئی
نمایش «هیپوکامپوس»؛ تازهترین اثر امید طاهری، تلاشیست برای بازآفرینی مفهوم حافظه بر صحنه؛ روایتی میان علم و احساس، میان مغز و دل. اثری که با بهرهگیری از «زبان بدن، تصویر و سکوت»، تماشاگر را به سفری در اعماق ذهن و خاطره میبرد. «هیپوکامپوس» در لغت به بخشی از مغز اشاره دارد که مسئول حافظه و یادآوریست؛ اما در نگاه طاهری، این واژه بدل به «استعارهای شاعرانه از زیست انسانی» میشود. او ذهن را صحنه اصلی اثر خویش میداند؛ صحنهای که در آن، گذشته نه مرده است و نه زنده؛ بلکه در چرخهای بیپایان از تکرار و فراموشی نفس میکشد. کارگردان (میثم عبدی) با پرهیز از روایت خطی، جهانی خلق کرده که در آن، زمان فرومیپاشد و خاطرات، در پیکره بازیگران جان میگیرند. طراحی میزانسنها مبتنیبر ریتم درونی بدن و نور است؛ گویی هر حرکت، تکهای از حافظه را میکاود و به روشنایی میکشاند. بازیها در «هیپوکامپوس» نه بازنمایی احساس؛ بلکه احضار آناند. بازیگران، حافظه جمعی یک ذهن را مجسم میکنند؛ ذهنی که میکوشد خود را بازسازی کند. لحظاتی از اجرا چنان در سکوت غرق میشود که تماشاگر ناخواسته صدای ذهن خویش را میشنود؛ همانجاییکه تئاتر از بازنمایی فراتر میرود و به تجربه زیسته تبدیل میشود. دراینمیان، طراحی صحنه مینیمال منا میرزایی و نورپردازی لایهدار رهی بالایی، ساختار بصری اثر را به نقشهای از مغز انسانی بدل میسازد. صداها نه پسزمینه؛ بلکه ضربان پنهان حافظهاند. اگرچه نمادگرایی پیچیده اثر در بخشهایی، تماشاگر عام را از خود دور میکند؛ اما انسجام مفهومی و دقت زیباییشناسانه طاهری، «هیپوکامپوس» را در ردیف آثار اندیشمند و تأثیرگذار تئاتر تجربی امروز ایران قرار میدهد. درنهایت، «هیپوکامپوس» نهتنها درباره حافظه است؛ بلکه خودِ حافظه است؛ خاطرهای که در تاریکی سالن متولد میشود، در ذهن تماشاگر میماند و شاید هرگز فراموش نشود.