خودنویس
میرسد، بر گوش آهنگ قدمهای بهار
کوه و صحرا سبز گردد دشت و هامون لالهزار
باصفا گردد طبیعت در بهاران شادزی
میشود گیتی جوان و تازه گردد روزگار
در چمن، سرو و صنوبر همنفس با عشق و شور
بید مجنون است رقصان، در ترنم چشمهسار
کوی و برزن از شمیم گل سراسر مشکبیز
بلبل شوریده از وصل گل آمد کامکار
رفت سرمای دی و بهمن زمستان هم گذشت
باد فروردین نماید قلب عاشق بیقرار
بانگ قمری، نغمه بلبل، نوای یا کریم
جملگی آهنگ عشق است و ثنای کردگار
با نسیم عطر نوروزی شود ایران بهشت
موطن عیدت مبارک هر کجا از هر دیار
سعادتاله گلزار