یک موفقیت راهبردی بزرگ برای ایران

روزنامه فرانسوی «فیگارو» پاسخ تنبیهی جمهوری اسلامی به حمله موشکی رژیم صهیونیستی به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق را یک «موفقیت راهبردی بزرگ برای تهران» خواند. به‌گزارش ایرنا؛ این روزنامه نوشت: پس از پاسخ نظامی تهران، آنچه این رژیم از آن به «دکترین ضاحیه» یاد می‌کرد، بی‌اثر شد. «دکترین ضاحیه» یک استراتژی نظامی رژیم صهیونیستی بود که نام خود را از تخریب سامانمند حومه جنوبی بیروت در جریان جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ رژیم صهیونیستی به لبنان اتخاذ کرد و رژیم اسرائیل در تمام جنگ‌های خود از ۲۰۰۶ به این استراتژی روی آورد. طبق دکترین ضاحیه؛ رژیم صهیونیستی از قدرت آتش نامتناسب استفاده و تمام زیرساخت‌ها را به‌شدت هدف قرار می‌دهد تا اقشار مختلف مردم هزینه داده و آن‌ها را علیه رهبرانشان تحریک کند. این روزنامه همچنین بااشاره‌به‌اینکه قدرت نظامی رژیم اسرائیل در افکار عمومی جهان دست‌نیافتنی بود اما این تصویر پوشالی با پاسخ تنبیهی ایران فروریخت، نوشت: تصویر رژیمی که نمی‌شد به آن نزدیک شد و به‌دلیل ارعاب‌کردن دیگران قابل‌احترام شده بود، پس از پاسخ نظامی ایران نخ‌نما شد. پس از حمله مستقیم حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر و برای دومین‌بار در کمتر از یک‌سال‌گذشته، تعداد بیشتری از دشمنان اسرائیل بدون‌توجه به پیامدهای احتمالی آن از مرزهای سخت عبور کردند و این‌بار نوبت نقش‌آفرینی ایران فرارسید. این روزنامه نوشت: تل‌آویو صبح یکشنبه گیج و سردرگم از خواب بیدار شد و میلیون‌ها صهیونیست به‌دلیل تأثیر انفجار تسلیحات ایران، شب بی‌خوابی را پشت‌سر گذاشتند. فیگارو تأکید کرد که امنیت رژیم اسرائیل از زمان تأسیس (جعلی) آن در ۱۹۴۸ و حمایت قاطع آمریکا از آن هرگز تااین‌حد موردتهدید قرار نگرفته بود. «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی فکر می‌کرد که با حمله وحشیانه به نوار غزه تمام منطقه از او می‌ترسد اما ایران برای اولین‌بار با شجاعت، سرزمین اشغالی فلسطین را هدف قرار داد. این روزنامه یادآور شد که ایران حتی بدون‌توجه به برنامه هسته‌ای خود «اولین قدرت نظامی خلیج‌فارس» است و ارتش این‌کشور ازنظر نیروی انسانی و تسلیحات با داشتن ۳۵۰‌هزار سرباز و ۳۵۰‌هزار نیروی انسانی ذخیره یکی از قوی‌ترین ارتش‌های منطقه است. فیگارو اضافه کرد: سیلی که در پی حمله ایران به اسرائیل وارد شد، اوضاع را به‌طورکامل تغییر داد و این موفقیت مطلق برای تهران است و تل‌آویو ترسیده است. ایران قدرتی باورنکردنی از خود نشان داد. به‌نوشته فیگارو؛ پاسخ نظامی ایران از همه جهات یک موفقیت راهبردی بزرگ بود و تنها رژیم اسرائیل نیست که به‌شدت از ایران ترسیده بلکه پایتخت‌های غربی و عربی نیز پیام را به‌طورکامل فهمیده‌اند. تارنمای اندیشکده انگلیسی چتم‌هاوس نیز در مقاله‌ای به بررسی پیامدهای پاسخ تنبیهی پهپادی-موشکی چندساعته ایران به رژیم صهیونیستی پرداخت و نوشت: این‌اقدام تاحدزیادی موفقیت‌آمیز بود و توانمندی ایران را نشان داد. دراین‌نوشتار بااشاره‌به عملیات طوفان الاقصی حماس، آمده: این حمله، رژیم صهیونیستی اسرائیل را وادار کرد تا رویکرد جدیدی علیه ایران و محور مقاومت درپیش گیرد؛ زیرا مشخص شد که راهبرد پیشین این رژیم در تضمین امنیت آن شکست خورده است. اسرائیل از ۱۵ مهر، علاوه‌بر جنگ در غزه، عوامل اصلی هماهنگ‌کننده محور مقاومت و نیز نیروها و تجهیزات ایرانی را در سراسر مناطق پیرامونی خود هدف قرار داده است. دراین‌تحلیل، پاسخ مستقیم و هدفمند ایران به اسرائیل با هدف اعاده بازدارندگی تهران و موجب تغییر محاسبات و ریسک‌پذیری ایران ارزیابی شده و آمده: هدف از ‌موضع قاطعانه، همان‌طورکه حسین سلامی (فرمانده سپاه ایران) بیان کرد؛ تلاش برای «ایجاد معادله جدید» با اسرائیل بود. هدف از واکنش تهران، آن‌بودکه خطوط قرمز جدیدی را در درگیری خود با رژیم صهیونیستی تعریف کند و روشن سازد که جمهوری اسلامی درصورت ادامه عملیات خسارت‌بار اسرائیل علیه ایران و شرکای آن، زمام امور را خود در دست خواهد گرفت. نویسندگان این تحلیل اضافه می‌کنند: زمان‌بندی این واکنش نیز دیگر اهداف ایران را روشن می‌سازد. تهران با آگاهی از آنکه تشدید تنش مستقیم ایران و اسرائیل و اسرائیل با حزب‌الله درپیش است، به‌دنبال جلوانداختن آن بود و بهتر می‌داند که هرگونه تنشی باید پیش از انتخابات آمریکا ایجاد شود. این گزارش می‌افزاید: اگر ایران قصد ضربه‌زدن به اسرائیل را داشت، یک اصل اساسی عملیات نظامی یعنی عنصر غافلگیری را نقض نمی‌کرد؛ اما مقاصد خود را به واشنگتن و چندین کشور عربی و اروپایی مخابره کرد و به آن‌ها اطمینان داد که حمله‌اش نسبتاً محدود خواهد بود. نویسندگان این گزارش تأکید دارند که ایران برعکس تاکتیک‌های تهاجمی که به‌طور قابل‌توجه دفاع اسرائیل را به‌چالش می‌کشید و احتمالاً توان پدافندی آن‌ها را از پا می‌انداخت، عمل کرد. اگر تهران درپی واردساختن یک ضربه جدی به رژیم صهیونیستی بود، تعداد بیشتری از موشک‌های بالستیک سریع و دقیق را پرتاب می‌کرد و اسرائیل نیز زمان اندکی برای آمادگی و واکنش دراختیار می‌داشت. تحلیلگران این اندیشکده تأکید دارند که ایران همچنین می‌توانست از قدرت رزمی قابل‌توجه نیروهای نیابتی منطقه‌ای خود (به‌ویژه حزب‌الله) در عملیات خود استفاده و پاسخ تنبیهی خود را به درگیری واقعی چند جبهه و یک کابوس برای اسرائیل تبدیل کند. علاوه‌براین، واکنش تهران یک «تمرین بسیارمفید» برای جمع‌آوری اطلاعات بود و اکنون برآورد ایران از پدافند رژیم اسرائیل و شریک آن بسیار بهبودیافته است. در یک جنگ فرسایشی احتمالی با اسرائیل، چنین اطلاعات و برآوردهایی ارزشمند خواهد بود. اندیشکده انگلیسی چتم‌هاوس در بخش انتهایی تحلیل آورد: اگر ازمنظر تهران هدف راهبردی تقویت بازدارندگی ایران و تلاش برای بازنویسی قوانین تعامل با اسرائیل درنظر گرفته شود، حمله ایران تاحدزیادی موفقیت‌آمیز بود و توانمندی ایران را نشان داد. تهران، اسرائیل و آمریکا را مجبور کرد بیش از یک‌میلیارددلار برای مقابله با این حمله هزینه کنند. این دستاورد کمی نیست به‌خصوص‌اینکه ایران حدود یک‌دهم این‌مبلغ را برای حمله خود هزینه کرده است. باتوجه‌به محدودیت مالی و فضای سیاسی واشنگتن، افزایش کمک نظامی آمریکا به اسرائیل تضمین‌شده نیست. اسرائیل اکنون با این‌معضل مواجه است چگونه به اقدام ایران پاسخ دهد تا بدون ایجاد درگیری وسیع که واشنگتن با آن مخالف است، بازدارندگی خود را حفظ کند و نگذارد این حملات تبدیل به رویه‌ای برای عملیات‌های آینده تهران شود.