• شماره 1520 -
  • ۱۳۹۷ چهارشنبه ۲۷ تير

خودنویس

ژاله زارعی

کسی مدام فریاد می‌زند؛
فصل تاریکی از راه می‌رسد...
فصل تاریکی از راه می‌رسد
همان رنگی که در تقویم‌مان نداشتیم
... کاش برگردی
زودتر برگردی
به دلتنگی‌هایم
کاش می‌توانستم
تمام خودم را
روی مین‌های خط مرزی
جا بگذارم...

دیگر هیچ‌کس در چهارباغ
تارش را کوک نمی‌کند
مرگ
نصف جهان را گرفته است
از بس دم از مُردگی زدیم
رگ‌های رود
هيچ تپشی ندارند.

خورشید
از پشت میله‌ها هم
طلوع می‌کند
حتی اگر از موهایش
زنجیر ببافند.

آب
آتش می‌گیرد
وقتی لبانت از کویر
تشنه‌تر باشد.

برای زنده‌ماندن
در خاک دفن شده‌ایم!!
اما شرم تدفین
گورکنی را
آب نمی‌کند!

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه