افزایش حقوق پلکانی ریزش طبقه متوسط
1. با کاهش ارزش پول ملی و گرانی سرسامآور کالاها و خدمات، مردم در تنگنای اقتصادی جدی هستند و تقریباً همه نیازهای مردم نسبت به سال گذشته بین ۱۰۰ تا ۳۰۰درصد افزایش قیمت داشته است.
2. حقوقبگیران اقشاری از جامعه هستند که زندگی خود را با یک حقوق ثابت اداره میکنند؛ اعم از کارمندان، کارگران و بازنشستگان کشوری، لشکری، تأمین اجتماعی و سایر صندوقها که حقوق ثابتی دریافت میکنند. منظور از حقوقبگیران، مقامات و صاحبمنصبانی که حقوق نجومی میگیرند، نیست. اگرچه میگویند که دیگر کسی حقوق نجومی نمیگیرد و نجومیبگیران هرآنچه خلاف گرفتهاند را مسترد کردهاند؛ امیدواریم چنین باشد! منظورم از حقوقبگیران، مقامات دولتی و نیز مسئولان شرکتهای دولتی نیست که علاوهبر حقوق با انواع و اقسام دریافتی دیگر؛ اعم از عضویت در هیئتمدیره، ماموریت و پاداش و ... به زندگیشان رونق میبخشند! منظور از حقوقبگیران، برخی نمایندگان مجلس نیست که علاوهبر شغل نمایندگی از مشاغل دیگر خود نیز درآمدهای سرشار دارند! منظور از حقوقبگیران، برخی از نمایندگان مجلس نیست که بهجای انجام وظایف نمایندگی، به رتقوفتق امور از ما بهتران اشتغال دارند. مشکلات نمایندگیهای کمپانیهای خارجی را حلوفصل میکنند و اگر با مانعی مواجه شدند، برای رفع موانع از هیچ تلاشی دریغ نمیورزند! خلاصه اینکه منظور از حقوقبگیران، رانتخواران و وابستگان به قدرت نیستند که از هر نسیم، ثروت بادآورده میسازند! منظورم از حقوقبگیران، کسانی هستند که با یک حقوق ثابت زندگی خود را اداره میکنند و تردیدی نیست بخشیازاین حقوقبگیران، طبقه متوسط جامعه هستند؛ مفهوم است؟
3. همه حقوقبگیران، آسیبپذیرند؛ حتی اگر حقوق آنان بیشاز سهمیلیونتومانی باشد که امروز معیار خط فقر است؛ چراکه زندگی خود را براساس درآمد ثابت برنامهریزی کردهاند و اکنون باید برای هر کالا و خدمات موردنیاز خود دو تا سهبرابر بپردازند. بیتردید، حقوقبگیرانی که حداقل دریافتی را دارند یا کمتر از سهمیلیونتومان حقوق میگیرند، در تنگنای معیشتی سختی هستند؛ ولی حقوقبگیران حتی اگر بیشاز ۱۰میلیونتومان هم حقوق بگیرند، اکنون با مشکل مواجه شدهاند و شیرازه زندگیشان از هم گسیخته شده است. حقوقبگیران (بههرمیزان حقوق که دریافت میکنند) بهشدت آسیبپذیرند.
4. درجریان بررسی لایحه بودجه، یکیاز مهمترین بحثها افزایش حقوقِ حقوقبگیران است. اگرچه افزایش حقوق کارگران و بازنشستگان تأمین اجتماعی در جای دیگری تعیین تکلیف میشود اما مخاطب من همه کسانی هستند که برای افزایش حقوق تصمیمگیری میکنند. دراینمورد، چند نکته را یادآور میشوم:
اول آنکه پساز چنددهه فعالیت روزنامهنگاری نتوانستم بفهمم که نرخ تورم در کشور ما چگونه محاسبه میشود؛ درحالیکه معاون آمار و اطلاعات سازمان مدیریت و برنامهریزی رسماً اعلام کرده است که تورم اقلام خوراکی در مهر ۹۷ نسبت به مهر ۹۶ حدود ۱۷۰درصد است و در مورد سایر کالاها و خدمات هم میزان تورم اگر بیشازاین نباشد، کمتر نیست اما هنوزهم صحبت از تورم ۱۸ تا ۲۰درصد بهمیان میآید و درهمینشرایط، میزان افزایش حقوق براساس نرخ تورم اعلامی یعنی حدود ۲۰درصد اعلام میشود؛ نه نرخ تورم واقعی و محسوس در جامعه!
دوم اینکه همین افزایش ۲۰درصدی را هم پلکانی اعلام میکنند! یعنی حقوقهای بالاتر، مشمول افزایش کمتری میشوند. این نحوه تصمیمگیری بدینمعناست که تصمیمگیرندگان (که بحمدالله اکثراً در زمره حقوقبگیران نیستند!) نهتنها اقشار زیر خط فقر را جابهجا نمیکنند؛ بلکه سرعت پیوستن اقشار متوسط؛ بهویژه حقوقبگیران را به زیر خط فقرا فزایش میدهند!
اگر مبنای افزایش حقوق، تورم واقعی باشد و کف افزایش را نرخ تورم واقعی قرار دهند میتوان از کاهش قدرت خرید حقوقبگیران جلوگیری کرد ولی با افزایش حقوق براساس نرخ غیرواقعی تورم؛ آنهم بهصورت پلکانی، هم اقشار زیر خط فقر در همان سطح میمانند و البته فشار بیشتری را تحمل میکنند و هم حقوقبگیران قشر متوسط جامعه به زیرخط فقر ریزش میکنند. واقعیت آناستکه افزایش حقوق پلکانی ضدعدالت و موجب ریزش طبقه متوسط جامعه میشود. اگر قرار است اقشار با درآمد پائین جامعه حمایت شوند، بهصورت مقطعی و با بستههای حمایتی اینکار انجام شود؛ نه اینکه با استفاده از روش پلکانی حقوقبگیران طبقه متوسط نیز به زیر خط فقر کشیده شوند!
سید جلال فیاضی