پرسپولیس در چالش پسابرانکو
مدیریت روزهای پسا برانکو در حالی به یکی از چالش مدیران پرسپولیس تبدیل شده که ماههای پایانی لیگ برتر اخباری حکایت از جدایی داشت؛ جدایی که برخی در پایان جام ملتها آسیا ۲۰۱۹ و رفتن کارلوس کیروش منتظر آن بودند و برخی دیگر آمدن مارک ویلموتس را پایان راه برانکو ایوانکویچ در فوتبال ایران قلمداد میکردند. اما در شرایط کنونی، رفتن یا ماندن برانکو برای هواداران پرتعداد پرسپولیس مسئله نیست؛ بلکه چگونگی مدیریت این قضیه یکی از اتفاقاتی بود که نشان داد پلن ب که برخی جای خالی آن را در تیم کیروش حس میکردند، اینروزها به یکی از مهمترین مشکلات فوتبال ایران بهویژه در بخش مدیریتی تبدیل شده و بهخوبی دیده میشود. مدیران تیم پرسپولیس در حالی که در نشستهای خبری و مصاحبههای خود صراحتاً تاکید میکردند گزینه اول و آخر آنان برای هدایت تیم برانکو است؛ اما در کمترین زمان ممکن مشخص شد که اظهارات این مدیران یکطرفه و بدون نظرات برانکو مطرح شد زیرا این مربی هرچندکه خود اظهارنظری در زمینه رفتن از پرسپولیس نداشت، اما خبرهای منتشره از آن سوی آبهای خلیج فارس، حکایت از مذاکره برانکو با تیمهای عربی داشت و این مربی نیز منکر آن نبود. برانکو دنبال بهانه بود و هیچ بهانهای بهتر از پرداختنشدن معوقات او وجود نداشت. پرداختیهایی که تأخیر دوماهه در آن خود منجر به فسخ قرارداد خواهد شد. برانکو هرچند آرام هدایت تیم را برعهده داشت و کمتر از مطالبات سخن به میان آورد، اما زمانی خواستار پرداخت طلبش شد که پرسپولیس راهی برای آن نداشت و باید مبلغ نزدیک به ۲۰میلیاردتومانی این مربی را در کمتر از چندروز جمع کند. او پاشنه آشیل فوتبال ایرانی را هدف قرار داده بود. پاشنه آشیل تیمهای ایرانی در زمان گروکشی از بازیکنان و مربیان خارجی درحالی به برگ برنده پروفسور در جدال با پرسپولیس تبدیل شد که مدیران این تیم، ضربالعجلهای برانکو را جدی نگرفته و با آرامش بهدنبال یارگیری در نقلوانتقالات بودند. درنهایت برانکو به پایان رسیدن مهلت دو ماه پرداخت شدن معوقاتش در اتریش با تیم الاهلی عربستان به توافق رسید و پرسپولیسیها همچنان ادعا میکردند کار او غیر قانونیست؛ ادعایی که این روزها با انتخاب گزینههای سرمربی جدید رنگ باخته است. پروژه انتخاب جانشین برانکو برای فصل نوزدهم حالا به یکی از مهمترین چالشهای روز هیئتمدیره این تیم تبدیل شده و هرروز نام هایی مانند افشین قطبی، یحیی گلمحمدی و… و. به گوش میرسد. هرچند در میان این نامها یحیی شانس نخست بهشمار میرفت و برخی از توافق باشگاه با او خبر میدادند اما در اوج خبر توافق سرمربی تیم پدیده با پرسپولیس، نامی جدید در رسانههای ایرانی مطرح شد که خبر از حضور یک جهانگرد ایتالیایی در ایران میداد. پس از ورود آندره استراماچونی برای هدایت آبیپوشان پایتخت، دیگر هموطن او ماسیمو کاررا اینروزها گزینه هدایت تیم پرسپولیس بهشمار میرود؛ گزینهای که در صورت توافق میتواند رقابت این دو تیم را به دربی ایتالیاییهای نیمکت تبدیل کند. هرچندکه دراینزمینه ورود مربیان بادانش خارجی میتواند تحولآفرین باشد، اما واقعیتی که پشت توافقات وجود دارد فراتر از توان باشگاه و فوتبال ایران است. فوتبالی که خوشاستقبال و بدبدرقه لقب گرفته و ناتوانی در پرداخت مطالبات مالی به یکی از مهمترین پاشنه آشیلها تبدیل میشود. این مشکل درحالی مربیانی مانند برانکو را از ایران فراری داد که مدیران سرخ درمانده از پرداخت مرد کروات حالا باید خود را برای بندهای متفاوت دستیار سابق آنتونی کونته در یونتوس و تیم ملی ایتالیا آماده کنند. بااینوجود باید از مدیران کنونی پرسیده شود که اگر باشگاه پرطرفدار تهرانی توانایی استخدام مربی خارجی با نرخ بالای ارز را دارد، چرا مطالبات مرد کروات پرداخت نشد تا وی همچنان در این تیم فعالیت کند؟ آیا عملکرد این مربی مورد قبول مدیران نبود؟ بدون شک رفتن برانکو در سایه بیتوجهی مدیران، ضربه سختی به تیم خواهد زد و آنان ماسیمو کاررا هزینهزاست؛ هزینهایی که ممکن است مربی در سال نخست نتواند نتایج مورد انتظار هواداران را کسب کند. همچنین تیمهای استقلال و پرسپولیس میتوانستند بهجای هزینه گزاف برای استخدام مربیان خارجی از ظرفیت پیشکسوتان خود استفاده کنند؛ ظرفیتی که میتواند نفراتی مانند کریم باقری، علی کریمی، مهدی پاشازاده و فرهاد مجیدی را در رأس کادر فنی سرخآبیها قرار دهد.
غفار میرزایی