به جوانان باید میدان داد

دو‌سال پیش با تصویب لایحه تقدیمی دولت به مجلس، مقرر شد به‌جهت جذب تعداد بی‌شمار فارغ‌التحصیلان دانشگاهی؛ به‌ویژه در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری، از جذب افراد بازنشسته در سازمان‌های دولتی و حتی خصوصی جلوگیری شود. این یکی از مصوباتی بود که با اقبال عمومی مواجه شد؛ به‌ویژه‌اینکه در کابینه دولت روحانی افرادی بودند که سال‌های زیادی از سن بازنشستگی آنان گذشته بود اما این مصوبه همچون بسیاری از مصوبات، دارای تبصره‌های زیادی شد، به‌نحوی‌که اصل مصوبه ارزش و اعتبار خود را کمرنگ دید. تبصره‌هایی چون معافیت وزرا، معاونین وزرا، استانداران، مسئولین مقامات کشوری و لشکری، ایثارگران و جانبازان و نظایر آن که باعث دوگانگی و حتی چند‌گانگی در میان دولتمردان شده است. به‌هر‌روی، آن‌قدر تبصره حول این مصوبه رشد کرد که امید جوانان را برای جذب مشاغل دولتی کاملاً ناامید کرد. در ورزش پس از مدت‌ها کش‌و‌قوس و رأیزنی بالاخره در اکثر ادارات آن، افراد بازنشسته دوباره شاغل، از کار برکنار شدند و به‌جای آنها افراد دیگری به خدمت گرفته شدند. گو اینکه در فوتبال تا مدت‌ها کش‌و‌قوس ادامه پیدا کرد تا بالاخره رئیس فدراسیون پذیرفت از ادامه کار بازنشستگان جلوگیری کند. اما خود رئیس فدراسیون از دوران جبهه و جنگ بهره گرفت و با گواهی جانبازی، همچنان در سمت ریاست فدراسیون باقی ماند و ادامه کار داد. در‌هر‌حال، مصوبه‌ای بسیار اصولی و منطقی‌بود که می‌توانست جوانان را به آینده بیشتر امیدوار کند و آرزو می‌کردیم کاش این قانون حتی در سطح وزیران و معاونین هم عملی می‌شد و این تبصره‌های تبعیض‌آمیز از بین می‌رفت. جوان‌گرایی در قرن بیست‌و‌یکم که تقریباً دو‌دهه از آن سپری شده است، به‌طور جد در کشورهای پیشرفته آغاز شده و جوان‌باوری در اذهان مردم آن نقاط کاملاً جا افتاده است. به یاد داریم که چندی قبل در کانادا، رئیس دولت آن یک جوان زیرِ‌40‌سال بود که امور یک کشور بزرگ اقتصادی جهان را عهده‌دار شد، پس از آن در فرانسه که معمولاً افراد مسن در مقام ریاست‌جمهوری ایفای وظیفه می‌کردند، مردم آن کشور کاری کردند کارستان که با پشتیبانی از مکرون، ریاست اجرایی این کشور کهنسال و قدیمی را به فردی سپردند که جوان است و در این مدت توانسته در میان سران کشورهای جهان دارای پرستیژ مهمی شده و عملاً در سیاست بین‌المللی نقش خوبی را عهده‌دار شود. همین‌طور در هلند و در سایر کشورهای اروپایی جوانان کم‌کم توانستند اداره امور کشورشان را به دست گیرند. لذا به مسئولین و دولتمردان کشورمان یادآور می‌شویم وقتی جوانان تحصیلکرده کشورمان در آمریکا و اروپا توانسته‌اند به مقامات مهمی دست پیدا کنند و در ناسا؛ مهم‌ترین سازمان فضایی جهان، تعدادی از ایرانیان جزو رده‌های بالای این سازمان هستند و ازنظر علمی اغلب دانشجویان نخبه کشور ما در جهان خارج به‌راحتی جذب شده و خالق یافته‌های حیرت‌آوری در جهان علمی شده‌اند، چرا باید در کشورمان برای این عزیزان نخبه میدان فعالیت و بروز استعدادهای شگفت‌آور مساعد نباشد و قدر آنها را ندانیم؟ اینجاست که باید گفت کشورمان باید به جوانان فرصت بدهد تا با اشغال بسیاری از مصادر مهم کشوری، خالق شگفتی شوند. همچنین باید آرزو کنیم دولت بعد از روحانی حتماً به جوانگرایی روی آورده و جوانان کشورمان را باور کنند که البته این فرضیه به معنی نفی افراد شاغل فعلی که به‌علت سن بالا صاحب تجارب بی‌نظیری هستند، نیست. باید از وجود این همه تجربه، در مشاغل و فعالیت‌های خصوصی، نهایت استفاده را برد و جوانان را نیز که سرشار از انرژی و دانش نوین هستند، در پست‌های حساس گمارد.