نگاهی به پازل ناقص منتقدان در یکسالِگذشته
القای ناکارآمدی دولت؛ بازی در زمین دشمن
القای ناکارآمدی دولت، خواسته و هدفیست که طی سالهای اخیر دشمنان ملت ایران پیگیر آن بودهاند. بهنظر میرسد که برخی از منتقدان با نگاههای زودگذر و آنی و کمهزینهبودن انتقاد از دولت در چنین پازلی ایفای نقش میکنند. بهگزارشِ ایرنا؛ «ناکارآمدی دولت» کلیدواژهایست که طی یکسالگذشته برای تخریب دولت بیشترین کاربرد را در محافل سیاسی و ادبیات رسانهای داشته و دستاوردها و تلاشهای دولت دراینمدت را نادیده گرفته است. همین اتهامات باعث شد که حسن روحانی؛ رئیسجمهوری کشور، در جمع مردم شیروان، سخن به گلایه بگشاید و بگوید که «اگر کسی امروز مدعی شود در نظام اسلامی، نظام و دولت ناکارآمد است و نتوانسته به مشکلات مردم توجه کند، سخنی ناصحیح و ناروا بر زبان آورده است. ما، در کشور مشکل داریم و در شرایط بسیار سختی زندگی میکنیم اما درعینحال دستبهدست هم دادهایم و درکنارهم ایستادهایم و از مشکلات عبور خواهیم کرد».
روحانی در بخشی از سخنان خود بااشارهبهاینکه ۱۴ماه است که بزرگترین قدرت اقتصادی و نظامی دنیا سختترین تحریمها را علیه ملت ایران تحمیل کرده است، گفت: «تحریمهایی که اگر علیه هر ملت دیگری انجام میشد، آن ملت از پای درمیآمد اما ملت قهرمان، مقاوم، غیور و هوشمند ایران در این ۱۴ماه با قدرت مقابل آنها ایستادگی کردند». هرچند از زمان رویکارآمدن ترامپ، سیاستهای خصمانه دولتآمریکا علیه ایران تشدید شد؛ بااینحال بعدازاینکه ترامپ از شر سیاستمدارانی همچون تیلرسون و مک مستر خلاص شد و با جایگزینی اینها با افرادی همچون پمپئو و بولتون دور تازهای از سیاستهای خصمانه علیه ایران آغاز شد. آمریکای ترامپ با خروج از برجام عملاً تمام تحریمهایی که قرار بود با برجام لغو یا تعلیق شوند را مجدد برگرداند و نهتنها به تعهدات خود عمل نکرد؛ بلکه جامعه جهانی را هم برای اجرای سیاستهای مدنظر خود تحتفشار قرار داد. بهزعم بسیاری از کارشناسان و سیاستمداران؛ تنها بخشی از این تحریمها هر دولتی را از پا میانداخت؛ بااینحال تهران هم تابستان داغ را پشتسر گذاشت و هم از زمستان سخت عبور کرد و امروز دیگر آمریکا چیزی برای تحریم ایران دراختیار ندارد. ایندرحالیستکه سیاست فشار حداکثری ترامپ دارای ابعاد اقتصادی، سیاسی و روانی بوده است. ایندرحالیست که ایران با کنارگذاشتن سیاست صبر راهبردی دوره واکنش فعال برای تعادلبخشی به تعهدات برجامی شرکای توافق هستهای را با کاهش تعهدات هستهای خود آغاز کرده است.
هنگامیکه دولت یازدهم در ۱۲ مرداد ۱۳۹۲ کشور را از محمود احمدینژاد تحویل گرفت، مجموعهای از گرفتاریها در حوزههای دیپلماسی، سیاسی و اقتصادی را بهارث برد؛ آمریکای اوباما با بهرهگیری از دیپلماسی مشارکتی و استفاده از ابزارهای موجود در عرصه بینالملل، اجماع بیسابقهای را علیه ایران شکل داده بود؛ سوءمدیریت و تحریمهای جهانی دستبهدست هم داده بود و با قطعنامههای متعدد شورای امنیت سازمان ملل، زیربناهای حقوقی اعمال فشارهای بیشتر بر ایران فراهم شده بود. ایجاد تعهدات و پروژههای اقتصادی همچون مسکن مهر و طرح تحول اقتصادی بهمثابه میراثی بود که به دولت روحانی بهارث رسیده بود و دولت باید بهنحوی با آن کنار میآمد.
امروز، نفسهای برجام بهشماره افتاده است و ایران تلاش میکند تا با تعادلبخشی به تعهدات طرفین، از مرگ آن جلوگیری کند. بااینحال، حیات دوباره این توافق بینالمللی منوط به ایفای تعهدات همه اطراف آن است ولی بد نیست بهیاد بیاوریم که با برجام، پای شرکتهای بزرگ به ایران باز شد، دولت نوسازی ناوگان هوایی و ریلی را کلید زد و توانست در همان مدت اندک، تعدادی هواپیمای نو به ناوگان هوایی اضافه کند. با مختومه اعلامشدن پیامدی یا همان پرونده معروف، ابعاد احتمالی نظامی پرونده هستهای ایران عملاً زیربنای فنی فشارهای بیاساس علیه ایران برچیده شد. توافق هستهای و اجرای برجام میتوانست دستاوردهای بسیار بزرگتری برای ایران داشته باشد اما واقعیت ایناستکه ائتلافی از مخالفان داخلی و خارجی درنهایت دستبهدست هم دادند و از آسیبزدن به این توافق، از هیچ تلاشی فروگذار نکردند. از همان زمان، کسانیکه مخالف عادیسازی روابط کشور با جامعه جهانی بودند، برجام را تصمیم دولت دانستند و تلاش کردند تا با القای نوعی دوگانهسازی اقدامات دولت را از تصمیمات کلی نظام جدا کنند. این عده حتی به خرید هواپیما و قراردادهای اقتصادی اعتراض میکردند. امروز و درحالیکه ایران با شدیدترین تحریمها و فشارهای آمریکا مواجه بوده و مقابله با این سیاست نیازمند همراهی و همدلی همه ارکان حکومت است، عدهای از تندروها بدون توجه به تبعات و پیامدهای خطمشی که درپیش گرفتهاند، خط ناکارآمدی دولت را دنبال میکنند و دستاوردهای دولت را زیرسؤال میبرند. پس از خروج یکجانبه دولت دونالد ترامپ از برجام، دولت دوازدهم توانست با حفظ رابطه دوستانه خود با قدرتهای جهانی؛ اعم از چین، روسیه، هند و کشورهای اروپایی عملاً مانع از تحقق سیاست منزویسازی ایران شود. درحالیکه ایران در عرصه بینالملل خطمشی مطالبهگری از جامعه بینالملل را درپیش گرفته و با کاهش تعهدات برجامی بهدنبال ایفای حقوق ملت ایران است اما در داخل کشور عدهای همچنان اصرار دارند که مشکلات، ارتباطی با تحریمها ندارد و دولت، ناکارآمد است. سید شهابالدین صدر (دبیرکل جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت) درباره ضیافت افطاری فعالان سیاسی کشور در ۲۱ اردیبهشتماه امسال گفت: «فعالان سیاسی به آقای روحانی گفتند که هرچند برخی از مشکلات کشور شاید مربوط به تحریمهای خارجی باشد اما همه آن نیست. بنابراین، بخش وسیعی از مشکلات کشور مربوط به ناکارآمدی مدیریتی در دولت است». محسن کوهکن (نماینده دوره دهم مجلس) در ۱۵ فروردینماه امسال در گفتوگو با خبرگزاری مهر گفت: «تاکنون دولتی به ناکارآمدی دولت روحانی بهیاد ندارم؛ چراکه میان دولتمردان اراده محکمی برای حل مشکلات کشور وجود ندارد. مؤید این مسئله ایناستکه بسیاری از پروژههای عمرانی کشور بهرغمآنکه اعتبار کافی هم دارند، تکمیل نشدهاند و بر زمین ماندهاند. ازسویی، در سال ۹۷ دولت برنامهای برای ساماندهی بحرانهای اقتصادی و بهویژه تثبیت نرخ ارز و قیمت کالاهای اساسی نداشت».
منتقدانی ازایندست کم نیستند و بیشازآن سیل رسانههایی هستند که تحریمها را در فضای سیاسی و اقتصادی امروز بیتأثیر میدانند و دولت را بهدلیل مشکلات موجود، ناکارآمد میدانند. البته این ادبیات ریشه در همان گفتمانی دارد که سالهاقبل ادعا میکرد تحریم هیچ اثری بر ایران ندارد. طرح این مسئله که تحریم هیچ اثری بر ایران ندارد، نه ازسوی جامعه پذیرفته میشود و نه سخنی معقول و منطقیست. رویکرد صادقانه ایناستکه واقعیت به مردم گفته شود و برای مواجهه با این شرایط؛ هم همفکری شده و از همه ظرفیتهای موجود استفاده شود و این همان رویکردیست که دولت درپیش گرفته است. ایران در عرصه بینالملل توانسته با ظرفیتها و امکاناتی که داشته مانع از دستیابی دشمنان ملت به خواستههای شوم آنها شود؛ از ۱۸ اردیبهشتماه امسال، ایران در قضیه برجام با نوعی تغییر رویکرد بهدنبال احقاق حق مردم ایران بوده است. همچنانکه این سیاست مورد اجماع نهادهای تصمیمگیر و تصمیمساز کشور است، هم صبر راهبردی یکسال قبلازآن و هم امضای برجام نظر اجماعی در کشور بوده است. بنابراین، بهتر است که منتقدان، جانب انصاف را در ادبیات و گفتارهای خود رعایت کنند. ایران، کشور پرانتخاباتیست. این افراد و جریانات اگر نظری دارند، میتوانند از صندوقهای رأی پیگیر اهداف و خواستههای خود و عملیاتیکردن آن باشند؛ کمااینکه عملکرد سالهای نهچنداندور آنها هنوز از یاد و خاطر مردم نرفته است.