آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
همسر کنترل‌گر؛ و آسیب‌هایش
کد خبر: 354359 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۲ يکشنبه ۲۹ بهمن - 08:00

همسر کنترل‌گر؛ و آسیب‌هایش

یکی از ویژگی‌های شخصیتی مخرب هر فرد، کوشش برای کنترل دیگران و به‌دست گرفتن اوضاع‌واحوال پیرامونش است. چنین فردی به‌دنبال کنترل و مدیریت افرادی‌ست که بر آن‌ها تسلط دارد. کنترل‌گر بودن با ویژگی‌های منفی دیگری مانند خودخواهی و خودمحوری، وسواس بر نظم و انضباط و کمال‌پرستی (نه کمال‌گرایی) و ... همراه است. برای درک بهتر مفهوم کنترل‌گر بودن می‌توان آن را این‌گونه تعریف کرد: ویژگی‌ست‌که فرد در بیشتر موارد برای مقابله با دل‌شوره و اضطرابش نیاز به کنترل افکار، رفتار دیگران در محیط پیرامونش دارد. اگر دیگران طبق خواسته او عمل نکنند یا به خواسته او پاسخ مثبت نشان ندهند، فرد کنترل‌گر دچار دل‌شوره، نگرانی و اضطرابی می‌شود که برای کاهش آن‌ها چاره‌ای جز پرخاشگری و عصبانیت نمی‌بیند. از ویژگی‌های برجسته دیگر فرد کنترل‌گر، کمال‌پرستی، سخت‌گیری، خساست و تحقیر، سرزنش و تهدید دیگران و ... است.

چرایی کنترل‌گر شدن یا کنترل‌گر بودن فرد؟
پرسش اصلی و تعیین‌کننده این‌است‌که چرا فردی کنترل‌گر می‌شود و بعد از ازدواج نیز این ویژگی آسیب‌زا را بر همسر و فرزندانش تحمیل می‌کند؟ هریک‌از موارد زیر و یا ترکیبی از آن‌ها می‌تواند فرد را کنترل‌گر کند.
۱. داشتن اضطراب شدید (کنترل‌گری ویژگی ارثی نیست؛ بلکه اضطرابی که باعث کنترل‌گری می‌شود می‌تواند ارثی باشد).
۲. هراس از تنها ماندن در بزرگ‌سالی (این بدان‌معنا‌ست که چنین فردی در کودکی مورد بی‌توجهی احساسی و عاطفی و حتی فیزیکی اطرافیان قرارگرفته بوده است)
۳. عدم اطمینان به دیگران، به باور او دیگران قابل‌اطمینان نیستند و به خواسته‌هایم پاسخ مثبت نمی‌دهند؛ پس من باید خودم کنترل همه کارها و اوضاع را به عهده بگیرم.
۴. رشد دوران کودکی و نوجوانی در محیط ناامن خانوادگی که امنیت روانی کودک دچار به‌هم‌ریختگی شود.
۵. داشتن بخشی از ویژگی‌های اختلال شخصیت فرد خودشیفته، پارانویید و شخصیت مرزی.
۶. فرهنگ استبداد در خانواده پدرسالار و جامعه مردسالار. چنین فرهنگی باعث می‌شود که افراد چنین جامعه‌ای تمایل داشته باشند برای رسیدن به اهداف خود ازطریق استبداد، تصمیمات، خواسته‌ها و نظرات خود را به دیگران تحمیل کنند.
۷. فعال شدن نوعی مکانیسم دفاعی برای کنترل دیگران و محیط. اگر فردی در کودکی احساس تنهایی کند یا مورد بی‌توجهی و بی‌مهری قرار بگیرد، اگر والد او به‌ویژه مادر بسیار سرد و بی‌احساس مخصوصاً نسبت به پسرش رفتار کند، آن‌زمان چنین فردی در بزرگ‌سالی به این نتیجه می‌رسد که من باید همه‌چیز را در اختیار و کنترل خودم بگیرم تا دیگر تنها و بی‌کس نشوم. ازاین‌رو او در بزرگ‌سالی برای مقابله با آن احساس بد، دست به کنترل محیط پیرامونشان می‌زند تا مطمئن شود همه‌چیز تحت‌اختیار و کنترل اوست.
اهمیت پذیرش کنترل‌گر بودن ازسوی فرد
زمانی‌که فردی با ویژگی کنترل‌گر بودن وارد رابطه ازدواج و چهارچوب خانوادگی می‌شود، تأثیرات منفی رفتار او بسیار آسیب‌زاتر از زمانی‌ست که مجرد است و تنها زندگی می‌کند. دررابطه‌با همسر اگر بخواهیم رابطه رضایت‌بخش، پویا و شادی‌بخشی داشته باشیم، بایستی ازطریق انعطاف‌پذیری، شناخت و درک متقابل و پذیرش نیازها و خواسته‌های یکدیگر قدم برداریم و نه از راه کنترل کردن همسرمان. جالب است بدانیم که افرادی‌که کنترل‌گر هستند، گاهی دارای ویژگی‌هایی جالب و جذابی هم هستند که در میهمانی‌ها، جشن‌ها، محیط کار و تحصیل دیگران جذب آن‌ها می‌شوند. ازدواج به‌خاطر چنین جذابیتی باعث بی‌توجهی به ویژگی‌های همسر کنترل‌گر می‌شود که بعداً مشکلات بسیار جدی بین آن‌ها به‌وجود می‌آورد؛ اما اگر شما فردی کنترل‌گر هستید باید بدانید که رفتارتان باعث اضطراب، خشم و بی‌توجهی و بی‌تفاوتی همسرتان نسبت به شما و روابطتان می‌شود. آن‌زمان برای همسرتان چاره‌ای جز افسردگی و خشم، پنهان‌کاری و بی‌توجهی به شما و فرزندانتان نمی‌ماند. به‌احتمال بسیار زیاد شاید هم پیامدهای آسیب‌زای مخرب‌تری گریبان کل خانواده فردی که کنترل‌گر است را بگیرد.

نشانه‌های همسر کنترل‌گر
با بررسی نشانگان زیر می‌توان به این نکته پی برد که آیا همسرتان کنترل‌گر است یا خیر:
۱. همواره شما را موردانتقاد قرار می‌دهد.
۲. با پرسش‌هایش می‌خواهد از شما خبر بگیرد.
۳. همواره به شما تلقین می‌کند که حق با اوست نه شما.
۴. عذاب وجدان و احساس بد را به شما تلقین می‌کند.
۵. به شما و اطرافیان شما همواره حسادت می‌کند.
۶. انتقاد را از شما نمی‌پذیرد.
۷. کوشش می‌کند تا رفت‌وآمد شما محدود باشد.
۸. او نمی‌پذیرد که شما نگاه و نظری متفاوت از او داشته باشید.
۹. او درمورد دوستان و اقوام و آشنایان شما نظر دارد و اجازه رفت‌وآمد با بسیاری از آن‌ها را به دلایل خودش به شما نمی‌دهد.
۱۰. درمورد روابط جنسی، خواسته خود را به شما تحمیل می‌کند.
۱۱. معمولاً پیش از ازدواج اصرار بیشتری از سوی او را برای شروع زندگی مشترک می‌بینید تا بتواند کنترل شما را زودتر شروع کند.
۱۲. زمانی‌که به خواسته‌هایش پاسخ مثبت ندهید، رفتار او با شما تهدیدآمیز خواهد شد.
۱۳. رفتار او در خانه بسیار متفاوت‌تر از آن است که در بیرون نشان می‌دهد؛ ازاین‌رو کسی به حرف شما باور ندارد که چقدر رفتار همسرتان آزاردهنده است.
۱۴. برای مقابله با چنین همسری شما ازطریق سرویس دادن و توجه بیشتر به او می‌خواهید او را تغییر دهید درصورتی‌که رفتار شما تغییری در کنترل کردن او به‌وجود نمی‌آورد، چون او می‌خواهد ازطریق کنترل کردن شما اضطراب و نگرانی خود را کاهش دهد و او نمی‌داند که کنترل کردن روش کاملاً نادرستی برای کاهش اضطرابش است.
۱۵. به‌تدریج متوجه می‌شوید که حرمت نفس و اعتمادبه‌نفس شما بسیار کم شده است؛ آن‌زمان خود را مقصر همه مشکلاتتان می‌دانید در‌صورتی‌که شما هیچ تقصیری ندارید
۱۶. انتظاراتی که از شما دارد باید حتماً برآورده شود اما اگر شما همان انتظارات را از او داشته باشید، نمی‌پذیرد

با همسر کنترل‌گر چه باید کرد؟
حال که پس از ازدواج متوجه شده‌ایم که همسر ما فردی کنترل‌گر است؛ با چنین همسر کنترل‌گری چه باید کرد؟
شما راهی ندارید، به‌جز:
۱. فرد کنترل‌گر باید به کمک یک روانشناس به درک و فهم چرایی کنترل کر بودنش برسد. اگر او به چنین درکی نرسد درمان او احتمالاً غیرممکن می‌شود.
۲. فرد کنترل‌گر باید درک کند که رفتارش بسیار آسیب‌زاست و اطرافیانش بشدت از خواسته‌های او ناراضی هستند.
۳. گفت‌وگوی صمیمانه و مصممانه با همسرتان درمورد نارضایتی‌تان و آسیب‌های ناشی از کنترل‌گر بودن او.
۴. کمک گرفتن از یک روانشناس. او می‌تواند به شما کمک‌های بی‌نظیری برای مدیریت شرایط و مقابله با همسر کنترل‌گرتان ارائه دهد.
۵. به‌گفته دیگر؛ اگر فرد کنترل‌گر بخواهد در شرایط و رابطه با همسرش تغییرات جدی به‌وجود بیاورد، باید موارد زیر را در‌نظر بگیرد:
یادگیری مدیریت حل اختلاف، پذیرش اینکه ما توانایی کنترل هرکس و هرچیزی را نداریم، مقابله جدی و مؤثر با اضطراب خود، گوش‌دادن فعالانه به همسر، یادگیری مدیریت عملی خشم، یادگیری انعطاف‌پذیری. اگر فرد کنترل‌گر در افکار و رفتار خود تغییری به‌وجود نیاورد، دل‌شوره، نگرانی، اختلاف، جنگ اعصاب، بی‌توجهی، سردی، نامهربانی افسردگی، بیماری‌های روانی و روان‌تنی و ... همه زندگی خانوادگی‌شان را تحت‌تأثیر قرار خواهد داد.

  دکتر علی‌اصغر شاملو

 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه