کد خبر:
290985
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۰ شنبه ۲۲ آبان -
05:43
فوتبال، درستشدنی نیست!
علیاکبر بهبهانی
در هر گوشهای از جهان، وقتی تشکیلاتی پا میگیرد، در اوایل کار، دارای عیوب و نقاط ضعف بسیار خواهد بود؛ اما بهمرور و در پی کسب تجربه کاری، تمام عیوب تبدیل به محاسن شده و روال بهخوبی ادامه مییابد؛ اما ظاهراً قافله ورزش ما همیشه باید یک جایش لنگ بزند. شاید هم بسیاری از مردم در کشور ما چون بقیه مردم کشورهای جهان، هنوزهم به ورزش به چشم یک علم نگاه نمیکنند و حتی ممکن است که هنوز آنرا تفریح یا زمانی برای پرکردن اوقات بیکاری بدانند. طبیعیست که اگر چنین پنداشته شود، امور ورزشی نیز بسان ورزش اینروزهای ما اداره میشود که همچون بوقلمون، دائماً درحالتغییر رنگ است؛ بنابراین باید گفت؛ افسوس که ورزش ما بوقلمون رنگبهرنگ است و وقتی تنوع فکر، عقیده و تدبیر تابدینحد و اندازه زیاد میشود، آشی شلهقلمکار پخته خواهد شد که یا شور است یا بینمک. حال درنظر بگیریم که درون تشکیلاتی اینچنینی، ورزشی بهنام فوتبال هم باشد که دنیا آنرا پدیده قرن 19 و 20 میشمارد و آنقدر جذاب است که نه سن میشناسد، نه رنگ میداند؛ نژاد، دین و مذهب و فرقه و آئین هم برابر استقبال جهانی از این ورزش نتوانستهاند، بیتفاوت باشند؛ بهنحویکه این فوتبال دارای بساط و تشکیلاتی عظیم شده که پارهایمواقع من آنرا با CIA یا سازمان سیا، اشتباه میگیرم! فیفا یا فدراسیون بینالمللی فوتبال، دارای تشکیلاتیست مستقل و جادویی که با دیکتاتوری محض همراه شده است؛ تاجاییکه مثلاً فدراسیون فوتبال ما، باید موبهمو مقررات آنرا اجرا کند و عدول از آن با تعلیق و اخراج همراه میشود. بههمینخاطر که استقبال از اینرشته ورزشی جهانی شده است، این فدراسیون جهانی، طوری برخورد کرده که شعاع اختیار آن برای فدراسیون ما و همه فدراسیونها، بیشتر از وزارت ورزش یا سازمان ورزش یا کمیته ملی المپیک است و چون اینروال در همه جهان ساری و جاریست، درنتیجه در کشور ما اینقبیل رفتار بهمذاق سران ورزش خوش نمیآید؛ اما جذابیت آن بهحدیست که یکروز در کشور، رئیس سازمان تربیتبدنی، بهخاطر ریاست بر این فدراسیون، حتی حاضر شده از سرپرستی کل ورزش کشور دست بکشد. القصه، دو باشگاه مردمی کشور ما یعنی استقلال و پرسپولیس، مستقیماً زیرنظر وزارت ورزش اداره میشود؛ اما همین وزارت به این فرزند خود، بهچشم اولاد ناتنی مینگرد؛ چون نفوذ صددرصدی بر آن ندارد. درنتیجه بدینمنظور برای انتقال آن به بخش خصوصی، آنطورکه بایدوشاید اقدامی درخورتوجه بهعمل نمیآورند. باایناوصاف، اداره فدراسیون فوتبال و این دو باشگاه، حکم شترمرغ را پیدا کرده است؛ به مرغان که میرسند برایاینکه قدقد نکنند، خود را شتر مینامند و زمانیکه در صحرا و بیابان بیآبوعلف قرار گیرند، برایاینکه باربری نکنند، خود را مرغ میدانند؛ این داستان اینروزهای فوتبال ماست که چون به فوتبال به نوع دیگری نگریسته شده است، غیرفوتبالیها را برای ریاست از پیش تعیین میکنند و بعد مجمع تشکیل میدهند و به او رأی میدهند. درنتیجه وقتی فوتبال بدینصورت اداره شود، مشکلی سلیقهای و عقیدهای نیز بین سرمربی تیم ملی با بهترین فوتبالیست کشور ما که بازیهای خوبش در کشور پرتغال، اشتهار او را جهانی کرده است و برای نقلوانتقال او به تیمهای اروپایی سخن از میلیونهادلار میشود، بروز کرده است؛ مشکلی که اگر رئیس فدراسیون از جنس فوتبال بود، حتماً میتوانست اختلاف بین این دونفر را بهراحتی آبخوردن حل کند؛ چون ورزشیها معمولاً از روی رفاقت میتوانند مشکلات همتیمیها را اگر از جنس فولاد هم باشد، بدون دادن حرارت به آن آب کنند؛ و بدینسان بازیکن گلزن تیم ملی کشورمان، از لیست دعوتشدههای به تیم ملی خط خورده و بهبهانه رعایت شأن استاد و شاگردی، تشکیلات فدراسیون، بهاصطلاح اصول اخلاقی را رعایت کردهاند؛ چراکه شاگرد بهطور صددرصدی تابع استاد نشده است؛ و برهمیناساس از حق طبیعی خود محروم میشود. اینک با تائید حرکت فدراسیون فوتبال، مبنیبر رعایت اخلاق ورزشی ازسوی ورزشکاران، امیدواریم ازاینپس شاهد این تناقضها نباشیم.